نام پژوهشگر: نفیسه رحیمی

تحلیل و مقایسه آماری و همدید بادهای توفنده شهرستان اردبیل، پارس آباد و خلخال با پوشش زمانی 1992-2012
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1393
  نفیسه رحیمی   سعید جهانبخش اصل

چکیده بادهای شدید یک از بلایایی طبیعی هستند که بعضاً موجب خسارات مالی و جانی فراوانی می شوند. با توجه به اینکه خِطه شمال غرب ایران و بخصوص استان اردبیل یکی از مناطق بادخیز کشور است در پژوهش حاضر بادهای شدید این استان مورد تحلیل آماری و همدید قرار گرفته اند تا علاوه بر بررسی آنها سامانه های همدید موجد رخداد آنها را نیز شناسایی کرد. جهت رهیافت به این مطالعه آستانه سرعت باد 28 نات در ثانیه که طبق سیستم طبقه بندی بیوفورت آستانه تخریب محیط توسط باد معرفی شده بود به عنوان معّرف جهت شناسایی باد توفنده در نظر گرفته شد. تحلیل آماری و گلبادهای سالانه و ماهانه دوره 21 ساله ایستگاه های اردبیل، پارس آباد و خلخال حاکی از آن است که بیشترین بادهای توفنده در اردبیل و خلخال در فصل زمستان و نیمه سرد سال و کمترین آن در هر دو ایستگاه در فصل تابستان رخ می دهند. در پارس آباد بیشترین بادهای توفنده در نیمه گرم از سمت شرق بوده است. با بررسی های آماری بادهای سه ساعته ایستگاه های یاد شده مجموعاً 783 روز همراه با باد توفنده جهت تحلیل همدید مشخص شد. در مرحله بعد با انتخاب محدوده ا ی با 357 نقطه ی شبکه ای جهت برداشت ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال این روزها، ماتریسی با آریه ی 357*783 تشکیل شد. سپس با انجام تحلیل مولفه مبنا برروی این ماتریس حجم داده ها به 7 مولفه کاهش یافت. در نهایت با اعمال خوشه بندی سلسله مراتبی این 7 مولفه به شگرد وارد، ده الگوی گردشی که دارای کمترین واریانس دورن گروهی بودن شناسایی شد. در نهایت الگوی ترکیبی هر یک از خوشه ها ترسیم شد. همچنین جهت آگاهی از وضعیت رودباد و سامانه های تراز پایین، الگوی ترکیبی رودباد تراز 300 هکتوپاسکال و الگوی ترکیبی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 1000 هکتوپاسکال مقارن هر یک از این خوشه ها نیز ترسیم شد. تحلیل همدید این الگوها نشان داد که عمده آنها در فصل های زمستان و بهار رخ می دهند و تنها دو الگو در فصل تابستان اتفاق می افتند. از سویی تحلیل های همدید مشخص نمود که نوع سامانه های همدید در فصول تابستان و زمستان بسیار متفاوت هستند ولی نوع آرایش آنها مشابه هم است. به طوری که سامانه های فعال در فصل زمستان در هیچ موردی در فصل تابستان دیده نشدند از سویی الگوی شماره 7 بعنوان یک الگوی کاملاً تابستانه در فصل زمستان دارای هیج بسامدی نبود هر چند که در ماه های فصول بهار و پاییز دارای فراوانی رخداد بود. وانگهی سامانه های عمده در تراز 500 هکتوپاسکال تمامی الگوها عبارت از ناوه یا پشته به صورت جداگانه و یا ترکیب ناوه ـ پشته عرض های میانه و جنب حاره بودند. سامانه هایی نظیر کم ارتفاع بریده و سامانه های بندالی در هیچیک از الگوها مشاهده نشدند. در تراز 1000 هکتوپاسکال در تمامی الگوها به جز الگوهای فعال در ماه های فصل تابستان، یک سامانه پرفشار و یا سامانه کم فشار به ترتیب بر روی زاگرس و دریای خزر قرار می گیرند که منطقه تحت بررسی در حد مرزی و همگرایی شدید بین آنها جای می گیرد. از سویی در الگوهای شماره 6 و7 که تابستانه هستند به جای پرفشار زاگرس یک کم فشار گرمایی و به جای کم فشار خزر یک زبانه پرفشار قرار می گیرد. در تمامی الگوها به جزی الگوهای تابستانه، منطقه واگرایی بالایی رودباد بر روی منطقه تحت بررسی قرار گرفته بود در حالیکه در الگوی شماره 6 که یک الگوی تابستانه است، منطقه همگرایی بالای رودباد برروی منطقه جای گرفته و در الگوی شماره هفت نیز رودباد خارج از محدوده تحت بررسی شکل می گیرد