نام پژوهشگر: جمال محسنی زنوزی
رعنا اصغری یالقوزآغاجی جمال محسنی زنوزی
دستیابی به رشد اقتصادی مناسب به عنوان یکی از اهداف اساسی هر کشور، مستلزم تأثیرگذاری مناسب دولت به عنوان یکی از بخش های مهم و موثر در اقتصاد آن کشور می باشد. امروزه، برخلاف ده? هشتاد، اقتصاددانان بر موضوعاتی همچون تبیین رابطه بین اندازه دولت و رشد اقتصادی و نیز تعیین اندازه بهین? دولت که به حداکثر رشد اقتصادی منجر شود، متمرکز شده اند. اما با وجود مطالعات گسترده انجام شده، نتیجه واحدی پیرامون موضوع، حاصل نشده است. این رساله، با هدف بررسی اثر اندازه دولت بر رشد اقتصادی در کشورهای منتخب منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (mena) در مقایسه با کشورهای منتخب عضو سازمان همکاری و توسعه (oecd)، با استفاده از رویکرد مدل رگرسیونی انتقال ملایم تابلویی (pstr) در قالب تابع تولید کاب-داگلاس طی دوره زمانی 2011-1990، به منظور مرتفع نمودن برخی مشکلات موجود در مطالعات پیشین، صورت گرفته و سعی در ارائه نتایج قابل اتکاء تر در چارچوب مدلی جامع و کامل دارد. نتایج حاصل از این پژوهش در هر دو گروه کشورها، قویاً با رد فرضیه خطی بودن، یک مدل دو رژیمی با اندازه آستانه ای دولت 8/13 و 27/28 درصد تولید ناخالص داخلی را به ترتیب برای کشورهای منتخب mena و منتخب عضو oecd پیشنهاد می نماید. اما اثرات اندازه دولت در دو رژیم و در هر گروه از کشورها متفاوت است. به طوریکه اثر آن بر رشد اقتصادی در کشورهای منتخب عضو oecd در هر دو رژیم مثبت بوده ولی شدت آن، زمانیکه اندازه دولت بیش تر از حدآستانه ای است کمتر از زمانی است که اندازه دولت، کمتر است. اما در کشورهای منتخب mena، اثر اندازه دولت در حدود پایین تر از حدآستانه ای مثبت، حال آنکه در مقادیر بالاتر از حد آستانه ای، منفی می باشد. لذا نتایج حاصل، بیانگر این است که انداز? بزرگ دولت در هر گروه از کشورها مانعی برای رسیدن به رشد بالای اقتصادی می باشد. هم چنین، اثر سرمایه گذاری، نیروی کار و صادرات بر رشد اقتصادی در هریک از کشورها و در هر دو رژیم از مدل غیرخطی، مثبت ارزیابی شده است.