نام پژوهشگر: علیرضا طاهری
بهروز الیاسی محمدحسین حلیمی
هنرمندان نقاش ایرانی پس از دو دهه آشنایی و کاربست شیوه های جدید هنر غربی ، تقلید محض از هنر غرب را دور از خلاقیت های هنری دانسته و سیاست گذاران هنری نیز در پی شیوه ای با ویژگی های ملی و هویتی با اشاره منتقدان غربی و ایرانی تحصیل کرده ی غرب رجوع به سنت و هنر عامه را راهگشای هنر نوگرای ایران دانستند ، به دنبال این اندیشه «نقاشی- خط» ایرانی از بطن مکتب «سقاخانه»و فعالیت چند هنرمند مستقل تولد یافت . «نقاشی- خط» نوگرای ایران دو دیدگاه ناهمساز و متناقض مدرن و سنتی را یکجا با هم دارد ، این هنر با داشتن چهار وجه خوشنویسی ، نقاشی ، سنت و مدرنیته ، هنری تلفیقی و چند جنسیتی به شمار می آید . در این هنر تلفیقی ، مبانی هنر های تجسمی غرب و مبانی خوشنویسی اسلامی به نسبت های متغیر در کنار هم قرار دارند ، پس عنوان سنتی یا مدرن به تنهایی نمی تواند گویای ویژگی های این هنر باشد . پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل تأثیر گذاربر«نقاشی- خط» ایرانی دهه 40 تا 80 و نیز بررسی کمی و کیفی اصول و مبانی هنر های تجسمی غرب و مبانی خوشنویسی اسلامی انجام گردید به این منظور از روش تحلیلی – توصیفی استفاده شد ضمن آنکه از مطالعه تطبیقی نیز غفلت نشده است . در باره «نقاشی- خط» معاصر ، مجموعه آثار هنر مندان ، مقالات ، گفت و گو ها و انتقادات پراکنده ای در کتاب ها ونشریات وجود دارد که در رساله حاضر ، داده های یاد شده پس از مطالعه ، دسته بندی شده و از مطالبی که صحت آن ها با تطبیق و تحلیل ، تأیید شده ، در راستای هدف پژوهشی به کار گرفته شده است . اطلاعات ضروری تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای به دست آمده است . مهم ترین نتایج مذکور در این تحقیق حاکی از آن بود : 1- هنرمندان «نقاشی- خط» با هنر مدرن برخورد گزینشی داشته اند و شیوه هایی از هنر غربی را استفاده نموده اند که باهنر ایرانی شباهت و هماهنگی داشته است . 2- انواع خوشنویسی ، «نقاشی- خط» و خط نگاره های قدیم ایران در «نقاشی- خط» نوگرا تأثیر مستقیم داشته است . 3- مبانی هنر های تجسمی در «نقاشی- خط» نوگرا در صورت ، بر مبانی خوشنویسی غلبه داشته اما در محتوای آثار و اندیشه ایرانی و اشراقی عمیقاً حاکم بوده است .
زهره صادق علیرضا طاهری
ایرانیان از دیرباز به عالم ارواح، فرشتگان،دیوان و موجودات خارق العاده باور داشته و به آن اهمّیت می دادند.آن ها با استفاده از قدرت تخیّل و اعتقادات ، در پی به وجود آوردن فضای ذهنی خود بودند. این تفکر در تاریخ اسلام رنگ و بوی معنوی به خود گرفت. در نگاره هایی با مضمون مذهبی، فرشته از جایگاه خاصی برخوردار بود. در هر دوره ، بال فرشتگان ، دارای ویژگی خاصی می باشد که بر حسب تغییرات اجتماعی و سیاسی هر دوره تغییر می کند. در دوره های ابتدایی بال ها با تزئینات کم و تکه های کوچک، و در مکتب های هرات، صفوی و مشهد، با تزئینات بیشتر، ترسیم شده است. به مرور در دوران معاصر ارزش بال ها کم تر شد و فرشته کمتر به تصویر در آمد. در این پایان نامه ابتدا عنصر بال را در میان آثار قبل از اسلام، مورد توجّه قرار داده و سپس به عقاید آن ها، مبنی بر اعتقاد به فرشتگان، در قبل و بعد از اسلام می پردازیم. در بخش پایانی، به بررسی طرح بال ها و تفاوت های آنان در چند نگاره می پردازیم.
مصطفی سیاسر علیرضا طاهری
آنچه با عنوان مطالعه و تحقیق پیرامون تاریخ و ماهیت هنر دینی و اسلامی انجام شده از جهاتی قابل تامل است. کم رنگ بودن نگاه اثباتی، رویکرد ابژکتیو به هنر اسلامی و عدم توجه به جهش های تاریخی هنر اسلامی در این مطالعات خودنمایی می کند. از این رو پایان نامه حاضر با بررسی موضوع از حیث غایت به دنبال رفع نقایص مذکور بوده است، ضمن آنکه هنر را از دریچه غایت دیدن مزایای خوبی نیز دارد. اول اینکه پرسش از غایت نسبت به پرسش از چیستی یک موضوع دارای تقدم رتبی بوده و سپس در ایجاد پویایی و حرکت موثر است. در نهایت بررسی هنر در افق غایت، هنر را به انقلاب اسلامی به عنوان پدیده ای هم ذات پیوند داده است. از بررسی انجام شده با تکیه بر نظریه اتحاد علم، عالم و معلوم ذات هنر انس با حق و غایت آن با الهام از نظریه تجلی، وجه مظهریت حق می باشد. غایت هنر یا همان مظهریت حق در سه رتبه ظهور دارد: اثر هنری، انسان و مقام قرب یا همان انسان کامل که مقام حقیقی هنر است. مراتب ظهور غایت از قول به تشکیکی بودن وجود و تجلی وجود نشات می گیرد. درکنار بررسی غایت به طور صرف، به بررسی تطبیقی آن در عرفان اسلامی بخصوص آراء ابن عربی و پدیدارشناسی متفکران غربی بویژه هایدگر نیز توجه شده که در سه شماره نتیجه بررسی ارائه شده است. ضمن وجود تشابهات که در آراء ابن عربی پیشتر بوده، عرفان اسلامی چه از حیث سلبی و چه از حیث ایجابی دارای کمال وجامعیت خاصی است. از دیگر نتایج مهم تحقیق با هدف احیای هنر اسلامی ضرورت فهم و تبیین حکمت هنر در افق انقلاب اسلامی ست با این پیش فرض که هنر و انقلاب اسلامی دو پدیده هم ذات هستند و داعیه ذاتی انقلاب اسلامی احیای تمدن و فرهنگ ناب اسلامی ست. برای این کار مدیریت استراتژیک هنر لازم می آید که به مهندسی هنر در سطوح نظری، عملی و نهادی نظر دارد. سطح نظری آموزش و پژوهش، سطح عملی کلیه فعالیت های هنری و سطح نهادی هم نهادها و ساختارهای هنری را شامل می شوند.
سالومه شعرباف علیایی علیرضا طاهری
چکیده: گرگویل ها، مجسمه های قرار گرفته در بخش بیرونی کلیساهای قرون وسطی بوده، که دارای اهداف تزئینی و کاربردی می باشند، موجودات افسانه ای که بر اساس کاربردشان در معماری، به عنوان آبراه استفاده شده و نیز به لحاظ ظاهر هراس آورشان، دارای مفاهیم شر و اهریمنی بوده و به همین لحاظ نیز در بیرون از کلیساها قرار گرفته اند. این هیولاها در اعتقادات مسیحی قرون یازدهم و دوازدهم میلادی تاثیر بسزایی گذاشته اند. گرگویل ها دارای انواع گوناگونی به لحاظ ترکیب ساختار بدنشان می باشند. در این پژوهش سعی شده است به بررسی و طبقه بندی نمادها و ساختارهای این حکاکی ها و کاربرد آن ها در معماری کلیساها پرداخته شود. گرگویل ها از لحاظ ترکیب ساختار بدنشان شامل سه گونه انسانی، حیوانی و ترکیبی هستند. گرگویل های ترکیبی را نیز می توان به چهار گروه تقسیم بندی نمود: 1- "انسان- گیاه" 2- "انسان- گیاه- حیوان" 3- "انسان- حیوان" 4- "حیوان-حیوان" واژگان کلیدی: گوتیک، گرگویل، گروتسک، آبراه، حیوانات ترکیبی
محمد رضا گرشاسبی فخر علیرضا طاهری
چکیده: برای بررسی نماد براق در نگاره های معراج مکتب های هرات و تبریز (2)، به کلیاتی درباره ی عناصر اسطوره و رابطه ی آن با هنر، دین و نماد پرداخته شده است و تعدادی از حیوانات ترکیبی به عنوان عناصر متداول در اساطیر معرفی و ارتباط آنها با براق مورد بررسی قرار گرفته است. اسطوره، دریچه ای به تجربه های ماورایی است؛ بنابراین، بهترین بستر برای بیان تجربیات عمیق انسان در برقراری ارتباط با مبدأ هستی است؛ زیرا، تجربیاتی ژرف مانند معراج حضرت پیامبر، فراسوی استدلال های عقلی می نشیند، چنان که اسطوره ها چنینند. حیوانات ترکیبی در دنیای اساطیر نقشی مهم ایفا می کنند و براق در میان حیوانات ترکیبی اساطیری، تنها نمونه ای است که به عنوان واسطه ی تحقق تجربه های ماورایی انسان شناخته شده و مفاهیم نمادین بسیاری را در خود نهفته دارد. نماد، زبان اسطوره است و نمادپردازی، سهم به سزایی در ساختار هنر و ادبیات ایرانی دارد. بنابراین، برای بررسی نماد براق، تعریف ها و ویژگی های که اندیشمندان از نماد و نمادپردازی داده اند، مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش، داستان معراج حضرت پیامبر به روایت تفسیر سورآبادی گنجانده شده و مسائل مربوط به معراج مانند واژه شناسی، اهداف، دلایل وقوع معراج، وسایل سفر معراج، معراج در تفاسیر و آثار حکیمان و عارفان و تأثیر آن بر ادبیات و هنر ایران و غرب مورد بررسی قرار گرفته است و خلاصه ای از ارداویراف نامه -نمونه ای از عروج در ایران باستان- نقل شده است. با مروری بر نگارگری ایران و بررسی ارتباط ادبیات و نقاشی با تأکید بر معراج حضرت پیامبر، بررسی عناصر نگارگری مکتب هرات و تبریز (2) به تحلیل نگاره های معراج با تأکید بر نماد براق، با توجه به روایات مربوط پرداخته است. سپس، نمونه هایی از براق در نگاره های دو مکتب مورد مقایسه قرار گرفته است. هنرمندان با در نظر داشتن روایات و بهره گیری از سنت های تصویری مکتب مربوط و خلاقیت خود به ترسیم براق همت گماشته اند.
