نام پژوهشگر: احمد دانایی نیا
فرح فلاح فر جواد دیواندری
معماری بومی گونه ای از معماری تعریف شده که به دنبال پاسخ های بومی برای نیازهای معماری از طراحی فضاها تا انتخاب مصالح و نحوه اجرا است. ضرورت معماری بومی پس از تجربه های ناخوشایند معماری مدرن و استفاده از استانداردهای واحد برای طراحی در نقاط مختلف جهان در جامعه معماری احساس شد. در ایران نیز معماری بومی از دهه های گذشته یکی از دغدغه های اصلی مسئولان بوده است. چنانچه توجّه به معماری ایرانی – اسلامی در بخش اولویّت های سند جامع علمی کشور بیانگر اهمیت این حوزه در معماری معاصر است. در شهرستان کاشان امّا روند سریع توسعه شهرها و افزایش جمعیّت در دهه های اخیر و به تبع آن ها نیاز روزافزون به فضاهای مسکونی موجب غلبه کمّیّت بر کیفیت در طراحی ها و استفاده از تیپ های مسکونی واحد توسط مسئولان و طراحان در طراحی مجتمع های مسکونی شده است. نتیجه این امر تکرار تجربه های معماری کمّیّت گرای مدرن است. بنابراین نگاهی مجدد به شرایط هر منطقه و نیازهای آن در طرح های آینده معماری ضروری است. حال پرسش اصلی در این پژوهش این است که چگونه می توان از قابلیت های معماری بومی منطقه در طراحی مجتمع های مسکونی معاصر بهره جست؟ و هدف از طرح این سوال رسیدن به الگویی پایدار بر اساس معماری بومی در ساخت فضاهای مسکونی است. بر این اساس طراحی مجتمع مسکونی با رویکرد بومی در منطقه فین کاشان به عنوان یک حوزه در حال توسعه در حاشیه جنوب غربی شهر مورد توجّه قرار گرفته است. روند پژوهش شامل جمع آوری اطلاعات در مورد ویژگی های زیستی، اجتماعی و معماری مسکونی منطقه کاشان و ارائه مدل هایی بر اساس آن ها است. این مدل ها در دو بخش بیرونی و درونی واحدهای مسکونی تعریف می شوند. در بخش فضاهای درونی الگوها شامل نحوه روابط فضایی، پر و خالی ها، ابعاد و تناسبات و عرصه بندی فضاها هستند. و در بخش بیرونی واحدهای مسکونی، الگوها نحوه قرارگیری دانه ها در بافت، رابطه هر واحد با واحدهای مجاور و نحوه دسترسی به هر واحد را در برمی گیرند. در نهایت نیازهای کنونی جامعه شهری همچون دسترسی سواره، دسترسی به مراکز تجاری و فرهنگی، فضاهای سبز عمومی و فضاهای پارک اتومبیل ها به این الگوها اضافه می شوند.
محسن کریم علندار رضا ابویی
مرمت و احیا آثار تاریخی رسالت اصلی سازمان میراث فرهنگی می باشد که باید طی فرآیندی پژوهش محور و با تکیه بر مطالعات علمی و توسط استادکاران با تجربه انجام پذیرد. پیچیدگیهای زندگی امروزی و تفاوتهای آشکار آن با سالهایی که از آن به دوره قدیم یاد می نماییم ضرورت جلب مشارکت مردم برای تضمین سلامت اثر مرمت شده در دوره بهره برداری را دو چندان می نماید. تخصیص قابل توجه اعتبارات مرمتی در سال 1390 و هدایت این بودجه به سمت بازار و بافت تاریخی تهران که البته بدون در نظر گرفتن زیرساختهای لازم چه از بعد علمی و چه از بعد مردمی اتفاق افتاد منجر به ایجاد انگیزه در نگارنده شد تا نسبت به بررسی کمی و کیفی پروژه از نگاه مدیریتی و فنی اقدام نموده و با تحلیل آن راهکارهایی برای طرح مرمت بهینه و ساماندهی بازار عودلاجان بیابد. از آنجا که اقدامات مرمتی و ساماندهی گذشته دارای مشکلاتی بوده، با تکیه بر مشارکت های مردمی این تحلیل صورت گرفته و به نتایجی منجرشده است. قبل از آن ضوابط طرح تفصیلی بالادست و خلاصه ای از طرح های مرمتی و ساماندهی و احیا بازار عودلاجان به عنوان پیشینه کار بررسی گردیده و خلاصه ای از فرآیند آماده سازی کسبه برای مشارکت آمده است.
