نام پژوهشگر: بتول دوراندیش
بتول دوراندیش سهیلا فغفوری
آفریقای جنوبی تحت تاثیر سیستم آپارتاید یا تبعیض نژادی و چگونگی مبارزه با آن, در رمان "مردم جولای" نوشته شده توسط نادین گوردیمر در سال1981 می پردازد. در این مطالعه تبعیض نژادی بعنوان ایدئولوژی اشاعه یافته ی طبقه ی حاکم که همانا استعمارگران اروپایی در آفریقای جنوبی می باشند و منجر شدن آن به بوجود آمدن شرایط نابرابر اقتصادی, اجتماعی و فرهنگی برای سیاه پوستان آفریقایی مورد بحث قرار می گیرد. سیاهپوستان بعنوان طبقه ی تحت سلطه در این جامعه که از تبعیض نژادی و قوانین ناعادلانه ی آن بعنوان فرهنگی غالب در جامعه در رنج و مشقت بسر می برند در جستجوی رسیدن به برابری می باشند و اینطور بنظر می رسد که گوردیمر لازمه ی دستیابی به آزادی و برابری را حادث شدن انقلابی می داند که بر ضد فرهنگها و سیاستهای غالب جامعه دست به مبارزه بزند. این تز بر اساس تئوری نظریه پرداز ایتالیایی , آنتونیو گرامشی, اعمال هژمونی یا سلطه ی فرهنگی که همانا به شفاف سازی سلطه ی طبقه ی حاکم از طریق ایدئولوژی و فرهنگ بر طبقه زیردست می پردازد را در "مردم جولای" به تصویر می کشد. گرامشی بر این باور اس که طبقات حاکم در جامعه, هژمونی یا سلطه خود را با بوجود آوردن افرادی که خودشان تمایل به تحت سلطه بودن دارند بدست می آورند و ایدئولوژی در بوجود آوردن این تمایل نقش بسزایی دارد, چرا که بعنوان ابزاری محسوب می شود که از طریق آن عقاید معینی منتقل گشته و مهمتر اینکه درست تلقی می گردند. در نتیجه برای تغییر هژمونی یا سلطه در چنین جوامعی باید یک "جنگ موقعیت" صورت بگیرد که در واقع یک مبارزه زمانبر بر ضد ایدئولوژیها, اصول اخلاقی, و فرهنگهای غالب گروه حاکم محسوب می گردد. و این مطالعه در سایه ی تئوری هژمونی فرهنگی گرامشی سعی بر آن دارد تا به بررسی ارائه این رمان از اساس و چگونگی سلطه ی استعمارگران در آفریقای جنوبی و مهمتر از آن, تغییر قدرت در صورت بوجود آمدن یک انقلاب بر ضد ایدئولوژی غالب گروه حاکم در این جامعه بپردازد.