نام پژوهشگر: مهدی قنبری فردی
مهدی قنبری فردی منصور علی آبادیان
سه گونه گلخورک boleophthalmus dussumieri valenciennes, 1837 (گلخورک دوسومیر)، periophthalmus waltoni koumans 1941 (گلخورک والتونی) و scartelaos tenuis (day, 1876) (گلخورک ¬باریک اقیانوس ¬هند) در سواحل جنوبی ایران پراکنش دارند. جمعیت های گلخورک ¬والتونی جمع آوری شده از هشت ایستگاه خلیج ¬فارس و دریای عمان با استفاده از روش های ریخت¬سنجی، ریخت سنجی هندسی و دو نشانگر میتوکندریایی سیتوکروم b (100 نمونه) و ناحیه کنترل d (109 نمونه) با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج هر سه روش به طور مشابهی جمعیت های غربی خلیج¬فارس را از جمعیت¬های دریای-عمان به طور معنی داری جدا می¬کند. به طور خلاصه دلایل عمده تفاوت بین جمعیت های خلیج فارس و دریای¬عمان را می توان: 1. کم عمق بودن خلیج¬فارس و ورود رودخانه های بزرگ به آن؛ 2. باریک بودن تنگه هرمز و قرار گرفتن جزیره قشم در مسیر آن؛ 3. عدم توانایی گلخورک¬والتونی در جابجایی و پراکنش وسیع نام برد. سه عامل مذکور سبب جدایی این جمعیت¬ها و عدم زاد-آوری یا جریان تبادل ژنتیکی بین جمعیت های خلیج فارس و دریای عمان می¬شود. البته عوامل محیطی دیگر در خلیج فارس (مانند دما و شوری) و دریای عمان متفاوت بوده که این موضوع نیز ممکن است روی شکل کلی ماهی تأثیر گذار باشد. تفاوت های ژنتیکی بین جمعیت های خلیج فارس و دریای عمان احتمالاً توسط سه عامل عمده کاهش می یابند که عبارتند از: 1. جریان های عمومی دریای پارس که باعث انتقال آب و لارو گلخورک ها (جریان ژنی) از شرق به طرف غرب می شوند؛ 2. یخچال زایی های دوران پلیستوسن که باعث خشک شدن بخش های وسیعی از خلیج¬فارس شده است. نمونه های جمع آوری شده گلخورک ¬باریک اقیانوس ¬هند نیز از چهار ایستگاه با روش ریخت سنجی هندسی مقایسه شدند که نتایج مشابهی را ارائه می دهند و با دلایل گفته شده در بالا قابل توجیه هستند. درخت تبارزایی دو زیرخانواده oxudercinae و amblyopinae با استفاده از تراتب های سیتوکروم b و سیتوکروم اکسیداز c زیرواحد i گلخورک های سواحل ایران و تراتب های موجود در بانک ژنی بازسازی شد که این درخت نیز با استفاده از آرایه های جدید اضافه شده، مانند مطالعات مولکولی گذشته، پرسش هایی را در مورد تک نیایی دو زیرخانواده مذکور مطرح می کند. زیستگاه های سه گونه گلخورک سواحل جنوبی ایران با استفاده از روش های دانه بندی و هیدرومتری مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن است که گلخورک ¬باریک اقیانوس ¬هند دارای زیستگاه اختصاصی تری نسبت به دو گونه دیگر می باشد و گونه مذکور به طور مشابهی از لحاظ شکلی و استخوان شناختی، فاصله بیش تری با دو گلخورک دیگر دارد. روابط تبارزایی سه گونه گلخورک مورد مطالعه با استفاده از ژن¬های میتوکندریایی سیتوکروم b و سیتوکروم اکسیداز c زیرواحد i مشخص شد که جنس های boleophthalmus و scartelaos را آرایه ¬های خواهری معرفی و نتایج آن در تطابق با مطالعات مولکولی قبلی بوده ولی مطالعات استخوان شناختی را به چالش کشیده است.