نام پژوهشگر: صدیقه خورشید
رضا ذبیحی صدیقه خورشید
چکیده با افزایش رقابت در حوزه کسب و کارها، شرکت ها به دنبال دستیابی انواع جدیدی از دارایی ها افتادند که فاقد محدودیت های دارایی های موجود بوده و بسادگی قابل کپی برداری نباشند. جهت رسیدن به این هدف شرکت ها به دسته ی جدیدی از دارایی ها به نام دارایی های ناملموس توجه نمودند. یکی از مهمترین انواع دارایی های ناملموس نام و نشان تجاری و ارزش ویژه آن می باشد. نام و نشان های تجاری قوی ارائه دهنده اجزاء کلیدی مزیت رقابتی بوده و می تواند به عنوان منبع اصلی درآمدهای آتی شرکت نقش بازی نماید. در سال های اخیر اندازه گیری نرخ بازگشت سرمایه گذاری ها بر روی نام و نشان های تجاری و کمی سازی ارزش ویژه نام و نشان تجاری به طور فزاینده ای مورد توجه شرکت ها قرار گرفته است. ارزش ویژه نام و نشان تجاری به صورت زیر تعریف شده است: ارزش کل یک نام و نشان تجاری به عنوان یک دارایی مجزا زمانی که فروخته می شود یا در ترازنامه نشان داده می شود. هدف این مطالعه ارائه یک مدل و یک فرایند جهت کمی سازی ارزش ویژه نام و نشان تجاری است. این هدف از طریق فرایند زیر قابل دستیابی است: 1: استفاده از مدل کارت امتیازی متوازن جهت یک چارچوب کلی طبقه بندی عوامل موثر بر ارزش ویژه نام و نشان تجاری. 2: شناسایی عوامل موثر بر ارزش ویژه نام و نشان تجاری و طبقه بندی آن در غالب کارت امتیازی متوازن. 3: ارائه پرسشنامه مرحله اول به خبرگان جهت شناسایی مهمترین عوامل موثر بر ارزش ویژه نام و نشان تجاری و تجمیع و استخراج نتایج با استفاده از روش یاگر. 4: ارائه پرسشنامه مرحله دوم جهت تعیین درجه اهمیت عوامل تعیین شده در مرحله قبل با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی و فرایند تحلیل شبکه فازی. 5: ارائه پرسشنامه مرحله سوم جهت تعیین میزان کارکرد عوامل تعیین شده در مرحله اول بر روی هر یک از محصولات شرکت وتعیین میزان کارایی هر نام ونشان تجاری با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها.
مشیت الله سعیدی گراغانی عباس رحمتی
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اظطراب والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان آنها در مقطع پیش دانشگاهی شهر کرمان بوده است. افرای جامعه ی پژوهش دانش آموزان دختر و پسر شهر کرمان در سال تحصیلی 1386-87 و به تعداد 3450 نفر بوده است . از این جامعه حجمی به اندازه 320 دانش آمئز پیش دانشگاهی به عنوان نمونه انتخاب شدند است . داده های این پژوهش به وسیله پرسشنامه ی استاندارد شده ی کتل جمع آوری شده است .و پس از تصحیص و نمره گذاری با استفاده از نرم افزاد (spss) تحلیل شده است . یافته های پژوهش حاضر نشان داد که بین اظطراب والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان آنها و هم چنین اظطراب والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان شان رابطه معناداری وجود دارد. هم چنین نتایج نشان داد که بین اضطراب دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهر کرمان و پیشرفت تحصیلی آنها رابطه معناداری وجود دارد.
