نام پژوهشگر: نریمان سپهریانفر
نریمان سپهریانفر سیروس حسن نژاد
به منظور مطالعه پراکنش گونه های علف هرز و بررسی اثرات عوامل محیطی و روش های مدیریت روی آنها در مزارع گندم (triticum aestivum l.) شهرستان میاندوآب (یکی از شهرهای شمال غرب ایران)، 100 مزرعه در سال 1392 مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه برداری از علف های هرز از مرحله شروع ساقه دهی تا خوشه دهی گندم انجام شد. در هر مزرعه، 20 کوادرات (0/25 مترمربع) بطور تصادفی با الگوی w (5 کوادرات در هر خط از این الگو) انداخته شد و در هر کوادرات، گونه های علف هرز برای تجزیه و تحلیل کدگذاری و گزارش شدند (از نظر تراکم و درصد پوشش). رتبه بندی گونه های علف هرز و تیره های گیاهی با استفاده از غالبیت نسبی (rd) و شاخص اهمیت خانوادگی (fdi) صورت گرفت. از تجزیه تطابقی نامتعارف (cca) برای تفسیر ارتباط بین حضور و غیاب گونه های علف هرز و ارتفاع، برخی پارامترهای خاکی و روش های مدیریت علف های هرز با استفاده از نرم افزار کانکو (نسخه 4/5) استفاده شد. داده های ارتفاع هر مزرعه با استفاده از gps، پارامترهای خاک با استفاده از آزمون خاک مزرعه و روش های مدیریتی با استفاده از پرسشنامه هایی که توسط کشاورزان پر شده بودند به دست آمد. در مجموع، 61 گونه علف هرز متعلق به 21 تیره گیاهی گزارش شد. 75/41 درصد از گونه های علف هرز دولپه و 24/59درصد گونه ها تک لپه بودند. به ترتیب 67/21، 27/86 و 4/91 درصد گونه ها، یکساله، چندساله و دوساله بودند. تیره های گندمیان، گل ستارگان و اسفناجیان تیره های گیاهی غالب بوده و علف هفت بند، سلمه تره، پیچک صحرائی، پنجه مرغی و خارشتر علف های هرز غالب مزارع گندم شهرستان میاندوآب بودند. پیچک صحرائی بیشترین تراکم در واحد سطح (11/65 گیاه در مترمربع) را داشت. پیچک صحرایی، علف هفت بند و سلمه¬تره به ترتیب با حداکثر میزان یکنواختی در پراکنش در مزارع گندم و به ترتیب با فراوانی 71/74، 67/39و 63/04 درصد، علف¬های-هرز سمجی هستند که به نوعی به روش های مدیریتی اعمال شده تحمل نشان داده و با شرایط محیطی مختلف سازگار شده اند. آنالیز cca روی اثر 4 فاکتور خاکی از جمله فسفر (p)، درصد ماده آلی (%oc)، ph و قابلیت هدایت الکتریکی (ec) روی پراکنش گونه¬های علف¬هرزی نشان از پوشش 62/2 درصدی واریانس پراکنش گونه¬ها با این عوامل داشت. محور اول همبستگی منفی (0/49 درصد) با عامل ph و فسفر (12/0 درصد) و همبستگی مثبت با قابلیت هدایت الکتریکی (59/0 درصد) و درصد ماده آلی (0/47 درصد) و محور دوم با کلیه عوامل موجود رابطه مثبت دارد. قابلیت هدایت الکتریکی (ec) مهم¬ترین عامل خاکی در بین چهار فاکتور خاکی مورد بررسی بود. allopecurus myosuroides hudson.، atriplex leucoclada l. و melilotus officinalis (l.) desr. بیشترین همبستگی را با میزان هدایت الکتریکی خاک داشتند. بین سه عامل ارتفاع، کشت آبی و کشت دیم، عامل ارتفاع موثرترین فاکتور در پراکنش گونه¬های علف¬هرزی بود . allium ampeloprasum l، lolium rigidum gaudin.، ephorbia helioscopia l.، centaurea depressa m. b. و hordeum murinum l. با عامل ارتفاع همبستگی مثبت نشان دادند. بین سه نوع کود (کود نیتروژنه، فسفره و پتاسه)، مصرف کود فسفر بیشترین تأثیر را در پراکنش علف های هرز داشت. علف¬هرز acroptilon repens l. با کود فسفر، plantago lanceolata l.، hordeum glaucum steud. و bromus sterilis l. با نیتروژن و l. sophora alopecuroides، sorghum halepense (l.) pers. و lolium rigidum gaudin. با کود پتاس همبستگی مثبت و بالایی نشان دادند. تناوب آیش- جو- آیش و گیاهان جالیزی- چغندر- چغندر به ترتیب مهم¬ترین نقش را در نحوه¬ی پراکنش علف¬های¬هرز به خود اختصاص داده بودند. centureae bruguierana (dc.) hand-mzt.، vaccaria pyramidata medi. و silen conoidea l. از گونه¬هایی بودند که همبستگی بسیار بالایی با تناوب گیاهان جالیزی- چغندر- چغندر داشتند.