نام پژوهشگر: جمشید باقر زاده
کامران رستمی قلعه جمشید باقر زاده
چکیده محمد تقی بهار،یکی از چهره های مشهورادبیات مشروطه در سال1304قمری در مشهد به دنیا آمد. عبدالله البردونی نیز از شاعران و ناقدان معاصر یمن است که در سال 1929میلادی در روستای بردون از توابع استان ذمار یمن دیده به جهان گشود ودر پنج سالگی بینایی وی به علت بیماری ازبین رفته و از او دوازده دفتر شعری بجا مانده است. هردو شاعر در عصر بیداری اسلامی جزء شاعران سیاسی محسوب شده که بیشتر عمرشان در تبعید و زندان گذشته است. آنها نقش مهمی را در انقلابات یمن و ایران ایفا کرده و تمام دغدغه هایشان توجه به مردم و هدفشان تحقق عدالت در جامعه بوده است. دو شاعر از فساد و استبداد و ظلم حاکمان جامعه خود می نالند و سعی می کنند که اوضاع نابسامان جامعه خود را اصلاح نمایند. بهار و بردونی در مضامین سیاسی و اجتماعی اشعارشان دیدگاه مشترک و نزدیک به هم داشته و گاهی به دلیل وجود تفکر و فرهنگ متفاوت، افتراق و ناهمگونی در این مضامین نیز دارند. از مضامین مشترک سیاسی در سروده های دو شاعر می توان به عشق به وطن، افتخار به گذشته و تاریخ کشور، شکوه از زمانه خویش، سوگ مبارزان انقلابی، مدح پادشاهان وقت، توصیف زندان، بیان ظلم ستیزی به صورت نمادین و آزادی اشاره کرد. از مضامین مشترک اجتماعی در اشعار دو شاعر می توان به فقر، علم، نگاه دو شاعر به زندگی، دین، رثا و اتحاد اسلام اشاره کرد. اشعار بهار دارای شور حماسی بوده و در آن امید به آینده به وضوح نمایان است، اما ابراز عاطفه و احساس در اشعار بردونی قویتر بوده و شاعر از دردها و آلام بشری با کنایه از اوضاع نابسامان جامعه سخن گفته و سعی در برانگیختن احساسات ملت خود دارد. کلید واژه ها: ملک الشعرای بهار،عبدالله البردونی،ایران، یمن، ادبیات معاصر.