امیر زاهدی علیرضا طاهری
در این پژوهش ، تلاش بر آن بوده است تا هنر طراحی ، در دو حوزه ، عینی و ذهنی مورد مطالعه قرارگیرد. طراحی زبانی است که هنرمند ادراک ،اندیشه ، و خصوصیات روانی خود را مستقیمأ بیان می کند . هر اثر طراحی با عبور از هزار توی ذهن هنرمند و قدرت آفرینندگی ذهن اوست، که قابلیت ظهور می یابد. پیشرفت های حاصل در حوزه های روانشناسی ، عصب شناسی ، بافت شناسی مغز تأثیرات چشمگیری بر فلسفه ی ذهن داشته است و بیش از آنکه به مباحث متافیزیکی ذهن بپردازد ، متأثر از این علوم به بررسی مباحث مربوط به ذهن می پردازد.در تمایلات جدید برای هر رخداد ذهنی که در یک اٌرگانیسم رخ می دهد، یک زمینه ی عصبی در نظر می گیرند. فرایند ذهنی ، ناشی از رویدادهای فیزیولوژیک مغز ماست و این مغز بشر است که ذهن او را می سازد . مغز انسان بیان ژنتیکی خود را تحت شرایط محیطی انجام می دهد و ساختار عصبی خود راشکل می دهد و این ساختار در شکل گیری حیاط ذهنی ما نقش دارد و پژوهش های اخیر به این نظر، نزدیک شده اند که ساختار هنر عمیقأ در تحولات عصب شناختی ریشه دارد . طراحی ذهنی ، حاصل تجسم و تخیلی است که در ذهن هنرمند نقش بسته است .نیمکره ی راست مغز و دستگاه کناری عضو های مغزی هستند که در شکل گیری تخیل و تجسم تصویری نمود دارند. و در طراحی عینی نیز شناخت و ادراک سوژه مورد نظر ، کاملأ تحت سلطه ی دنیای ذهنی و روانی هنرمند می باشد . در طراحی برای رسیدن به بیان فردی ، استفاده آگاهانه از نقاشی کودکان و عنصر خط حائز اهمیت می باشد . زیرا خط عنصری است که بیان و ترجمان حالات هیجانی طراح را امکان پذیر می کند و هنر کودکان به عنوان عنصری است که در آن، با بیان بی واسطه ی ماهیت درونی اشیاء مواجهیم
مهران نبی پور علیرضا طاهری
نیمه دوّم سلطنت رضاشاه مصادف بود با حاکمیت نازیسم در آلمان که رویای امپراطوری "آریایی"و تسلّط "نژاد برتر" را بر کل جهان در سر می پروراند. ایشان با ارائه یک چهره برتر از نژاد آلمانی و با تکیّه بر عامل اسطوره ای"خون آریایی" آنچنان ملّت آلمان را برانگیخت که پرچم غرور و نخوت را در جهان اروپایی برافراشتند. این گمان که خون پاک در رگان "نژاد آریایی" جریان داشت و "ابرمرد" همواره در شکوه و عظمت بود؛ پیشوا را بر آن داشت، هنری را به خدمت گیرد که به نفی "نژاد پست" و بیمارگون و به سوی تهییج و تثبیت "ابرانسان" درآید. با اوج گرفتن دولت بنیادگرای نازیسم این اندیشه ها به منصه ظهور رسید. آنان دست به اقداماتی زدند: از جمله آن می توان به «شب کتاب سوزان»، «نمایشگاه هنر مونیخ» و...اشاره کرد. و دیگر از آن رو گوبلز که ریاست تبلیغات آلمان نازی را بر عهده داشت، همسو با طبیعت هنرمندانه ای که آدولف هیتلر به آن علاقه داشت، دست به تغییراتی در زمینه های هنر زد؛ سینمای نازی، نقاشی، معماری ، موسیقی و ...همه و همه در خدمت آنچه که ایشان هنر برتر می دانستند، قرار گرفت. این طرز هنری با "ملّی گرایی" و "اساطیر کهن" به نفع ساختار نازیسم آنچنان پیش تاخت که آثار آن در دیگر سرزمین ها نیز رسوخ کرد. همزمانِ آن در قلب خاورمیانه، با جلوس رضاشاه بر تخت سلطنت و انعکاس کشفیات باستانشناسی و زنده شدن تاریخ پرافتخار ایران باستان و اشاعه فرهنگ ملی و هژمونی غیراسلامی، شاه بر آن گشت تا با ایجاد تحولات بنیادین، به مقصود خویش که "تجدید دوباره حیات ایرانیان" است، دست یازد. این چنین در صدد ایجاد ایرانی پر افتخار همچون گذشته برآمد. برای نیل بدین هدف، تحولات دول غربی در منظر نظر شاه، وی را بر آن داشت تا با تقلید از عناصر سیاسی، اجتماعی، فرهنگی آلمان راهش را هموار سازد. این گونه، با اوج گرفتن حکومت ملی گرایانه و نژادپرستانه نازیسم و اشاعه فرهنگ آریایی، با اخباری که از سرزمین های غرب و پیشرفت های سیاسی- نظامی دولت آلمان به گوش می رسید، اذهان محصلین و جامعه ی نواندیش ایرانی را معطوف به خویشتن می کرد. آنگونه در پس زمینه آن، هنری به خدمت حکومت پهلوی درآمد که با "ملّی گراییِ ایرانی" و "نژاد آریایی" متناسب باشد و جلال و شکوه گذشته را متجلّی سازد. این تا بدان جا پیش رفت که تنی چند از هنرمندان مشهور چون: ابوالحسن خان صدیقی(مجسمه ساز)، مهدی سجادی(نقاش دربار) و کثیری از معماران در این راستا دست به آفرینش آثار همگون زدند. گویی هنر سرچشمه های جدیدش را یافته بود.
محمد کاظم محمودی داوود صارمی نایینی
مسجد در بلوچستان ایران از مهم ترین و محوری ترین بنا های یک شهر به شمار می رود. مساجد بلوچستان از قدمت زیادی برخوردار نیستند، که علت اصلی آن نوسازی و بازسازی مداوم مساجد بوده است. مساجد منطقه مذکور از نقطه نظر زیبای-شناختی و تزئینات متفاوت از مساجد دیگر نقاط ایران می باشند. بر این اساس هدف اصلی در این پایان نامه مشخص نمودن عناصر تزئینی مساجد می باشد. از 90 مسجد مورد بررسی قرار گرفته که از شهرستان های سراوان، نیکشهر و حاشیه دریا عمان(چابهار و کنارک) انتخاب گردیدند، چهار دسته مسجد در مناطق مذکور شناسایی شد که عبارتند از: الف- مساجد عشایری، ب- مساجد کپری، ج- مساجد خشتی، د- مساجد جدید(با مصالح بادوام امروزی). در این پایان نامه ضمن معرفی و شرح ساختاری هر کدام از آنها، به شرح 12 مسجد گزینش شده از مساجد خشتی و جدید، پرداختیم. که علت انتخاب آنها در وحله نخست تزئینات و در وحله بعدی قدمت بوده است. در ادامه به تزئینات موجود در این مساجد پرداخته، که تزئینات از دو منظر تزئینات درونی و بیرونی مورد بررسی قرار گرفتند. تزئینات کنگره ای، تزئینات منارچه-ای(مناره کوچک)، تزئینات گل بری، تزئینات رنگی ، تزئینات خشتی و تزئینات کنده کاری بر روی چوب در مساجد خشتی مورد استفاده قرار گرفته اند. مساجد جدید نیز دارای تزئینات ذیل هستند: 1- تزئینات رنگی، 2- سیمان بری، 3- مناره ها و منارچه ها، 4- موزائیک های تزئینی 5- کاشی کاری، 6- گچ بری، 7- گنبد های، 8- شبه گنبد های تزئینی، 9- تزئینات کنگره ای، 10- تزئین نقش ماه و ستاره، 11- مشبک کاری سیمانی با بررسی دقیق مساجد منطقه مذکور از لحاظ عناصر تزئینی و فرم ساخت آنها مشخص شد که این عناصر ریشه ای برون از مرز های ایران دارند و قابل مقایسه با هیچ نقطه ای در درون ایران نیستند. چه اینکه این عناصر در معماری گورکانیان هند در شبه قاره با پیچیدگی و گستردگی بیشتر و همچنین با مصالح متفاوت ساخته شده اند. به نظر می رسد معماران مساجد بلوچستان به علت ارتباطات فرهنگی و مذهبی از مساجد شبه قاره الگوی پذیری کرده اند. چه اینکه این ارتباطات از دوران پیش از تاریخ تا دوران اسلامی دیده می شود. مقایسه عناصر تزئینی مساجد بلوچستان با بنا های اسلامی گورکانیان هند نشان داد که اگر چه از لحاظ عظمت، گستردگی و مصالح با هم متفاوتند اما از لحاظ محل اجرا و فرم مشابه هم هستند.
سمیه شمس ابادی علیرضا طاهری
چکیده: نقش مایه «ارباب حیوانات» شخصیتی اسطوره ای است که بر مفرغ های لرستان و ظروف سنگی جیرفت تصویر شده و مورد بررسی قرار گرفته است. شخصیت های این اسطوره ی به جای مانده از انسان در دنیای باستان، به سه گونه انسان، «انسان ـ حیوان» و حیوان،بر اساس اعتقاداتش بر روی اشیاء شکل گرفت. هنرمندان لرستانی و جیرفتی با نمادپردازی اشکال، در پی انتقال افکار خود به صورتی تصویری و تلاش برای تماس با دنیایی ماورایی بوده اند. از اهداف این پژوهش، تجزیه و تحلیل نقوش «ارباب حیوانات» و معرفی آن به عنوان یکی از نقوش مهم در هنر ایران می باشد. ریشه یابی این نمادپردازی ها و انتقال این نمادها از مردمان سرزمینی به سرزمین دیگر، باید مورد بررسی قرار گیرد تا به دلایل وجودی آن ها پی ببریم و تخیل هنرمندان را در خلق چنین آثار بدیع شاهد باشیم. روش تحقیق براساس توصیفی و تطبیقی آثار با یکدیگر و ریشه یابی اسطوره «ارباب حیوانات» در ظروف سنگی جیرفت و هنر فلزکاری لرستان بوده تا نوع تفکر خالقان این آثار و وجود شباهت ها و تفاوت های میان آن ها را مشخص سازیم. نتایج به دست آمده حکایت از این دارد که تأثیرات فرهنگی ، هنری و . . . تمدن جیرفت باعث انتقال آموزه های اساطیری شده و نقوشی با مضامین و اعتقاداتی مشترک را بر روی آثار رقم زده است. از سویی دیگر سنت ها و باورهای محلّی موجب خلق آثاری منحصر به همان هنر و تمدّن شده و منجر به پدیدار شدن تفاوت هایی در خلق این موجودات گشته است که می توان تجلی این باورها را در قالب تصاویر بر روی ظروف مشاهده نمود.