حسن محفوظی موسوی صدیقه خورشید
آگاهی مدیران سازمان های تولیدی از سطح چابکی فعلی و مورد نیاز یک ضرورت اجتناب ناپذیر فعالیت دردنیای رقابتی امروز و نیز فعالیت درعرصه اقتصاد جهانی و رقابتی است. این آگاهی مستلزم ارزیابی سطح چابکی فعلی و مورد نیاز شرکت است که یک سیستم ارزیابی می تواند این موضوع را برای مدیران محقق سازد. این پژوهش که در شرکت های فعال صنعت فولاد استان خوزستان انجام گرفته است، شامل دو بخش کلی است. در بخش اول، چابکی تولید فعلی هر یک از شرکت های مورد بررسی، محاسبه گردید. در این بخش ابتدا معیارهای چابکی تولید مشخص شده و میزان اهمیت آن ها با استفاده از روش میانگین فازی و روش آنتروپی مشخص شد. سپس چابکی شرکت های مورد بررسی با توجه به این معیارها و با استفاده از روش میانگین موزون فازی محاسبه شد. در بخش دوم تحقیق، چابکی مورد نیاز این شرکت با استفاده از روش شریفی و ژانگ (2000) با اندکی تعدیل و با استفاده از روش های maxmax و maxmin سنجیده شد. در پایان سطح چابکی فعلی با سطح چابکی مورد نیاز مقایسه شده و شکاف میان آن ها تعیین گردید. با استفاده از روش ارزیابی ارائه شده در این تحقیق و در میان شرکت های مورد بررسی (شرکت فولاد خوزستان، گروه ملی صنعتی فولاد ایران، شرکت لوله سازی اهواز و شرکت فولاد کاویان)، شرکت لوله سازی اهواز بیشترین میزان چابکی تولید را کسب کرد و شرکت فولاد خوزستان کمترین میزان چابکی تولید را به خود اختصاص داد. همچنین گروه ملی صنعتی فولاد ایران، بالاترین رتبه در نیاز به چابکی را کسب کرده و شرکت فولاد خوزستان کمترین رتبه در نیاز به چابکی تولید را کسب کرده است. همچنین نتایج نشان داد که در شرکت فولاد خوزستان بالاترین حد شکاف چابکی وجود دارد و گروه ملی صنعتی فولاد ایران و شرکت فولاد کاویان شکافی برابر با هم را دارا می باشند. کمترین حد شکاف چابکی تولید نیز در شرکت لوله سازی اهواز محاسبه گردید.
غلامرضا علی میرزایی مهدی ابراهیمی نژاد
اهمیت فوق العاده نوآوری برای شرکت هایی که در دنیای رقابتی و متغیر امروزی فعالیت می کنند، باعث می شود تا مسائل مهم و مرتبط با آن مورد بررسی بیشتری قرار گیرد. از آنجاییکه بازارگرایی برای شرکت ها باعث کسب مزیت رقابتی می شود و مشتری گرایی که یکی از اجزای اصلی آن می باشد، اهمیت فوق العاده ای پیدا کرده، در این تحقیق، تاثیر بازارگرایی همراه با دو متغیر دیگر به نام های کارآفرینی گرایی و یادگیری شبکه ای بر نوآوری سازمانی مورد آزمون قرار گرفت.اصل اساسی بازارگرایی این است که هر شخص در سازمان درک کند که هر شخص و هر وظیفه ای می تواند و باید مستمراً به مهارت ها و دانش در جهت ایجاد ارزش برتر برای مشتریان کمک کند. از بین 279 شرکت تولیدی که جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دادند، 165 پرسشنامه(روایی و پایایی پرسشنامه ها از طریق نظرخواهی از متخصصین علم مدیریت و ضریب آلفای کرونباخ(0.96) مورد تایید قرار گرفت) از 91 شرکت به صورت تصادفی به دست آمده و حاصل تجزیه و تحلیل هایی که با استفاده از نرم افزار spss و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون صورت گرفت، نشان داد که کارآفرینی گرایی و بازارگرایی بر نوآوری سازمانی تاثیر مستقیم دارند ولی تاثیر مستقیم یادگیری شبکه ای بر نوآوری سازمانی تایید نگردید.
زهرا محسنی صدیقه خورشید
ارزش ویژه نام و نشان تجاری یکی از مباحثی است که امروزه توجه بسیاری از محققین را به خود جلب کرده است. سازمان ها با ارزش ویژه نام و نشان تجاری بالا مزیت های رقابتی فراوانی در زمینه کسب و کار خواهند داشت. با توجه به این، در این تحقیق، فضای اخلاقی سازمان ها را به عنوان یک عامل موثر بر ارزش ویژه نام و نشان تجاری مشتری مدار مورد بررسی قرار دادیم و رابطه بین این دو متغیر را با میانجیگری رضایت شغلی و رضایت مشتری با ارائه یک مدل آزمون کرده ایم. برای آزمون فرضیه های تحقیق، نمونه گیری تصادفی در چند مرحله از کارکنان بانک های دولتی به عمل آمد و 270 نفر انتخاب شدند. به دلیل محدود بودن تعداد شعبات بانک های خصوصی کلیه کارکنان آنها (94 نفر) انتخاب شدند. همچنین، 186 مشتری از بانک های دولتی و 120 مشتری از بانک های خصوصی به شیوه غیرتصادفی در دسترس مورد بررسی قرار گرفتند و پرسشنامه هایی بین آنها توزیع گردید که قبلا روایی و پایایی آنها آزمون شده بود. قلمرو این تحقیق شهر گرگان می باشد. با استفاده از آزمون های آماری از قبیل ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t برای دو نمونه مستقل، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر، داده های به دست آمده از پرسشنامه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که رابطه مستقیم معنی داری بین فضای اخلاقی سازمان و ارزش ویژه نام و نشان تجاری مشتری مدار وجود ندارد ولی فضای اخلاقی سازمان از طریق میانجیگری متغیرهای رضایت شغلی و رضایت مشتری به صورت غیرمستقیم بر ارزش ویژه نام و نشان تجاری مشتری مدار تاثیر می گذارد.
