نام پژوهشگر: سعید ملکزاده شفارودی
مازیار حبیبی حسن مرعشی
بیماری تب برفکی (fmd) یکی از بیماری های مهم دامی است که باعث خسارت اقتصادی بالایی به صنایع تولید شیر و گوشت می شود. در حال حاضر از ویروس های ضعیف شده بعنوان واکسن علیه این بیماری استفاده می شود. هزینه بالای تولید و خطر فعال شدن ویروس های ضعیف شده در واکسن های سنتی باعث شده است که در سال های اخیر، تولید واکسن های نوترکیب برای مقابله با این بیماری مورد توجه قرار گیرد. در مطالعه حاضر، از یک رویکرد اپی توپ محور برای تولید واکسن نوترکیب تب برفکی در گیاه توتون استفاده شده است. بدین منظور توالی ژنی کدکننده آمینواسیدهای 129 تا 169 پروتئین vp1 که یکی از پروتئین های پوششی ویروس مولد تب برفکی است با استفاده از ناقل اگروباکتریوم در گیاه توتون بیان شد. لاین های تراریخته بر اساس مقاومت به کانامایسین و آزمون pcr گزینش شده و بیان ترانسژن در آنها در سطح رونویسی و ترجمه مورد بررسی قرار گرفت. هرچند در آزمون های real time pcr و الایزا تمامی لاین های گزینش شده سطحی از بیان ترانسژن را نشان دادند، اما در آزمون وسترن بلات، باند مورد نظر تنها در دو لاین 10 و 42 مشاهده شد. قابلیت ایمنی زایی پروتئین نوترکیب تولید شده در لاین های توتون از طریق تزریق به حیوان آزمایشگاهی (خرگوش) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که واکسن نوترکیب تولیدی می تواند سیستم ایمنی میزبان را تحریک کند که این با مشاهده حضور آنتی بادی های اختصاصی در سرم بدست آمده از حیوانات تیمار شده در آزمون الایزا به اثبات رسید. علاوه بر این، از آن جا که یکی از اهداف مهم پژوهش حاضر افزایش سطح بیان ترانسژن در لاین های تراریخته از طریق راهکارهایی چون افزودن توالی اتصال ریبوزومی، بهینه سازی کدونی و کاربرد سیگنال پپتید بود، میزان بیان ژن در دو لاین 10 و 42 به شکل کمی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که سطح بیان ترانسژن در دو لاین 10 و 42 به ترتیب 65/0 و 72/0 درصد کل پروتئین های محلول گیاه است. در مجموع یافته های این پژوهش نشان داد که با به کارگیری استراتژی های مناسب و هم چنین استفاده از اپی توپ های درست می توان به یک واکسن نوترکیب موثر علیه تب برفکی دست یافت.
پریسا نادریان عبدالرضا باقری
گونه های داتوره طیف گسترده ای از آلکالوئیدهای تروپانی را تولید می کنند. datura innoxia از جمله مهمترین گونه های داتوره است که سمی بوده و به دلیل وجود آلکالوئیدهای مختلف دارای بوی نامطبوع می باشد. القای پلی پلوئیدی از طریق دو برابر نمودن سطح کروموزومی، افزایش تعداد نسخه های ژنی بیان کننده ترکیبات مواد موثره و افزایش جثه گیاه، می تواند موجب بیشتر شدن ترکیبات ثانویه و دارویی آن شود. بدین منظور برای القای تترا پلوئیدی در گیاه داتوره (datura innoxia mill.)، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور غلظت کلشی سین (05/0، 1/0 و 2/0 درصد) و مدت زمان تیمار (48 و 72 ساعت) با 15 نمونه گیاهی برای هر تیمار با استفاده از روش آغشته نمودن نوک مریستم انتهایی با گلوله پنبه ای انجام شد. پس از مشاهده تغییرات ظاهری و نزدیک شدن به فاز گلدهی، نمونه ها توسط فلوسایتومتری مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این پژوهش تاثیر سویه های مختلف باکتری agrobacterium rhizogenes و عوامل مهم دیگر تاثیر گذار بر ظهور و رشد ریشه های مویین جهت بهینه سازی تولید متابولیت های ثانویه نیز بررسی شده است.
احمد شریفی شریف آباد سعید ملکزاده شفارودی
گیاهان گلدار با تعداد زیادی گلبرگ، دارای جذابیت خاصی به عنوان گیاهان زینتی هستند. تغییر در ساختار گل مرتبط با الگو و نحوه ی بیان ژن های mads-box است که در تغییر هویت حلقه های گل نقش دارند. در گیاه tricyrtis macrantha زیر گونه macranthopsis علاوه بر گل های طبیعی، ژنوتیپ هایی با گلبرگ های زیاد نیز در طبیعت یافت شده است. پرگلبرگی در گیاه t. macrantha که در آن پرچم و مادگی به اندام شبه گلبرگ تبدیل شده، مرتبط با بیان ژن agamous (ag) از خانواده ژنهای mads-box است. در این آزمایش ژن agamous از گیاه t. macrantha جداسازی و با نام trimag نامگذاری شد و آنالیز فیلوژنی اورتولوگ های ژن agamous همبستگی خوبی را با طبقه بندی گیاهشناسی تک لپه ای ها نشان داد. از آنجایی که بیان ژن trimag محدود به حلقه های دوم و سوم گل بود و بیان خارجی آن در arabidopsis thaliana باعث ایجاد فنوتیپی مشابه با بیش بیان دیگر اورتولوگ های ژن ag در arabidopsis تراریخت شده است. بطوری که زودتر گل داد، ارتفاع گیاه کمتر، برگ ها و گل ها کوچکتر شده و گلبرگ میله ای شکل شده بود بنابراین این ژن عملکرد مشابه دیگر اورتولوگ های ژن ag دارد. در ژنوتیپ پرگلبرگ t. macrantha، بیان ژن trimag در دوحلقه داخلی (پرچم و مادگی) کاهش یافته است و باعث شده که اندام های زایشی به اندام های شبه گلبرگ تبدیل شده و حلقه های جدیدی از گل در مرکز شکل بگیرد. بررسی سادرن بلات dnaی ژنومی نشان داد که اختلاف زیادی بین ژنوتیپ پرگلبرگ و نوع وحشی گیاه t. macrantha وجود ندارد. همچنین بررسی توالی های ناحیه پیشبر و اینترون 2 ژن trimag منجر به شناسایی حدود 8 موتیف و 2 عدد carg box احتمالی در ناحیه پیشبر و 3 موتیف و 2 عدد carg box احتمالی در ناحیه اینترون 2 شد. در ناحیه پیشبر و اینترون 2 ژن trimag توالی تغییر یافته خاصی که مرتبط با کاهش بیان ژن trimag در ژنوتیپ پرگلبرگ باشد نشد. این نتایج نشان می دهد که کاهش بیان ژن trimag در حلقه های سوم و چهارم ممکن است به علت موتاسیون در یکی از ژنها در شبکه تنظیمی که بیان ژن agamous را کنترل می کند و یا خاموشی در سطح رونویسی به دلیل متیله شدن نواحی پیشبر یا اینترون ژن trimag باشد.