مریم زندحقیقی علیرضا طاهری
زکریای قزوینی (600- 682 ه.ق) از علما و فقیهان قرن هفتم است که با تألیف کتاب خود در زمینه ی علوم طبیعی به نام " عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات" شهرتی جهانی یافت. آنچه در این پژوهش مورد توجه قرار می گیرد، بررسی سرچشمه های ادبی و تصویری موجودات تخیلی تصویر شده در این کتاب و شرح دقیق ساختار ظاهری و رفتاری این موجودات است. موارد بررسی شده در این پژوهش نشان می دهد که خاستگاه اولیه موجودات تخیلی ملهم از طبیعت بوده و ریشه در اساطیر و افسانه ها دارد و بعضی از حکایت های این کتاب برگرفته از اخبار، احادیث و قصص قرآنی و در مواردی نقل قول هایی از بزرگانی چون ارسطو، ابوریحان بیرونی، ابن سینا، جاحظ و پلینی بوده و بعضی از داستان ها شرح روایاتی از جوالان و سیاحان است. بنابراین موجودات شرح داده شده و تصویر شده می تواند بر اساس تأثیر کتب و یا شرح روایاتی باشد که سیاحان و جهانگردان از نقاط مختلف حکایت نموده اند. به طور کلی در تمام نسخه ها هدف نگارگر در بعضی از تصاویر به نوعی روایتگری بخشی از متن در جهت مستند سازی وقایع بوده و در بعضی از موارد آزادانه و به مدد تخیل خود پیش رفته و در واقع مرز میان واقعیت و تخیل برای به تصویر کشیدن جهانی پر از شگفتی برداشته شده است. کتاب با ساختار دایرهالمعارفی خود توصیفی از شگفتی های آفریدگان جهان، معرفی و شرح انواع مختلف موجودات ترکیبی در سیمای صورت های فلکی، فرشتگان، انواع موجودات ترکیبی بری و بحری، گونه های موجودات ماورایی چون (دیو، جن، غول)، انواع مخلوقات عجیب الشکل و حیوانات مرکب در ترکیبات "حیوان- حیوان"، "انسان- حیوان"، "حیوان- انسان" و " مخلوقات عجیب" ارائه می دهد. کلمات کلیدی: موجودات تخیّلی – عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات – القزوینی– نگارگری
بتول معاذالهی علیرضا طاهری
در طول تاریخ بشر، وقوع پدیده های خارق العاده در فرهنگ اساطیر، افسانه ها و قصه های عامیانه برای انسان بسیار حائز اهمیت بوده است تا بدان جا که نمی توان سرزمینی را یافت که در آن عنصر تحول گر خیال به عرصه اندیشه و نظام فکری مردمانش راه نیافته باشد و آن را از پدیده های متضاد با جریان عادی زندگی سیراب نگردانده باشد. خیال پردازی مختص جهان کهن نبوده و مرز پذیر نمی باشد. همان قدر که مردمان کهن در عالم موجودات و شرایط خیالی غوطه ور بوده اند، انسان معاصر هم به زیستن در این عرصه عادت کرده است. تنها تفاوت در خیال پردازی امروز با خیال پردازی دیروز، در دگرگونی های هستی شناختی است(براتی،1388 :11). راه گذشتگان ما در پایان همه تجربه ها، دیدن ها، شنیدن ها و حیرت زدگی ها، به قصه ها و داستان های افسانه وار می رسد و در این قالب تفسیر و تعبیر می شود و برای آیندگان به یادگار می ماند ولی راه معاصران از مسیر واقعیت هایی می گذرد که تکامل پذیر، منطقی و عقل پسند می نماید و به نتیجه های علمی و واقعی می انجامد(رستگار فسایی،1383 :14).
مرضیه بصیرت داوود صارمی نایینی
مقرنس گونه ای تاقچه بندی آذینی در زیر گنبد های روی ایوان ها و درگاه ها با آجر،کاشی و گچ می باشد که در آن هر رده از تاقچه ها از رده زیرین خود پیش می نشیند تا درگاه به هم آید.در حقیقت،مقرنس اساساً یک هنر تزیینی هندسی است که هدف تزیینی آن در درجه اول ایجاد سایه روشن و القاء خطوط و در درجه دوم فراهم نمودن سطوح بیشتر برای اجرای تزیینات ظریف تری هم چون آجر چینی،گچ بری،موزاییک کاری و نقاشی می باشد. در سرزمین ایران مقرنس کاری به عنوان هنری والا و شکوهمند همواره مورد توجه هنرمندان معمار قرار گرفته به طوری که رد پای این عنصر زینتی را در اغلب آثار معماری بر جای مانده از دوران های مختلف حکومتی می توان جستجو نمود. در دوره ی صفویه که یکی از دوران های مهم و با صلابت ایران زمین می باشد، مقرنس به عنوان عنصری شکوهمند جلوه گر شده است.در این برهه ی زمانی هنر مقرنس کاری دارای وحدت و مهارت منحصر به فردی است که در دوران های گذشته کم تر به چشم می خورد. در پژوهش حاضر ابتدا به معرفی عنصر زینتی مقرنس در معماری می پردازیم و سپس به بررسی پیشینه تاریخی مقرنس کاری در سرزمین ایران خواهیم پرداخت و در نهایت،با تکیه بر مستندات معماری موجود به بررسی مقرنس کاری دوره صفویه با تکیه بر بنا های شهر اصفهان می پردازیم. نتایج تحقیقات به عمل آمده در این پژوهش نشان می دهد که : دوره ی صفویه دوران تکامل مقرنس کاری در معماری به حساب می آید.در این زمان،مقرنس به عنوان عنصری کاملاً تزیینی شناخته شده و اغلب با مصالحی هم چون گچ و کاشی کار شده است.هم چنین،دراین عصر معماران هنرمند مقرنس را به روی زمین قالب ریزی می کرده و پس از تکمیل بنا و عمارت به وسیله بست آهنی که در زیر تاق از قبل تعبیه شده مقرنس آماده را به زیر سقف متصل می نمودند. عالی ترین و زیبا ترین نوع مقرنس اجرا شده در این برهه ی زمانی،مقرنس معلق یااستالاکتیت می باشد که نمونه بارز این نوع مقرنس را می توان در ایوان ورودی مسجد امام اصفهان، مدرسه چهارباغ اصفهان و مسجد شیخ لطف الله اصفهان به تماشا نشست.افزون بر این، مجلل ترین مقرنس کار شده در عصر صفویه که علاوه بر جنبه استالاکتیتی جنبه لانه زنبوری را نیز القاء می کند مقرنس بالای مدخل مدرسه ی مادر شاه اصفهان می باشد که درنوع خود از بهترین موتیف های مقرنس الهام گرفته است. واژگان کلیدی : معماری ،مقرنس کاری ، دوره صفویه ، شهر اصفهان
الهه طاهری نسب رحیم خوش نظر
نقش درخت زندگی یکی از نقوش باستانی در هنر ایران است که به همراه موجوداتی در پیرامونش قراردارند مورد بررسی قرار گرفته است. این نقش از جمله نقوش اساطیری مهمی است که راز و رمز به کار گیری آن توسط اسطوره پردازان و هنرمندان بزرگ تحریر شده است. در بردارنده رمز و اکسیر جاودانگی است و درمیان محافظانی پاسداری می گردد. در دوره های مختلف هنر ایران بر روی متون کهن مذهبی، مهر ها، سفالینه ها، و نقش برجسته ها و به طور کلی در آثار به جا مانده قبل و بعد از اسلام آشکار است. اهداف این پژوهش تجزیه و تحلیل جایگاه نقش درخت زندگی و موجودات پیرامون آن در هنر ایران است ریشه یابی این نقش و انتقال آن در دوره های مختلف هنر ایران باستان باید مورد بررسی قرار می گیرد، تا به جایگاه این نقش و ظهور آن بر روی آثار هنری این دوره ها پی برده شود. نتایج بدست آمده حکایت از این دارد که تصویر نمودن نقش درخت زندگی بر روی آثار گوناگون هنری ایران می تواند دلیلی بر اهمیت این نقش و عقاید و باورهای خاص ایرانیان باشد که از دیر باز آغاز گردیده و تا دوران ساسانی ادامه یافته است و پس از آن به دوره هاو فرهنگ های دیگر انتقال یافته. این نقش مایه داری مفاهیم عمیق و ارزشمندی است و به همین دلیل آن را بر روی آثار گوناگون و اشکال متنوع می توان مشاهده کرد. با بررسی وجه نمادین و تقدسی این نقش زیبا به این نتیجه می رسیم که نقش درخت زندگی به نوعی بیانگر صورتی از یک نظام اعتقادی و فکری است که در گذر زمان فرسوده نشده، بلکه به حیاط خود ادامه داده و کار کردهای کهن خویش را در جامعه های همگون با گذشته حفظ می کند و محتوای غنی آن به همراه ابعاد معنوی و مادی انسانها در قالب آیین و هنر تجلی می کند. هدف از این پژوهش بررسی نقش درخت زندگی به همراه محافظانش در هنر ایران باستان، و هم چنین نمود و ظهور آن در دوره های مختلف هنری ایران باستان می باشد که به تحلیل عقاید و باورهای هنرمندان و خالقان این نقش و تاکید بر محتوای غنی و سرشار آن در ابعاد معنوی و مادی زندگی انسانها در قالب آیین و آثار هنری می پردازد. همچنین سعی شده پیدایش تعابیر دینی و اسطوره ای و صورت های هنری این نقش در دوره های مختلف مورد بررسی قرار گیرد. با بررسی نمونه های مختلف این نقش در دوره های مختلف هنر ایران و تجزیه و تحلیل آنها می توان به جایگاه این نقش مایه در تاریخ هنر ایران و بنیان فرهنگی و اسطوره ای عمیق این نقش پی برد. همچنین کاربرد این نقشمایه در ادوار مختلف مشخص می کند که این نقش قابلیت نماد گرایانه قابل ترکیب و تلفیق با سایر نقوش را داشته، چرا که در ادوار مختلف باستان و پس از آن با تغییر و تلفیق به صورت های متنوع و زیبا پا به عرصه ظهور گذاشته است. هر دوره سعی نموده این نقش را با ذوق هنری و فکری خویش تلفیق نموده و آثار هنری بدیعی را خلق نماید.که در دوره های مختلف یه صورت های زیبایی نمایان شده است. به نظر میرسد شرایط و مقتضیات آیینی و اعتقادی، نوع و شکل این نقش را تعیین میکرده. در فصل اول این پژوهش به بررسی مفهوم بنیادی اسطوره پرداخته، تا از طریق آن در فصل دوم جایگاه اسطوره ای درخت و مفاهیم مختلف آن را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهیم، در فصل سوم نیز موضوعات و مفاهیم وابسته که در ارتباط با نقش درخت زندگی می باشند، مورد بررسی قرارگیرد. در فصل چهارم نگاهی به هنر و فرهنگ ایران باستان در دوره های مختلف داریم تا زمینه ای برای بررسی نقش درخت زندگی در دوره های مختلف هنری ایران ایجاد نمایم. در فصل پنجم نیز به دلیل گسترده گی مبحث به بررسی آثار و نمونه های برجسته دوره های مختلف ایران که این نقش در آنها مشهودتر است می پردازیم، در نهایت در فصل ششم به تجزیه و تحلیل مباحث مطرح شده و ارائه نتیجه بحث می پردازیم.
