نام پژوهشگر: علی اکرمی زاده
مریم سادات امیری تهرانی زاده عزیزالله معماریانی
همکاری رهیافتی برای عامل های تصمیم گیرنده است که بتوانند به یک توافق دوسرسود دست یابند در حالی که عامل ها به دنبال افزایش سود شخصی نیز هستند. در این مقاله به منظور ایجاد همکاری میان عامل های خودخواه، مدلی با استفاده از مسأله ی برنامه ریزی چند هدفی طراحی می شود. در این مطالعه تمام عامل ها نسبت به اهداف مشخص شده، توسط مدل های تحلیل پوششی داده ها ارزیابی و عامل های کارا و ناکارا و ابرکارا معرفی می شوند. آنگاه با تعیین سطحی از روابط و تعاملات میان عامل های ابرکارا و ناکارا، همکاری بین آن ها تعریف می شود. بدین ترتیب با طراحی این مکانیزم، عامل های خودخواه در جهت افزایش منفعت خود و منفعت کل سیستم تشویق به همکاری می شوند. الگوریتم ارائه شده با داده های شعب یک بانک ارزیابی و نتایج ارائه شده است.
مظهر انصاری ارده محمد باقر منهاج
نظر به اینکه خوشه بندی داده ها یکی از زیرشاخه های مهم و پرکاربرد حوزه یادگیری ماشین بوده و با توجه به کاربرد گسترده خوشه بندی داده ها در حوزه هایی مانند بازاریابی، تحلیل سیستم ها، پزشکی و غیره، در این پژوهش یک رویکرد نوین برای خوشه بندی داده ها با استفاده از نظریه بازی ها و سیستم های چند عاملی پیشنهاد شده است. مولفه اصلی در رویکرد پیشنهادی، عامل هایی هستند که وظیفه خوشه بندی داده ها را بر عهده دارند. در ادبیات سیستم های چندعاملی، رویکردهای مختلفی برای تببین تعامل بین عامل ها وجود دارد. در این پژوهش، تعامل بین عامل ها با استفاده از نظریه بازی ها طراحی و پیاده سازی شده است. در رویکرد پیشنهادی، به ازای هر خوشه، یک عامل مستقل در نظر گرفته شده و در ابتدا یک توزیع تصادفی از داده ها بین عامل ها پخش می شود. هر عامل دارای دو هدف خواهد بود: کم کردن فاصل? درون مجموعه ای بین داده هایی که به آن عامل تعلق دارند و بیشینه کردن فاصل? برون مجموعه ای بین داده های متعلق به عامل و داده های متعلق به سایر عامل ها. پس از تبیین و پیاده سازی مدل، برای سنجش کارایی مدل در عمل، الگوریتم مورد نظر با داده های واقعی نیز آزمایش شده و نتایج گزارش شده است. نتایج حاصل نشان دهنده کارایی رویکرد پیشنهادی و کارایی بهتر الگوریتم در مقایسه با بعضی الگوریتم شناخته شده خوشه بندی است.
مهدی عزیزی توحید فیروزان سرنقی
با توجه به اینکه عقد فروش اقساطی همواره نسبت قابل توجهی از معاملات بانکی کشور را به خود اختصاص داده است، کنترل ریسک های مرتبط با این عقد از اهمیت بالایی برخوردار است. در این عقد با تغییرات قیمتِ کالا این امکان وجود دارد که مشتری اقدام به کژمنشی نموده و از اجرای تعهدات خود سرباز زند. بالا بودن ذخایر بانک ها و تسهیلات اعطایی سوخت شده و یا معوقه بانک ها، گویای نبود مدل های مناسب اندازه گیری ریسک اعتباری و سیستم های مدیریت ریسک در شبکه بانکی می باشد. بررسی شرایطی که موجب بروز کژمنشی شده و اندازه گیری احتمالی که مشتری دست به نقض تعهدات خود بزند، مقصود اصلی این پژوهش خواهد بود.