نام پژوهشگر: محمد رضا رحمت
زهرا زند محمد رضا رحمت
از جمله مسائلی که از حدود یک قرن قبل مورد توجه علمای جامعهشناسی و حقوق و جرمشناسی قرار گرفت، این مسئله بود که مجازات به تنهایی برای حفظ جامعه در مقابل خطر مجرمین کافی نیست و باید تدابیر دیگری برای صیانت جامعه و پیشگیری از ارتکاب جرائم اندیشید. این امر بخصوص پس از ظهور مکتب تحققی در حقوق کیفری از اواخر قرن نوزدهم میلادی با انتشار عقاید دانشمندانی چون آنریکو فری نویسنده کتاب «جامعهشناسی کیفری» و رافائل گاروفالو صاحب کتاب «جرم شناسی» و سزار لمبرزو نویسنده «انسان بزهکار» مورد توجه فراوان قرار گرفت. از نظر مکتب تحققی مسئولیت اخلاقی که مبنای مجازات میباشد، نفی میگردد و به انسان بزهکار به عنوان یک مریض که باید تحت درمان و معالجه قرار گیرد نگریسته میشود.از طرف دیگر نوعا کسانی که با منابع حقوق اسلام به خصوص قرآن و سنت کمتر آشنایی دارند، احکام جزایی اسلام را منحصر در مجازتهای انعطافناپذیر حدود و قصاص و دیات دانسته با دستاوردهای جدید حقوق جزا و جرمشناسی از جمله تأسیس حقوقی «اقدامات تأمینی و تربیتی» سازگار نمیدانند، بدینترتیب، این مکتب انسانساز را فاقد جنبههای تأمینی و اصلاحی برای مجرمین پنداشته و میگویند اسلام فقط به مجازات مجرم اندیشیده و به مسئله تأمین جامعه از خطرات بزهکاران و نیز بازپروری و اصلاح آنها عنایتی ندارد و در کتب فقهی هم غالبا در بخش فقه جزائی، احکام حدود و قصاص و دیات مورد بررسی مفصل قرار گرفته، و در نتیجه هنگام صحبت از احکام جزایی در اسلام فقط این مسائل به ذهن متبادر میشود.در نتایج آماری تحقیق به این نتیجه میرسیم که تغییر و تحولات اجتماعی واقتصادی بر اثربخشی مراقبت ویژه بعد از آزادی در مجرمان خطرناک در شهر شیراز تاثیر گذارند.و اعتیاد ،مهاجرت و خانواده بر اثربخشی مراقبت ویژه بعد از آزادی در مجرمان خطرناک در بین زندانیان شهر شیراز تاثیر گذارنیست.
اکبر زارع بیدکی محمد رضا رحمت
از میان 26 نفر نوجوان درکانون اصلاح وتربیت یزد 14 نفر از آنها به دلیل سرقت، در کانون می باشند. مهمترین رقم بزه اطفال و نوجوانان در سراسر جهان، از جمله استان یزد سرقت می باشد. در این پژوهش سعی شد تا عواملی چون ویژگی فردی و تأثیر محیط و عوامل اجتماعی در این جرم مورد بررسی قرار گیرد. علاوه بر بحث تئوری، از روش تحقیق فردی، به صورت پرسش نامه در میان کودکان و نوجوانان سارق، در کانون اصلاح و تربیت یزد نیز استفاده شده است. به طور کلی عوامل شیوع سرقت در کودکان را در بخشهای اجتماعی وفردی می توان تقسیم کرد. در بخش اجتماعی سعی شده وضعیت خانواده از نظر خصوصیات اخلاقی و اعتقادی، شغل و تحصیلات والدین، از هم پاشیدگی خانواده، محیط نامطلوب، تأثیر رسانه های گروهی ، اعتیاد، مهاجرت، محل سکونت و ... بررسی می شود. در بخش عوامل فردی نیز، جنبه جسمی و جنسیت و نقیصه های عضوی و... در کشیده شدن اطفال به سوی سرقت بررسی شود. همچنین عوامل روانی از جمله ضعف اخلاقی، حس تملک قوی در اطفال، تفریح و خوشگذرانی در آستانه بلوغ، ماجراجویی، انتقام جویی، قهرمان نمایی، بدست آوردن سریع مال و ثروت، غرور و خودبینی، کمبود محبت، احساس حقارت، ناکامی ها و ضعف مبانی اعتقادی و مذهبی و غیره را می توان جستجو نمود. در ضمیمه طی یک گزارش، شرح زندگی ده نفر از مدد جویان کانون اصلاح وتربیت یزد بررسی و پیشنهاد هایی ارائه شده است.