مرضیه تاجی اشکفتکی داوود صارمی
دیوارنگاره ها و یا به عبارت بهتر، نقاشی های دیواری، از جمله مهم ترین آثاری هستند که می توانند در باستان شناسی دوره اسلامی ایران، مورد توجه و مطالعه قرار بگیرند. دیوارنگاری، هنری است که در ایران قدمتی دیرینه دارد و ما از زمان صفویه شاهد توسعه و تحول آن در ایران هستیم. به دلیل کمی دیوارنگاره های باقی مانده معمولاً تصور می شود، هنر تصویری و نقاشی در ایران محدود به نقاشی ها و تصاویر موجود در کتب خطی می شود. به همین دلیل اغلب محققین همواره هنگام بحث در مورد آن، فقط به نقاشی های کتب خطی پرداخته اند، در حالی که این نقوش ، جایگاه و منزلت شایسته دارند. خصوصاً دیوارنگاره های دوره صفویه را می توان جزء مهم ترین اسناد مصور دانست. از بهترین نمونه های آن که در شناخت هر چه بیشتر به ما یاری می رسانند می توان به مواردی در استان اصفهان خصوصاً زمان شاه عباس اشاره کرد. کاخ های همچون عالی قاپو، چهلستون، هشت بهشت، تالار اشرف و سردر قیصریه از این جمله می باشند. از طرفی اولین نمونه کاخ مصور در دوره صفویه خانه اعیانی پیرنیا در نایین شناخته شده است. بنابراین در این پژوهش سعی بر این است که اهم بناهای اصفهان یعنی عالی قاپو و چهلستون را به لحاظ دیوارنگاره هایش با اولین کاخ مصور که در نایین واقع شده است مقایسه کرده تا به شباهت ها و تفاوت های آن دست یابیم. این مقایسه شامل بررسی نقوش نمادین و غیرنمادین در بناهای حاضر و از طرفی بررسی تکنیک و رنگ و بست نقوش دیواری نیز می گردد تا بتوان عواملی را که دخیل در به وجود آمدن این اشتراکات است مورد کنکاش قرار داد. در اینجا سعی بر این است که با شناخت دقیق این نقوش در بناهای مورد مطالعه به آن دست یافته و دلیل این شباهت ها و تفاوت ها را بیان کنیم. نتایج تحقیقات انجام شده در زمینه مقایسه دیوارنگاره های خانه پیرنیا با بناهای عالی قاپو و چهلستون نشان می دهد که: شباهت های بسیاری بین نقوش بناهای مورد مقایسه وجود دارد و به نظر می رسد دیوارنگاره های خانه پیرنیا در نایین تأثیرات بسیاری را بر دو بنای مورد نظر داشته باشد به گونه ای که حتی می توان آن را الگویی برای نمونه های هم عصر خود در دوره صفویه دانست.
فرزاد شفیعی فر حسین مهرپویا
هنرِ ایران همواره در حفظ تداوم و پیوستگی اش در طول تاریخ موفّق بوده است. هنگامی که با ظهور اسلام، در کم تر از یک قرن، بخش قابل توجّهی از جهانِ امپراتوریِ آن زمان تحت حکومت تازیان قرار گرفت؛ هنرِ ساسانی در روزگاری متفاوت با دوران اوجِ خود در قرن های چهارم و پنجم میلادی به سر می برد. در قرونِ شش و هفت میلادی، توجّه به مضامینِ سرگرم کننده و لذّت طلبانه، جایگاهِ ویژه ای در سلیقه ی حاکم بر هنرِ ساسانی داشت. در این میان، اعراب هم که پیشینه ی فرهنگی و هنریِ قابل توجّهی نداشتند، به اجبار روی به سمت آثار فرهنگی و هنریِ سرزمین های تسخیر شده آوردند و از آن ها پیروی کردند. نتایج این پیروی در دوران اموی و عبّاسی منجر به خلق آثاری شد که ضمن شکل دهی به آنچه که از آن به هنر اسلامی یاد می شود، شاملِ آثاری می شد که چندان تطابقی با متون اسلامی و سیره ی پیامبر اسلام و اصحابش در سادگی و ساده زیستی نداشت. با بررسی دقیق تر آثار خلق شده در این دوره و تطبیق آن ها با آثار هنری پیش از اسلام، به خصوص ایرانِ ساسانی، و با استناد به شرایط تاریخی و اجتماعیِ آن زمان، مشاهده می شود که هنرِ اسلامیِ این زمان در سه ویژگیِ اشرافی و سلطنتی بودن، تزیینی بودن و لذّت گرا بودن وام دارِ هنرِ اواخر ساسانی است. وقار و تجمّل، دو ویژگیِ برجسته ی هنرِ قرونِ نخستینِ اسلامی محسوب می شوند، که از تداوم هنرِ ایرانی وارد هنر اسلامی شده اند. این استمرار هنرِ ایرانی معلول شرایطی چون هنرمندان و حامیانِ هنر اوایل اسلام، حضور ایران در ارکان مختلف حکومت و فرهنگِ اموی و عباسی، پیدایش اشرافیّت نوظهور و تمایلات امرا و خلفای اموی و عبّاسی برای رسیدن به شکوه و عظمتِ پادشاهی ساسانی، حفظ فرهنگِ ایران پیش از اسلام از طریق دهقانان است؛ که در نهایت منجر به تاثیرگذاری عظیمِ فرهنگ و هنر ایرانی، بر هنرِ قرون نخستین اسلامی می شود.
ساره طهماسبی زاده داوود صارمی نایینی
ساختن سکه پس از پیدایش خط یکی از بزرگترین پدیده های بشری است. ضرب سکه در ایران از زمان داریوش که اولین سکه ایرانی ضرب گردید، تا امروز ادامه یافته و ضرابخانه ها پیوسته گسترش و پیشرفت نموده و با گذشت زمان تکنیک ضرب سکه تکامل یافته است. اهمیت مطالعه و بررسی سکه ها به عنوان یکی از مهمترین اسناد باستانی بر همگان روشن است. دانش سکه شناسی از جمله دانش هایی است که می تواند در بررسی چگونگی حدوث وقایع تاریخی راه گشا باشد. در بسیاری موارد سکه ها در شناخت کلیات جامع رویدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دوره های تاریخی کمک بزرگی به حساب می آیند. چرا که برخی اطلاعات نوشتاری به جا مانده از بدو پیدایش و یا در طول تاریخ دستخوش تغییرات گردیده و گاهی اوقات به شیوه ای نادرست نگاشته شده اند. یا آن چنان منحصر و پراکنده اند که تنها می توان با مراجعه به سکه ها ارتباطی بین آن ها ایجاد نمود و در مواردی به تصحیح مطالب سست و بی پایه پرداخت. اما مشکل اینجاست که، سکه ها در مجموعه ها و مخازن موزه های مختلف نگهداری می شود و دسترسی به همه این مخازن برای محققین سکه شناس امکان پذیر نیست، لذا موزه ها باید با تهیه فهرست نامه از سکه های مجموعه خویش، در جهت بررسی هر چه بیشتر این اسناد با محققین علم سکه شناسی همکاری نمایند، در همین راستا موزه گنجعلیخان کرمان در اقدامی نو، برای اولین بار در کرمان در صدد تهیه فهرست نامه و معرفی سکه های تاریخی و اسلامی خویش بر آمده است و این پایان نامه دستاورد این اقدام نو می باشد که امید است گامی در جهت اقدام مشابه دیگر موزه ها در استان باشد. با توجه به مطالعات و تحقیقات انجام شده بر اساس طبقه بندی، گونه شناسی و گونه شناختی مشخص شد که سکه های موجود در موزه گنجعلیخان شامل 442 سکه مختلف و متنوع است که از نظر تاریخی از دوره سلوکی شروع می شود و تا پایان دوره پهلوی خاتمه می یابد که از نظر زمانی تاریخ 1357 ه ش – 331 ق م را در بر می گیرد.
