نام پژوهشگر: نسرین تیموری
نسرین تیموری فرزاد حسین بناهی
گندم مهم ترین گیاه زراعی است، که سطح زیر کشت آن بیش از سایر گیاهان می باشد. یکی از مهم ترین عوامل سوء تغذیه ناشی از کمبود مواد ریز مغذی و بیماری های وابسته به آن، کمبود آهن است که رفع کمبود این عامل از روش های زراعی بسیار مقرون به صرفه تر نسبت به سایر روش ها است. بر این اساس در سال زراعی 92-1391آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کردستان واقع در شهرستان دهگلان اجرا گردید. آزمایش به صورت طرح اسپلیت اسپلیت پلات با سه فاکتور درسه تکرار انجام شد، فاکتور اصلی شامل رقم و اکوتیپ های مختلف گندم سرداری در چهارده سطح:رقم آذر 2 (شاهد)، اکوتیپ ریژاو، اکوتیپ خوشاب، اکوتیپ تودار، اکوتیپ باغچه مریم، اکوتیپ تازه آباد، اکوتیپ تلوار، اکوتیپ قطره زمین، اکوتیپ صوفیان، اکوتیپ آویهنگ، اکوتیپ سی وسه مرده، اکوتیپ بهار سبز، اکوتیپ گاودره، اکوتیپ کلاته بود، زمان محلول پاشی به عنوان فاکتور فرعی در دو سطح: قبل از گلدهی، بعد از گلدهی، و تیمار محلول پاشی شده در چهار سطح: بدون محلول پاشی، محلول پاشی آهن، محلول پاشی اسید هیومیک، محلول پاشی مخلوط (اسید هیومیک وآهن) به عنوان فاکتور فرعی فرعی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بین اکوتیپ ها از لحاظ صفات مورد بررسی(طول ساقه، طول سنبله، تعداد دانه، وزن هزار دانه و عملکرد دانه) در سطح احتمال یک درصد اختلاف معنی دار وجود دارد، هم چنین اثر محلول پاشی آهن، اسید هیومیک و مخلوط آن ها بر روی عملکرد دانه معنی دار گردید، در بین اکوتیپ های مورد مطالعه اکوتیپ تودار محلول پاشی شده با اسید هیومیک با عملکرد 503 گرم در متر مربع دارای بیش ترین عملکرد بود. به طور کلی محلول پاشی باعث افزایش تعداد دانه، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، مقدار پروتئین محلول، پرولین، میزان پراکسیداز، میزان آهن دانه، میزان روی دانه و کلروفیل گردید. کلید واژه:پروتئین، ریز مغذی، عملکرد، گندم سرداری، محلول پاشی
نسرین تیموری محمد غضنفری
این پژوهش کوشیده است تأثیر به کارگیری راهبردهای زایا را بر پیشرفت و بسندگی در خواندن و درک مطلب و نیز بر تفکر انتقادی زبان آموزان انگلیسی را بررسی کند. در این پژوهش تعداد 46 دانش آموز دختر در مقطع متوسطه اول به صورت تصادفی انتخاب وبه دو گروه تجربی و شاهد با تعداد دانش آموزان مساوی در هر گروه تقسیم شدند. به هر دو گروه سه داستان کوتاه به عنوان موضوع خواندن برای کلاس داده شد. به گروه تجربی درابتدای آزمایش کاربرد راهبردهای زایا ( شامل خلاصه کردن متن ها به زبان خود و تولید سوال از متن) آموزش داده شد و از آنان خواسته شد بعد ازتدریس متن ها در کلاس، این راهبردها را هم در کلاس و هم در خانه به کار بندند. اما در گروه شاهد، این راهبردها آموزش داده نشد و دانش آموزان با همان شیوه ی سنتی خواندن متون در کلاس آموزش داده می شدند (یعنی، خواندن متون با صدای بلند از سوی معلم، تمرکز بر برخی موارد واژگانی دشوار، پیدا کردن روابط پیوندی میان عناصر متنی، و مانند اینها). نتایج پژوهش، که از طریق یک آزمون سنجش پیشرفت در خواندن و یک آزمون بسندگی در خواند ن به دست آمد، بهبود قابل توجهی در هر دو شاخه ی خواندن در گروه آزمایشی را نشان می دهد. علاوه بر این، برای اندازه گیری میزان تفکر انتقادی شرکت کنندگان در شروع مطالعه، محقق پرسشنامه ارزیابی تفکر انتقادی واتسون گلیزررا در هر دو گروه اجراکرد. برای سنجش پیشرفت احتمالی در سطح تفکر انتقادی دانش آموزان گروه آزمایشی، یعنی سنجش تأثیر راهبردهای زایا، محقق این پرسشنامه را در پایان آزمایش هم در هر دو گروه اجرا کرد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که گروه آزمایشی در پس آزمون تفکر انتقادی عملکرد بهتری داشته اند و در واقع تفاوت معناداری در میزان تفکر انتقادی دو گروه مشاهده گردید.