اسما خامه چیان جواد دیواندری
کودکی، دوران خیال پردازی و اکتشاف است. همه چیز تازه است. همه چیز کنجکاوی را برمی انگیزد. هیچ جا چندان پرخطر و هیچ چیز چندان پرارزش و هیچ مانعی چندان غلبه ناپذیر نیست. بی باکانه راه خود را در جهانی که می بیند و می شنود، و به او پاسخ می گوید، می یابد. چنانچه از جستجو بازش دارند، یا راه بر او ببندند، از ناکامی فریاد می کشید. طبیعت کودک، نیازمند تجربه و تایید است. همه چیز برای آن که کودکان افرادی منحصر به فرد شوند پیشاپیش در آن ها به ودیعه گذاشته شده است. تنها باید آن را فهمید و به آن ارج نهاد و اجازه فعالیت خودانگیخته را به کودکان داد و محیطی سرشار از یادگیری برایشان فراهم آورد تا زندگی را نه یک باغ گل سرخ، بلکه پدیده ای جادویی بدانند. ما به عنوان بزرگسال ممکن است سخت به خاطر بیاوریم که بچه بودن چه معنایی داشت؛ ولی اعتقاد بر این است که هر کودکی منحصر به فرد است و خلاقیت و خرد خاصی دارد که مختص خود اوست. بچه ها در دنیایی متفاوت از بزرگسالان زندگی می کنند و ما تا حد زیادی از آن بی خبریم. این وظیفه ماست که محیطی برای آن ها فراهم کنیم که امن و پرورش دهنده و تک تک اجزا آن خود آموزش دهنده باشد تا کودک بتواند درآن محیط تا آنجا که در توان دارد، بهترین شود. حال آن که کودکان بی سرپرست علاوه بر داشتن شرایط خاص سنی دارای روحیات خاص خود هستند و در زندگی نیاز به انگیزه بیشتری برای ادامه مسیر و آماده شدن برای حضور در اجتماع دارند که باید به این بعد از شخصیت آن ها توجه شود. فضای زندگی این کودکان باید موجب باروری جسمی، روحی، فکری، احساسی و اجتماعی او شود. به خوبی پیداست که معماری می تواند نقش بسزایی در تحقق این امر داشته باشد. معماری و ساختن فضایی مناسب برای کودکان موثرترین نقش را در ایجاد آسایش محیط رشد جسمی و فکری آنان دارد. در این راستا می توان از طبیعت که کودکان بیشترین ارتباط را با آن برقرار می کنند نهایت استفاده را نمود. چرا که طبیعت علاوه بر اینکه باعثبرقراری ارتباط میان کودک و محیط می شود برای او احساس امنیت را به ارمغان می آورد. در این پروژه سعی بر آن است که بر اساس روان شناسی کودک و اهمیت دوران کودکی بر شخصیت آینده کودکان به خصوص کودکان بی سرپرست، با توجه به نقش بسیار موثر طبیعت در روحیات و شکل گیری شخصیت کودکان، راهکارهایی برای طراحی فضاهای نگهداری کودکان بی سرپرست ارائه شود. در این راستا از مطالعات کتابخانه ای و مطالعات تطبیقی در زمینه ی شناخت موضوع بهره گرفته ایم و در نهایت به چهارچوبی برای طراحی دهکده کودکان بی سرپرست و فضایی برای کودکان با امکان بهره گیری از طبیعت رسیده ایم که پیش نیازی برای طراحی بوده است.امید است نتایج حاصل شده سبب جلب توجه مدیران به تاثیرات طبیعت و بهره گیری از آن در مراکز نگهداری، آموزشی و تربیتی کودکان گردد.
قدسی عظیم پور احمد دانایی نیا
ذوق و خلاقیت هنری هر ملتی از فرهنگ الهام می گیرد، یکی از این آثار با ارزش فرهنگی فرش می باشد؛ فرش با نقش و نگارهایی که دارد ما را به باغ ایرانی می برد. حفظ آثار فرهنگی همچون فرش و باغ، نقش موزه بیش از هر چیز دیگری اهمیت پیدا می کند، که قصد دارد با پیوند این سه شاهکار قدمی در جهت احیای ارزش های از یاد رفته هنر قالیبافی بردارد. این مجموعه در قسمت شمالی تپه هگمتانه استان همدان قرار دارد و جهت آسایش بیشتر، از نظرات 384 نفر در قالب تهیه یک پرسشنامه استفاده شده است، که نتایج بیانگر این است که در طراحی باغ در شهر همدان، 5 شاخصه از اعتبار بالایی برخوردار هستندکه گرایش به حضور در باغ با الگوی معماری باغ ایرانی در تمام گروه های سنی پرسش شونده وجود دارد و پوشش گیاهی و عنصر آب، مهمترین عناصر سازنده معماری باغ از منظر آنان است.