مریم ناصرنژاد علیرضا طاهری
رخنمون های صخره ای، ترکیبی از صخره هایی به شکل انسان و حیوان، در دوره های مختلف در نگارگری ایران حضور داشته است. منشأ پیدایش این نقوش معلوم نیست و پژوهشگران فرضیات مختلفی را بیان کرده اند: مانند تأثیر هنر چین و مذهب تائو، تصوف و عرفان ایرانی، نیروهای خیر و شر در اسطوره های باستانی و الهام از صخره هایی به اشکال انسان و حیوان در طبیعت. از آن جا که طبیعت همواره در پیدایش تحولات هنری مردمان باستان نقش داشته، اعتقاد به عناصر طبیعت از جمله صخره به مرور زمان به صورت اعتقاد به خدایان درآمده، دارای روح شده و الهام بخش ذهن خلاق هنرمندان گردیده است. صخره های رخنما با ترکیبی از انسان و حیوان به دو شیوه ناتورالیستی و انتزاعی به صورت گروهی و فشرده یا انفرادی در بین شکاف یا سر صخره دیده می شوند. تاکید بر جنسیت زن و مرد در نقوش انسانی و نر و ماده در نقوش حیوانی و سن افراد مواردی است که نگارگر به آن توجه کرده است. اکثر نقوش حیوانی در طبقه بندی گروه گربه سانان، سگ سانان و جوندگان هستند. حیوانات تیزدندان و گوشتخوار که در ارتباط با بیابان اند. از جمله خصوصیات بارز رخنمون-ها حالاتشان است که بسته به موضوع داستان حالت های غم، فرار، خشم، کمین، حمله، تشویش و اضطراب گرفته اند و این نشان از آگاهی نگارگر از موضوع داستان و خلاقیت آن دارد. سر ها سه رخ، تمام رخ و نیم رخ در جهت های مختلف ترسیم شده اند. ارزش خطی در نقوش نسبت به غنای رنگی بارز تر است. طبقه بندی ساختاری و بصری رخنمون ها، ارتباطشان با متن داستان و تاثیر نگارگر در خلق رخنمون ها از سوالات این تحقیق است. از اهداف این پژوهش پیدایی و شکل گیری رخنمون های صخره ای و انواع آن در تاریخ نگارگری ایران است که به روش توصیفی- تحلیلی بررسی می شود. این پژوهش نخستین بررسی و تحقیق نسبتأ جامع در این موضوع است.
علیرضا طاهری علی بابایی
در این تحقیق، در کار اول، الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو لوله های کربنی چند دیواره برای اندازه گیری هم زمان مقادیر کم استامینوفن و ترامادول استفاده شد. در قسمت دوم، یک حسگر الکتروشیمیایی جدید با کمک میوگلوبین ساخته شد. ساخت این الکترودبر مبنای نانوبیوکامپوزیت تهیه شده از نانو لوله های کربنی چند دیواره و نانوذرات نیکل هیدروکسید که با میوگلوبین و چیتوسان پوشیده شده بود، طراحی شده بود. در کار سوم، اکسیداسیون الکتروشیمیایی دپامین و سرتونین بوسیله الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو لوله های کربنی چند دیواره، نانوذرات نیکل هیدروکسید و نافیون بررسی و اندازه گیری گردید. در کاری دیگر، یک الکترود مایع یونی کربنی اصلاح شده برای اندازه گیری هم زمان ال- دوپا و سرتونین طراحی گردید. این الکترود با نانو لوله های کربنی، نانو ذرات کبالت هیدروکسید اصلاح شده و سطح الکترود در پایان با نافیون پوشیده شد. آخرین کار در این تحقیق، اندازه گیری هم زمان نانومولار ال- دوپا و ملاتونین روی یک الکترود مایع یونی کربنی اصلاح شده با نانو ذرات کبالت هیدروکسید و نانو لوله های کربنی می باشد. مطالعات الکتروشیمیایی با به کار گیری روش های ولتامتری چرخه ای، ولتامتری پالس تفاضلی و کرنوآمپرومتری انجام گردیده است. مورفولوژی فیزیکی الکترود و نانوذرات با کمک تکنیک های میکروسکوپ الکترونی روبشی، میکروسکوپ الکترونی عبوری و پراش اشعه x بررسی گردید. پارامترهای موثر شامل سرعت اسکن پتانسیل، ph محلول و زمان تجمع نیز در هر کار مورد مطالعه واقع شدند. خصوصیات تجزیه ای الکترودهای اصلاح شده برای اندازه گیری ترکیبات مذکور در شرایط بهینه به دست آمد. مزاحمت های گونه های ممکن در اندازه گیری ترکیبات به دلیل حضورشان در نمونه های حقیقی مورد بررسی قرار گرفتند.
اسداله دادمهر محبعلی آبسالان
چکیده کعبه در بین مسلمانان اهمیت ویژه ای دارد چنانکه هیچ بنای دیگری همطراز آن قابل فرض نیست. وقایع مهمی باعث اهمیت آن شده است. این رخدادها در طول تاریخ مورد توجه خاص راویان احادیث، داستان سرایان و هنرمندان، بویژه نگارگران قرار گرفته است. تصویر کعبه به شیوه های مختلفی در هنر تصویر سازی کتب و دیگر هنرها به نمایش درآمده است که این گوناگونی باعث طرح این سوال می گردد: تصویر کعبه در نقاشی های کشورهای مختلف اسلامی دارای چه ویژگی ها ی منحصر بفردی بوده و بر چه اساسی نقش پردازی شده اند؟ کعبه به عنوان مهمترین بنای اسلامی دارای اهمیت ویژه ای بوده و در برخی روایات و داستان ها حضور ویژه ای دارد از جمله کتب سیرت النبی یا شرح زندگانی پیامبر(ص)، معراج حضرت ، تولد حضرت علی(ع) و غیره. این تصاویر می توانسته بر اساس مشاهده مستقیم هنرمند یا بر پایه توصیفات دیگران صورت پذیرفته باشد. بنابر این تصاویر کعبه با شیوه های مختلفی در آثار نقاشی ترسیم شده است. حضور کعبه در هنر نقاشی اسلامی برای اثر، ایجاد قداست نیز نموده است و در نتیجه آن، نگاره خلق شده، به مقام و شان نیز می رسیده است. این شان و مرتبت به دلایل زیادی می تواند باشد از جمله اینکه: بنای کعبه مطابق بیشتر روایات قرآنی و احادیث توسط حضرت ابراهیم خلیل ا... (ع) و پسرش حضرت اسماعیل (ع) بنا نهاده شده است؛ چاه زمزم که از اجزای دیگر خارجی بنای کعبه است و در برخی از نقاشی ها نیز بصورت استعاره ای در نزدیکی کعبه ترسیم شده، از معجزات دیگر خداوند است که بر مبنای داستان حضرت ابراهیم (ع) از زیر پای حضرت اسماعیل (ع) در زمان کودکی جوشان شده است؛ فتح مکه و تخریب بت های درون آن توسط حضرت محمد(ص) و احیای یکتا پرستی نیز از دیدگاه دیگر، نشان حاکمیت الهی است.حضرت علی (ع) در داخل کعبه ولادت یافته است و این نیز از منظر مسلمانان بویژه شیعیان به معجزه الهی است و نشانی از قداست این مکان دارد. در خصوص کعبه تحقیقات فراوانی از منظر دینی، روایی و تاریخی صورت پذیرفته است. عالمان شیعه و سنی چون محمد بن جریر طبری، ابن خلکان و دیگران، به این موضوع پرداخته اند. این پژوهش از نوع نظری بوده و به روش توصیفی و تحلیلی انجام پذیرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات بر مبنای اسناد کتابخانه ای می باشد.امید است مورد استفاده پژوهشگران و محققین حوزوی و هنری قرار گیرد.
منصور ولی قوجق رحیم خوب بین خوش نظر
تغییر و تحول در اوضاع اقتصادی اروپا، رقابت پادشاهان اروپایی برای یافته متحدی بر علیه امپراتوری عثمانی، به رسمیت شناختن مذهب تشیع و استقبال پادشاهان صفویه از حضور اروپاییان در ایران باعث حضور گسترده ای آنها در اینجا شد. مسافران اروپایی متشکل از سیاحان، سفیران، مبلغان مذهبی و غیره در مدت اقامت در ایران با یادداشت وقایع آن روزها در قالب سفرنامه، بخشی از تاریخ مکتوب دولت صفویه را رقم زدند. مطالعات این سفرنامه ها، بازگو کننده ی تاریخ و فرهنگ عصر صفویهاز جنبه های مختلف، از دید آنهاست. در این میان بررسی تن پوشهای مردمان صفویه در سفرنامه ها و میزان تطابق آن با نگاره های صفویه و بخصوص مکتب اصفهان مسأله ی اصلی این پژوهش است. برای بررسی این مسأله و فرضیه های مبتنی بر آن، مهمترین سفرنامه های نوشته شده در این دوره مورد مطالعه قرار گرفته و با نگاره های مکتب اصفهان تطبیق داده شده است. همچنین بر حسب نیاز، سیر تحول تن پوشها نیز مورد بررسی واقع شده و مقایسه ایی بین تن پوشهای اوایل و اواخر صفویه صورت گرفته است. همان طور که می دانیم نگارگری دوره ی صفویه به دلیل تأثیر پذیری از شرایط و اوضاع سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی آن دوره متفاوت از نگارگری دوره ی قبل و بعد از خود می باشد لذا این تأثیرپذیریها می توانسته به دلیل رضایتمندی حاکمان و سفارش دهندگان و حامیان هنر، عموماً در تصاویر شخصیتهای نگاره ها و نوع پوشش آنها انعکاس یافته باشد. در بررسی های انجام گرفته، مشخص گردید که مطالب سفرنامه های اروپاییان در این دوره می تواند به عنوان یک منبع مکتوب و قابل استناد در بررسی های پوشاک دوره ی صفویه مورد توجه قرار گیرد و به ویژه با همراهی نگاره های این دوره اسنادی معتبر به شمار می روند.
جواد آویشی علیرضا طاهری
چکیده: هُنر سیستان و بلوچستان در مناطق جنوب شرقی فلات ایران، از سابقه ی دیرینه ای برخوردار بوده و هم زمان با سایر جنبه های تمدنی، مسیر تکامل خود را در دوره های مختلف تاریخی طی نموده است. فرش نیز یکی از دستبافته های اصیل در استان است، که از دیرباز تاکنون در منطقه رایج بوده و نقوش آن علاوه بر زیباییِ بصری، دارای معانی و مفاهیمی عمیقِ بسیاری است، و ارزشهای نمادینِ فرهنگ غنی ایرانیان را، در خود جای داده و همواره خصوصیاتِ فرهنگی و بومی خویش را حفظ نموده است. بخش هایی از نقوش بکار رفته در فرشهای معاصر و بومیِ دو منطقه ی سیستان و بلوچستان، هندسی، به هم نزدیک و دارای ریشه های تصویری و مفهومی یکسانی بوده است. با توجه به این که نوع بافت تأثیر مستقیمی در بوجود آمدن نقوش دارد. دراین پژوهش، نخست ویژگی های عُمومی فرشبافی و موارد مرتبط با دستبافته های رایج، براساس نمونه های موجود در استان و همچنین قدمت بافت، معرفی و پرداخته شده، آن گاه برای درک بهترِمفاهیمِ هنری، زیبایی شناسی و عناصرآن به همراهِ نقوش و فرش های دو منطقه براساس رنگ، نقشه و دسته بندی نقوش به مدد تصاویر و نمونه های موجود بررسی گردیده، از این رهگذر و مقایسه ی فرش های اقوام سیستانی و بلوچستانی، ارتباط و اشتراک آنها شناسایی و پرداخته شده است. بر این اساس، در روند انجام این پژوهش از یک سو به تحقیقات گسترده ی میدانی تکیه شده و از سوی دیگر، مطالعات کتابخانه ای، اینترنتی و رجوع به منابع مکتوب و نامکتوب صورت پذیرفته است.
