نام پژوهشگر: محسن صفار دزفولی

طراحی سامانه حائل استتار زمینی، با استفاده از ابزار پردازش تصویر با نگرش گشتالت (رنگ، بافت)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اسلامی تبریز - دانشکده هنرهای کاربردی 1392
  حسین ناصرالاسلامی   هادی سیدعربی

طراحی میان رشته ای، بنا کردن یک محتوی در فصل مشترک رشته های آن پژوهش است. در پژوهش حاضر با یک چنین نگاهی سعی شده است سامانه ای حائل با کاربردی کند کنندگی و یا حائل عبور در مقابل وسائل نقلیه، انسان و دام در منطقه کندوان تبریز طراحی گردد. این فرآیند در باز? زبان مشترک روانشناسی گشتالت، طراحی و با استفاده از ابزار پردازش تصویر انجام شده است. نقطه اتصال این 3 موضوع، کاربری آن توسط انسان است. فرآیند ادراک در انسان و چگونگی تحلیل پیرامون را می توان با روانشناسی گشتالت توصیف و بیان نمود. از آنجا که این فرآیند دارای مبنی و منطقی ریاضی است می توان از ابزار پردازش تصویر جهت توصیف این فرآیند استفاده نمود. محصول در این فرآیند ادارکی دقیقا در مرکز این دایره است. محصول به عنوان یک موضوع دیده شدنی و نشدنی، موضوع یک ادراک استتاری است. جهت بررسی این فرآیند، در این پژوهش 4 مرحله طی شده است. بررسی پیشینه تحقیق گذشتگان، صورت بندی کردن مسئله بر پایه گذشته، طراحی فرآیند های سنجشی جهت پیدا نمودن زبان سنجشی مشترک و طراحی یک محصول با سناریوی پژوهش در پایان آن. در پایان این پژوهش نتایج زیر حاصل شده است. ارائه روشی هر چند ابتدایی برای چیدمان یک محصول طراحی صنعتی با استفاده از روانشناسی گشتالت و ابزار پردازش تصویر. اجرای یک برنامه کاربردی آزمایشی برای طراحی چیدمان استتاری منطبق با تفکر حائل و پدآفند غیر عامل. ارائه روش تفسیر الگوی استتاری و نقد سامانه حائل و بومی سازی آن برای اجرای سامانه با توجه به ویژگی ایران است.

طراحی المان های کمک به مسیریابی مکان های فرهنگی-مذهبی درون شهری با رویکرد نشانه شناسانه (مطالعه ی موردی: میدان شهدای مشهد)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اسلامی تبریز - دانشکده هنرهای کاربردی 1393
  مریم فخریان   محسن صفار دزفولی

امروزه زندگی در شهرها ما را با حجم گسترده ای از اطلاعات روبه رو می کند. بسته به نیاز افراد و موقعیت زمانی و مکانی، افراد ناچارند از میان همه این اطلاعات، تعدادی را برگزیده و در رابطه با آن ها تصمیم گیری کنند. یکی از این تصمیمات، مسیریابی برای رسیدن به مقصد مورد نظر است. مشهد، به دلیل افزایش وسعت در طی نیم قرن اخیر و به دلیل ورود گسترده مسافرین به طور سالیانه، با مشکلات مسیریابی مختلفی مواجه شده است. در این پروژه، سعی شده است تا به کمک تلفیق دو موضوع مسیریابی شهری و نشانه شناسی از طریق بهره گیری از نشانه های هویتی مکان های فرهنگی-مذهبی(به طور خاص نشانه های حرم مطهر رضوی به عنوان مهم ترین عامل هویتی شهر مشهد) محصولی طراحی کنیم تا به کمک سایر روش های مسیریابی، به مسافران کمک نماید بهتر و سریع تر مسیریابی نمایند. برای دستیابی به این هدف، مدل های رایج مسیریابی بررسی و از میان آن ها مدل دانش مسیر و نقشه شناختی متناسب با اهداف پروژه شناخته شد. میدان شهدای مشهد، به عنوان مهم ترین گره ترافیکی دسترسی به حرم مطهر، بررسی و همچنین نمادهای مرتبط با هویت و فرهنگ زیارت حرم مطهر رضوی و امام هشتم(ع) گردآوری شد. در نهایت پس از ایده پردازی و به کاربردن این نمادهای گردآوری شده در المان های کمک به مسیریابی، از میان ایده ها، سه ایده برتر مورد ارزیابی قرار گرفت و یک المان سه بخشی، که بیش ترین نماد در آن به کار برده شده بود و از مدل مسیریابی دانش مسیر استفاد می نمود به عنوان محصول خروجی این پایان نامه، انتخاب شد. در نهایت پس از تکمیل و اصلاح ایده انتخابی، یک مدل با مقیاس 1:2 ساخته شد که پس از مشخص نمودن مشکلات ساخت، نقشه های محصول و روش ساخت آن تعیین گردید.