نام پژوهشگر: خدیجه پاکسرشت
ریحانه سام خان خدیجه پاکسرشت
از گونه های جالب ام?ا کم شناخته ی شاخه های ادبی، در شعر مردم گرایی فارسی، گونه ای معروف است. « شهرآشوب » است که نزد قدما به پیرامون ساز و کار این گونه ی جالب ادبی، پژوهش های چندانی صورت نگرفته است . این گونه ی شعری، از آنجا که بر کار فیزیکی شاغلان حرفه های گونا گون نگاه هنری ویژه ای دارد، از جذّابی?ت خاص?ی برخوردار است . شاید تنها شعر و تنها زمینه ی شعر فارسی که در آن به قالب های باشد. در فرهنگ ها از « شهرآشوب » کار فیزیکی؛ یعنی حرفه ها و پیشه ها، تأکید شده است، همین شهرآشوب دو تعریف کمابیش متفاوت آمده است: در تعریف نخستین، شهرآشوب به شعری گفته می شود که با استفاده از قالب های متنو?ع شعر فارسی (رباعی، غزل، قصیده و مثنوی )، به وصف (مدح یا هجو ) اهل حرفه و پیشه وران یک شهر می پردازد و در دومین تعریف ، این عنوان ترکیب وصفی و صفت فاعلی در حق کسی که در ح?سن و جمال آشوبنده ی شهر و فتنه دهر باشد، معنی کرده اند. مدح، » در این پایان نامه سعی شده است تا در مورد شهرآشوب و ابعاد مختلف آن ؛ یعنی مهستی گنجوی، » : و هم چنین شاعرانی که در زمینه ی شهرآشوب صنفی ؛ مانند «... هجو، طنز و مس عود سعد سلمان و » : و هم چنین درباری ؛ نظیر « مسعود سعد سلمان و لسانی شیرازی اشعاری را سروده اند ، « خاقانی، سنایی غزنوی و حیدری تبریزی » : و شهری ؛ هم چون « سنایی غزنوی به صورت مقایسه ای، بررسی جامعی صورت گیرد.