آمنه اسفندیاری علیرضا طاهری
از دیر باز میان ایران و اروپا تعاملات فرهنگی متعددی وجود داشته است، درباره میزان تاثیرگذاری هنر نساجی ایران بر اروپا و تاثیر صنعت نساجی دوره ساسانی بر نقوش منسوجات بیزانس و گسترش یافتن آنها در اروپا نظریات گوناگونی به اثبات رسیده است. نقش¬پردازی بدیع هنرمندان سلجوقی از نقوش انسانی، حیوانات رو¬ در¬ رو و پشت به پشت درخت زندگی، ترکیب¬بندی ایستا و متقارن درون مدالیون و تزیین نقوش به وسیله خط نوشته¬ها، موجب پذیرش نقش¬مایه¬های هنر ایران در بین هنرمندان اسپانیا گردید. در این پژوهش نقوش مشترک بر روی منسوجات دوره سلجوقی و همزمان با این دوره، اسپانیا مورد بررسی قرار گرفته تا به این سوالات پاسخ داده شود که: کدامیک از نقوش منسوجات سلجوقی بامنسوجات اسپانیا مشترک هستند؟، این نقوش به چه صورت جلوه¬گر شده¬اند؟ نتایج حاصل از پژوهش نشان می¬دهد که نقوش بسیاری از پارچه¬های ابریشمی در اسپانیا قرن 11و12 میلادی با نقوش پارچه¬های سلجوقی مطابقت دارد. این تشابهات به دلیل سیطره طولانی مدت نقوش ساسانی بر نقوش منسوجات ایران و اروپا است، همچنین در دوره اسلامی، به واسطه بسط روابط میان ایران و ممالک اسلامی با اروپا، به ویژه اسپانیا، این نقوش همچنان تاثیرگذار بوده اند. با توجه به منسوجات به دست آمده از دوره سلجوقی و تطبیق آنها با منسوجات اسپانیا در قرون (6-5 ه.ق/12-11م.) می¬توان گفت که نقوش پارچه¬ها، مضامین و ترکیب¬بندی نقوش منسوجات اسپانیا متاثر از ساسانی و تداوم این تاثیرپذیری¬ها تا اواسط سده¬های میانه میلادی، تا حدودی متاثر از نقوش سلجوقی ادامه داشته است. این پژوهش با استفاده از ابزار کتابخانه¬ای و با روش تطبیقی¬- تحلیلی و به هدف جستجوی این تاثیر پذیری در زمینه نقوش مشترک و چگونگی جلوه¬گر شدن نقوش انجام گرفته است.
حسن امیرخانی علیرضا طاهری
یکی از رویکردهای جدیدی که در مطالعات اسطورهای در عرصهی ادبیات و هنر بکار گرفته میشود، اسطورهی قهرمان است که در آثار بسیاری از اسطورهشناسان مطرح و بنامی چون میرچا الیاده، کارل گوستاو یونگ، جوزف کمپبل و ... دیده میشود. در این رساله سعی بر این است، کهن الگوی قهرمانی را که بهرام بیضایی؛ سینماگر مولف در آثار سینمایی و نمایشی خود استفاده کرده است با الگوی سفر قهرمان کمپبل مورد مداقه قرار داده و به این پرسش پاسخ داده شود که: با توجه به نظریه الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل، چگونه میتوان بازنمایی اسطورههای ایرانی در آثار بهرام بیضایی و شکل گیری آن در ادبیات نمایشی و سینمایی خاص وی را تبیین کرد؟ همانطورکه کمپبل در کتاب "قهرمان هزار چهره"ی خود بیان کرده است، قهرمان از دنیای عادی پا در دنیای ویژهای میگذارد و با عبور از موانع، آزمونها، دشمنان، آزمون بزرگ و ... تجدید حیات و دوباره به دنیای عادی خویش باز میگردد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته و از ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانهای نیز بهره گرفته - شده است.
ندا نیک فرجام سید رحیم خوش نظر
چکیده: مبانی هستی شناسی سنت گرایان بر اساس چیدمان طولی مراتب هستی و شرح ظهور کثرت از وحدت، اصل مهم اندیشه ی ایشان، یعنی وجود یک نمادگرایی یا سمبولیسم کلی را تبیین و اثبات می نماید. سمبولیسم در کنار موضوع و نحوه ی اجرای معنوی، یکی از ارکان اصلی هنر مقدس را تشکیل می دهد. کلیه ی مراتب هستی، حقایق بی صورت را بواسطه ی رمزپردازی در قالب هنر قدسی، مناسک، اسطوره ها و... به نمودمی رسانند. از منظر گنون هر آنچه که وجود دارد اگر در این سلسله مراتب کلی سهیم نباشد، عدم صرف است. کلیه ی هستی های عالم محسوس و حتی کلمات و صور هنری نیز می توانند یک تجلی از تجلیات امر مطلق باشند. در این پژوهش سعی بر آن است تا مهم ترین وجوه رمز و نماد سنتی در قلمروی عالم محسوس از منظر گنون بررسی گردد. نگاه سنت به مقوله ی نماد، وجودشناسانه بوده و با آن مفهوم عرضی از نماد که امروزه در هنر دیده می شود، بسیار متفاوت و وسیع تر است و به نوعی آنرا در بر می گیرد. پذیرش سمبولیسم کلی و توجه به معنای مابعدالطبیعی نماد و رمز، راهی برای برداشتن حجاب ظاهر و رسیدن به باطن و مثال اعلای نماد و در نتیجه نزدیک تر شدن به حقیقت مطلق است. واژگان کلیدی :نماد، سنت گرایی، هنرمقدس، گنون، شوان
حامد کریمی افشار زهرا حسین آبادی
یکی از پرمخاطب ترین و موثرترین آثار گرافیکی، اعلان های سردر سینما هستند. این بخش با وجود اینکه تحولات پرشماری را از سر گذرانده، کمتر مورد توجه هنرمندان و پژوهشگران قرار گرفته است. نظر به میزان اهمیت و نوآوری موضوع، پایان نامه حاضر با طرح این پرسش شکل گرفت که اساساً " چه تحولات تکنیکی و بصری در خصوص اعلان های سردر سینما در ایران رخ داده است؟" اعلان های اولیه، نقاشی هایی بودند که بر روی پرده های بزرگ انجام می شدند؛ امروزه با پیشرفت صنعت و علوم، از شیوه های مختلف چاپ عکس یا طرح بر روی پرده های بنر یا فلکسی فیس استفاده می شود. فناوری جدید دیگر استفاده از نمایشگرهای بزرگ دیجیتالی است. پیرامون تحولات بصری نیز می توان به رواج استفاده از عکس های پرتره بازیگران و اجرای پر زرق و برق با نرم افزارهای گرافیک اشاره نمود. تحولات اساسی در اعلان ها و پوسترهای سینمایی ایران را می توان به دو دوره: سنتی (نقاشی)، از دهه 1310 تا اوایل دهه 1380 و دیجیتال (کامپیوتری) از 1380 تا کنون، تقسیم نمود. در خصوص گرافیک سینمایی، پوستر فیلم و اعلان سردر (پلاکارد) به صورت کلی و پراکنده مطالبی به چاپ رسیده، ولی تحقیق جامعی که به اعلان های سردر سینما در ایران پرداخته باشد، انجام نشده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته و در انجام آن از منابع کتابخانه ای و همچنین سایت های معتبر استفاده شده است.
وحید هَزار علیرضا طاهری
نخستین بار حاکمان ایلخانی، بدون توجه به احکام شرعی اسلامی در خصوص منع تصویرگری چهره، به ویژه تصویر اولیای الهی، دستور به نگارش کتب مصور، همراه با نگاره هایی با مضامین مذهبی دادند. تعدادی نسخ خطی، تحت حمایت هنری حاکمیت تیموریان به وجود آمدند که تصاویر پیامبر اسلام(ص) و اصحابش و همین طور امام علی(ع) و دو فرزندش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را به نمایش می گذاشتند. در ابتدای دوران صفویه نیز، تعدادی از تصاویر نسخ خطی به ترسیم عناصر شیعی اختصاص یافتند. نگارگران برای برجسته ساختن شمایل مورد نظرشان از روش هایی چون: اختصاص موقعیت های مکانی خاص در ترکیب بندی اثر، و یا در نظر گرفتن هاله ی نور به دور سر، بهره می گرفتند. سوالی که در صدد یافتن پاسخ آن هستیم این است که: شیوه ترکیب بندی و استفاده از رنگ در شمایل نگاری شیعیِ تیموری و صفوی بر چه مبنایی استوار است؟ ترکیب بندی این آثار به گونه ای است که، حرکتی منحنی و حلزونی را برای بیننده تداعی می کند. ویژگی های رنگ شناسی در این آثار فراوان اند. از بارزترین آن ها می توان به استفاده از رنگ طلایی و سبز برای ایجاد حالات روحانی و معنوی در اثر اشاره نمود. در این پایان نامه، به مظاهر شمایل نگاری شیعی و معرفی دوازده نسخه ی خطی مربوط به دوره ی تیموری و صفوی با روش توصیفی-تحلیلی پرداخته می شود، ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است.
میترا رخشانی رضا مهرآفرین
چکیده: نماد پردازی های مذهبی در نقش برجسته های سنگی دوره ساسانی اهمیت بسیار زیادی در شناخت هنر تصویری ایران داشته و در تحقیقات و مطالعات تاریخی، سیاسی، اجتماعی و مذهبی از منابع معتبر و ارزشمند این دوره محسوب میشوند. از آنجا که فرهنگ دوره ساسانی ارتباطی بسیار مستقیم با اعتقادات و باورهای مستقیم داشت، استفاده از نیروهای ماورایی و بروز آن در تصاویر و استفاده از نمادها در آثار هنری نهادینه شد. این نمادها لازمه قدرت و فرمانروایی پادشاهان بودند. این نمادها در فرهنگ و هنر ساسانی بسیار پر رنگ نمود پیدا کرده است. در میان هنرهای این دوره نقش برجسته ها از جایگاه ویژه ای برخوردار است که در پس آن اندیشه های فراوانی نهفته است. نمادهای مذهبی در قالب چه اشکالی در نقوش برجسته ی ساسانی به نمایش درآمده و حامل چه مفاهیم و معانی بوده اند؟ در نقش برجسته های ساسانی همواره نیروهای مافوق طبیعی در قالب نماد ظهور میکنند، پشت هر نقش، الگویی کهن وجود دارد که به صورت مختلف خود را ظاهر میسازد و شامل نمادهای انسانی، حیوانی، گیاهی، ترکیبی، نجومی، هندسی و ... میباشد. این تحقیق از نوع پژوهشهای نظری است که به شیوه توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است. ابزار جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است،که ابتدا به بررسی پیرامون نمادپرداخته وسپس نگاهی به تاریخ وباورهای دینی وهنر ساسانی بویژه نقش برجسته های صخره ای این دوره ونمادهای موجود در آنها می پردازد ومفاهیم نهفته در آنها را مورد بررسی قرار می دهد. هدف کلی از انجام این تحقیق بررسی تأثیرات دین بر هنر نقش برجسته ساسانی، و تجلی این اعتقادات به صورت نمادهاست.که در انتها به این نتیجه منتهی می شود که این نمادهادارای مفاهیم خاصی هستند که با فرهنگ،دین و سیاست در این دوره مرتبط بوده اند.
الهه ذاکر هرفته علیرضا طاهری
هنر اسلامی متعلق به عالمی است که معنویت، باطن آن و زیبایی، حقیقت ذاتی¬اش است که در صور هنری تجلّی یافته است. باطن و ظاهر، صورت و محتوا، هر دو تجلّی امر الهی اند یکی نامحسوس (معنا و محتوا) و دیگری محسوس (صور هنری)است. صورت و معنا در هنرهای اسلامی به معنی وسیع کلمه، ظاهر و باطن یک حقیقت اند. از بخش های مهم هنر اسلامی، نگارگری ایرانی است. در نگارگری، هر نقش فقط رنگ و شکل نیست بلکه معنایی هم دارد..فضای نقاشی ایرانی، فرامادی و مثالی است و نگارگر ایرانی همواره از صورت (ظاهر) به باطن (معنا) دست می یابد. فضای معنوی نگارگری ایرانی برگرفته از قرآن کریم می باشد. قرآن به عنوان اصلی ترین دست مایه¬ی هنر اسلامی است. یکی از داستان های قرآن کریم مربوط به حضرت آدم (ع) است که بایستی اشاره نمود که چگونه نگارگر با بهره مندی از این داستان ها به نقش آفرینی پرداخته است و فضای معنوی لازم را مطابق داستان ها به تصویر کشیده است. در این میان، بررسی چند نمونه از نگاره های موجود داستان حضرت آدم(ع)و حوابا تأکید بر ویژگی صورت و معنامسأله ی اصلی این پژوهش است. برای بررسی این مسأله و فرضیه های مبتنی بر آن، مفهوم صورت و معنا در هنر اسلامی و همچنین در نگارگری ؛ مورد توجه و تأمل، و نیزنمادهای حضرت آدم (ع) و حوادرمتون دینی و ادبی مورد بررسی قرار گرفته است. در بررسی های انجام گرفته، مشخص گردید، نگارگر تمام توان خود را به کار می گیرد تا جلوه¬ی مادی خط و رنگ را پنهان دارد و آن را به معنا نزدیک تر سازد. که این سیری است از ظاهر(صورت) به باطن(معنا) و از باطن به ظاهر.این سیر همچنین درنگاره های داستان حضرت آدم(ع) و حوا (در نسخ عهد صفوی) به خوبی به نمایش در آمده است، چرا که این نگاره ها در راستای معانی مختلف داستان شامل خبر آفرینش آدم (ع)، دعوت خداوند از فرشتگان برای سجده کردن آدم و سرپیچی ابلیس از این امر، نافرمانی آدم ،هبوط و بیرون راندن از بهشت و پشیمانی و توبه تصویر شده اند.
علیرضا طاهری جعفر بلوری
پی پایین¬ترین قسمت یک سازه است که وزن آن را به لایه¬های زیرین خاک یا بستر سنگی منتقل می کند. در موارد بسیاری دیده شده است که ظرفیت فونداسیون¬های ساخته شده، به دلایل گوناگون، مانند تغییرات در آیین¬نامه¬های طراحی، عدم اجرای فونداسیون مطابق نقشه¬ها و اشکالات محاسبه و طراحی، جوابگوی بارهای موجود در ساختمان¬ها نمی¬باشد. در این حالت می توان اقدام به تخریب سازه موجود و احداث یک فونداسیون جدید نمود و یا با صرف هزینه کمتر در جهت مقاوم سازی پی، با روش های متداول و علمی گام برداشت. متداول¬ترین روش مورد استفاده در سطح کشور برای مقاوم¬سازی قطعات بتنی با افزایش ابعاد آن¬ها، کاشت میل¬گرد می باشد. با بررسی دقیق و موشکافانه بر روی مقالات موجود در سطح دنیا، مشاهده گردید که در رابطه با مقاوم¬سازی فونداسیون¬ها با افزایش ابعاد، مطالعات آزمایشگاهی به منظور بررسی اثرات مقاوم¬سازی بر روی ظرفیت و نشست فونداسیون، اندک شمار بوده و بیشتر تحقیقات صورت گرفته، به بررسی این اثرات، بر روی سایر قطعات بتنی، مانند تیرها و ستون¬ها پرداخته است. هرچند در رابطه با بررسی رفتار مهاری¬ها در بتن، تحت بارهای کششی، برشی و کششی – برشی، پژوهش¬های جامعی صورت گرفته که در این یادداشت مورد استفاده قرار گرفته¬ است. در پژوهش پایان¬نامه، آزمون¬هایی برای تعیین مقادیر تنش وارده و نشست، برای سه نوع مختلف از فونداسیون¬های منفرد صورت می گیرد. در ابتدا آزمون¬هایی برای تعیین این مقادیر، برای تعدادی فونداسیون منفرد به ابعاد 30 سانتی¬متر در 30 سانتی¬متر صورت گرفته، در مرحله بعد این مقادیر برای تعدادی فونداسیون به ابعاد 40 سانتی¬متر در 40 سانتی¬متر تعیین شده و در نهایت، برای تعدادی فونداسیون 30 در 30 که با کاشت مهاری با آرایش مختلف آن¬ها، ابعادشان افزایش یافته است، بدست آمده و نتایج آزمون¬ها با هم مقایسه می¬گردد.
اکرم نوری علیرضا طاهری
دوره تیموری از مهم ترین دوره های تاریخی معماری و هنر ایران است که دارای ویژگی ها و مشخصه های خاص خود می باشد، معماری و تزیینات وابسته به آن در این دوره به اوج تکامل و زیبایی رسید به طوری که معماری تیموری در دوره های بعد مورد تقلید و پیروی بسیاری از معماران و هنرمندان ایرانی قرار گرفت. بیشتر مدارس به جای مانده از این دوره در افغانستان قرار دارد و تنها تعدادی از این بناها در ایران وجود دارد که نمونه هایی بی بدیلی از معماری و تزیینات تیموری است. در این میان بررسی معماری و تزیینات مدارس دودر، پریزاد، فیروزشاهی و غیاثیه که مربوط به این دوره می باشد، مسأله ی اصلی این پژوهش است. برای بررسی این مسأله و فرضیه های مبتنی برآن، مهمترین گزارشات و اطلاعات که پژوهشگران در رابطه با این بناها جمع آوری کردند را با مشاهدات و اطلاعات به دست آورده شده از طریق تحقیقات میدانی، مورد مطالعه و تحلیل قرار می گیرد. در تحقیق انجام گرفته مشخص می گردد که مدارس مورد بررسی، تمام بخش ها و ویژگی های یک مدرسه مانند صحن، ایوان، مدرس و حجره را با تزیینات رایج دوره تیموری مثل نقاشی، کاشیکاری، گچبری و آجرکاری را در خود دارند و در عین حال تفاوت هایی نیز در ساختار و تزیینات آنها به چشم می خورد .
فریبا مرادی رحیم خوب بین خوش نظر
این پایان نامه به کاوش نظری در دیدگاه های آناندا کوماراسوامی، اندیشمند سیلانی، دربار? هنر مسیحی، به مثابه نمونه ای از هنر مقدس، می پردازد. کوماراسوامی، در مقام یک اندیشمند سنتگرا، به هنر و زیبایی شناسی رویکردی ویژه دارد که وجه ممیز? آن تعالی بخشی و روحانی بودن آن است. بر این اساس، وی هنر مسیحی را واجد وحدتی درونی و برخاسته از ریش? قدسی آن می داند و آن را در تقابل با هنر دنیوی دوره های بعد، به ویژه از رنسانس به این سو، قرار می دهد. کوماراسوامی به وحدتی بنیادین میان هنر شرق و هنر مسیحی باور دارد و در نوشته هایش این وحدت و هم پیوندی را به بحث می گذارد. یکی از اهداف این پایان نامه آن است که با بررسی دیدگاه های سنتگرایان? کوماراسوامی دربار? شکل و محتوای هنر مسیحی نشان دهد چگونه حکمت خالده در این هنر، همچون هنر لاهوتیِ شرق، متبلور می شود. بعلاوه، با تأکید بر این نکته که در بحث از زیبایی در میان سنتگرایان شکل و محتوا جدایی ناپذیرند، این پژوهش تلاش می کند به تشریح ویژگی های اصلی طرز تلقی سنتگرایانه از زیبایی بپردازد تا آن را از زیبایی شناسی مدرن که اساساً فرم گرا و حس بنیان است، تمیز دهد. این پژوهش، با تحلیل مبانی فکری کوماراسوامی، در جهت پرداختن به جریانی گام برداشته است که در سای? شناخت آن درک درست تر تحولات گوناگون تاریخ اندیشه فرادست می آید.
فاطمه شیرازی زینب صابر
چکیده: خمسه نظامی از اواخر قرن هشتم هجریی به دلیل داشتن داستانهایی عاشقانه و غنایی مورد توجه نگارگران ایران قرار می گیرد. دربسیاری از داستانهای خمسه زنان قهرمانان اصلی هستند و یا در داستان نقشی اساسی دارندکه خود بیانگر میزان اهمیت زنان نزد نظامی است. نظامی بر خلاف نگاه منفی رایج به زنان در جامعه با رویکردی مثبت ، جایگاهی رفیع به آنان می بخشد. در این رساله به چگونگی بازنمایی زنان در تصاویر خمسه قرن نهم( خمسه برلاس) و قرن دهم (خمسه تهماسبی ) پرداخته می شود.بررسی نگاره ها با توجه به تعریف جامعه شناسی هنر پیر بوردیو و نظریه تأثیر میدانهای مختلف در خلق اثر هنری صورت می پذیرد. میدانهایی چون میدان ادبی، تاریخی ، فرهنگی، اجتماعی ، اقتصادی و... . میزان تأثیر این میدانها در به تصویر کشیدن زنان در خمسه های مذکور، از جمله موارد مورد بحت در این رساله است. در نتیجه گیری نهایی می توان گفت : بازنمایی تصویر زن در خمسه قرن نهم( خمسه برلاس) به دلیل سبک هنری بهزاد و توجه او به واقعگرایی اجتماعی ، بیشتر برگرفته از زمینه ها و یا میدانهای اجتماعی و فرهنگی عامه است . اما زنان در قرن دهم (خمسه تهماسبی ) به دلیل نظارت شدید شاه و دربار بیشتر متجمل و از جنس زنان درباری هستند . کلیدواژه ها: ،خمسه،نظامی،زن، نگارگری ، نظریه میدان
پیمان کیانی علیرضا طاهری
انسان از بدو پیدایش، زندگی اجتماعی داشته و در فرایند زندگی اجتماعی خود، میراث های گرانبهایی به یادگار گذاشته است که مهمترین آنها، میراث فرهنگی و تمدنی اوست. دو نمونه از میراث فرهنگی او را نقوش سنگ نگاره ها و سفال ها تشکیل می دهند. یکی از فراوان ترین این نقوش، نقش بز کوهی است که در جای جای ایران به فراوانی یافت می شود. این پژوهش در جستجوی علت تداوم و حفظ این نقش در هنر باستان و دوام آن در سفالگری می باشد. و همچنین به بررسی و مقایسه رابطه نقش بز کوهی در سنگ نگاره های (تیمره) و سفال های هزاره پنجم و سوم قبل از میلاد می پردازد.
مجید کلانوری علیرضا انیسی
با توجه به شیوه های معماری رایج در تاریخ معماری ایران و دقت در سازه و روش های اجرایی و کاربرد مصالح ویژه هر دوره ما شاهد شکل گیری فرمهای متفاوت در الگوهای معماری ایران هستیم. که در این شکل گیری خصوصیات جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و... مناطق تاثیر به سزایی داشته است. از سوی دیگر در طول تاریخ معماری عوامل متعددی چون باورها، آیینها و ادیان در چگونگی شکل گیری معماری نیز نقش بسزایی داشته اند. در این در پژوهش با بررسی پیدایش و شکل گیری آرامگاه در جهان اسلام و ایران و بسط این موضوع به گونه های معماری آرامگاه های بلوچستان بدنبال پاسخگویی به دو مسأله اساسی زیر هستیم: 1- الگو قالب معماری آرامگاهی منطقه بلوچستان 2- ریشه یابی روند تکامل معماری آرامگاهی در بلوچستان. در راستای تحقق اهداف پژوهش اقدام به انجام مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی نموده و با گردآوری اطلاعات پایه و تجزیه و تحلیل های صورت گرفته بر داده ها و گونه های مطالعاتی مشخص شد که شکل گیری معماری آرامگاهی در منطقه بلوچستان در دوره اسلامی از عصر سلجوقی آغاز شده است و از یک الگوی بومی تبعیت دارد. میتوان گفت الگوی معماری آرامگاه های بلوچستان جزئی از الگوهای معماری آرامگاهی گنبددار ایران است که با توجه به موقعیت جغرافیایی منطقه تا حدی هم تحت تاثیر هنر و معماری فرهنگ های همجوار نیز قرار گرفته است.
علیرضا طاهری حسین صادقی
این پایان نامه با هدف محاسبه توزیع اندازه حرکت زاویه ای واکنش (_^12)c((_^10)c,(_^9)c) در انرژی برخوردی mev / u 120 آماده گردیده است.محاسبات به صورت تئوری و با استفاده از کد momdis.for انجام شده است. برای اجرای برنامه به داده های ورودی صحیح نیاز است .یکی از این داده ها ضرایب مربوط به تابع چگالی هسته ای برای هسته 10c است، با استفاده از راهکار ارائه شده در این پایان نامه با استفاده از تابع پتانسیل woods-saxon می توان توابع چگالی هسته ای را برای بسیاری از هسته ها سبک محاسبه کرد.
علیرضا طاهری محمدعلی اخوان بهابادی
در این تحقیق مطالعات آزمایشی روی تغییرات ضریب انتقال حرارت و جابجایی و افت فشار ایزوترمال برای جریان آرام تک فاز در لوله صاف و لوله هایی با هفت نوع نوار با گامهای مختلف انجام شده است . جهت بررسی این تغییرات ، دستگاه آزمایشی ساخته شده است که در آن سیال مورد بررسی روغن بهران حرارت می باشد.
علیرضا طاهری فرهاد دانشجو
پلهای کابلی معلق برای دهانه های بیش از چند صد متر کاربرد فراوانی دارند. به دلیل دارا بودن سیستم باربری مناسب ، ممان خمشی در تیر اصلی (عرشه) بسیگی مستقیم به طول دهانه نداشته و در حد معقولی نثبیت می گردد. مساله اساسی در تحلیل این سیستم، رفتار غیرخطی کل سازه می باشد. در این تحقیق، رفتار دینامیکی خطی و غیرخطی هندسی پلهای معلق زوج صفحه تحت تاثیر نیروی زلزله بررسی می گردد. رفتار غیرخطی هندسی در این سازه ناشی از دو عامل، شکم دادگی کابلها در اثر وزن خود المان و تغییر شکلهای بزرگ سازه به دلیل تغییر دائمی نقاط مختلف پل با توجه به نوع بارگذاری می باشد. همچنین در این نوع سازه ها، به دلیل فاصله زیاد بین برجها، تحریک تکیه گاهها با یک اختلاف فاز زمانی و به صورت غیرهمزمان (asynchronous) صورت می گیرد. برای این منظور ابتدا تئوری مربوط به اختلاف فاز زمانی و همچنین حرکت نسبی تکیه گاهها که باعث ایجاد تنشهای شبه استاتیکی می گردد و در ادامه آن فرمولاسیون رفتار غیرخطی هندسی ارائه شده است . سپس معادلات دینامیکی روش انرژی، با در نظر گرفتن موارد مذکور تعیمیم داده شده و مطابق با آن، یک برنامه کامپیوتری تهیه گردیده است . برای بررسی تاثیر رفتار غیرخطی هندسی و همچنین تحریک غیرهمزمان تکیه گاهها در پاسخ پلهای معلق، یک پل نمونه تحت سه شتابنگاشت با در نظر گرفتن مقادیر متفاوتی برای سرعت امواج طولی زلزله مورد تحلیل قرار گرفته و پارامترهایی از قبیل تغییرات نیروی داخلی اعضای کابلی لنگر خمشی و نیروی برشی عرشه و برج - جابجایی قائم و افقی برج و کابل اصلی و ... بررسی گردیده است . نتایج حاکی از آن است که لحاظ نمون تحریک غیرهمزمان تکیه گاهها برای سازه هایی که فاصله بین تکیه گاههای آنها زیاد است ، ضروری می باشد. همچنین تحلیل غیرخطی ناشی از اثر توام شکم دادگی کابلها و تغییر شکلهای بزرگ باعث افزایش مقادیر پاسخ می گردد.
علیرضا طاهری حبیب الله بیات
سرریزهای کنگره ای از وجوه متصل به همی تشکیل شده اند که در پلان معمولا به صورت مثلثها و یاذوزنفه های متساوی الساقین دیده می شوند. این سرریزها در مقایسه با سرریزهای با تاج خطی، در یک عرض معین و بارهای هیدرولیکی معادل، دبی بیشتری را از خود عبور می دهند .پژوهش حاضر در پی یافتن تاثیر پروفیل آستانه بر ضریب تخلیه در این سرریزها بوده است . استفاده از تجزیه و تحلیل ابعادی، روشهای آماری و نتایج آزمایشگاهی حاکی از آن است که : -1 ضریب دبی مربوط به پروفیل اوجی در پلان مثلثی، در حدود 25ˆ8 درصد بیشتر ازپروفیل ربع دایره با تحدب به سمت بالادست می باشد. -2 ضریب دبی مربوط به پروفیل اوجی در پلان مثلثی، در حدود 57ˆ11 درصد بیشتر از پروفیل ربع دایره با تحدب به سمت پایین دست می باشد. -3 ضریب دبی مربوط به پروفیل ربع دایره با تحدب به سمت بالادست و درپلان مثلثی، در حدود 72ˆ3 درصد بیشتر از پروفیل ربع دایره با تحدب به سمت پایین دست می باشد. -4 ضریب دبی مربوط به پروفیل اوجی در پلان ذوزنقه ای، در حدود 76ˆ4 درصد بیشتر از پروفیل ربع دایره با تحدب به سمت بالادست می باشد. -5 ضریب دبی مربوط به پروفیل اوجی در پلان ذوزنقه ای، در حدود 71ˆ12 درصد بیشتر از پروفیل ربع دایره با تحدب به سمت پایین دست می باشد. -6 ضریب دبی مربوط به پروفیل ربع دایره با تحدب به سمت بالادست و در پلان ذوزنقه ای، در حدود 57ˆ7 درصد بیشتر از پروفیل ربع دایره با تحدب به سمت پایین دست می باشد. تذکر: نسبت بزرگنمایی طول تمام مدلهای فیزیکی در این آزمایشها برابر 4 بوده است .
علیرضا طاهری محمود وفاییان
هدف از این پژوهش بررسی میزان حمله سولفات به خاکهای تثبیت شده با سیمان می باشد.