صدیقه خورشید علی تقوی
رضایت مشتری و مصرف کننده یکی از مهمترین عوامل موفقیت در هرکسب و کار می باشد و در واقع رمز بقا و دوام هر کسب و کاری در گرو ارتباط موثر با مشتری و جلب رضایت آنها بصورت هر چه بهتر و موثرتر از سایر رقباست. رضایت مشتری نیز بیش از هر عاملی به پیوندهای اخلاقی بستگی دارد زیرا جزء مهمترین عوامل در شکل گیری انتظارات و نگرش ها ست و این دو، مبنای بسیاری از تصمیم گیری های مالی و اقتصادی می باشند. در این تحقیق جهت سنجش و بررسی رابطه اخلاق کسب و کار و رضایت مشتری مطالعه ای موردی در تعمیرگاه های مجاز ایران خودرو و سایپا در سطح شهر کرمان انجام شد که پس از بررسی فرضیه اصلی تحقیق و فرضیه های فرعی آن به وجود رابطه مثبت بین اخلاق کسب و کار و مولفه های آن و رضایت مشتری پی می بریم و بیشترین تاثیر مولفه های اخلاق کسب و کار بر روی رضایت مشتری بترتیب عبارتند از مولفه های: مسئولیت پذیری، احترام، صداقت و انصاف.و این که با مقایسه ای که بین تعمیر گاه های مجاز ایران خودرو و سایپا انجام شد به این نتیجه رسیدیم که رعایت اخلاق کسب و کار و نتیجتا رضایت مشتری در تعمیرگاه های سایپا بالاتر از ایران خورو بوده است. و نهایتا به این نتیجه می رسیم که می توانیم با بکارگیری کارکنانی مسئولیت پذیر، با احترام ،با صداقت و با انصاف منجر به بالابردن رضایت مشتریان مان شویم و به عنوان یک مزیت رقابتی نسبت به رقبایمان در بازار رقابتی استفاده نماییم.
محمد سالار سلطانی گردفرامرزی علی ملاحسینی
یکی از موضوعاتی که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته است، تفاوت عمده ای است که بین افراد بشر به لحاظ جنسیتی ایجاد شده است. شاید یکی از نخستین سوالاتی که بشر از خود پرسیده این بوده باشد که این تفاوت ها به چه معنا است و اصلا چه لزومی داشته است که بشر به دو جنس آفریده شود. زنان و مردان از دیرباز دنیا را به گونه ای بسیار متفاوت از همدیگر درک می کرده اند و گاه آن چنان فاصله بین این دو جنس زیاد بوده است که برخی، آنان را به دو سیاره متفاوت نسبت داده اند. این اثر در پی فهم این نکته است که آیا جنسیت تفاوتی در گزینش سبک رهبری خاصی توسط مدیران ایجاد می کند یا خیر؟ و اینکه آیا این گزینش توسط مدیران منجر به بحران زایی یا بحران ستیزی در مجموعه تحت امر آنان می شود یا خیر؟ در این تحقیق ما برای یافتن پاسخ پرسش خویش اقدام به طراحی پرسشنامه و توزیع آن در بین مدیران سازمان های دولتی شهر کرمان نمودیم. نتایج این تحقیق بیانگر این نکته است که بین جنسیت مدیران سازمان های دولتی شهر کرمان و نوع سبک رهبری آنان و به تبع آن نوع نگرش آنان نسبت بحران رابطه معناداری وجود دارد. و از آن طرف هم نوع نگرش مدیران نسبت به بحران می تواند منجر به بحران پذیری یا بحران ستیزی در چارچوب مجموعه سازمانی شان شود.
فاطمه بهمنی صدیقه خورشید
بحران ها حوادثی هستند که اهداف استراتژیک سازمان ها را تهدید می کنند و سازمان ها پدیده هایی در سطح چند سیستمی می باشند که خانواده، سازمان های کسب و کار، ملت ها و در کل بشر را در بر می گیرند. در این تحقیق کانون توجه ما روی بحران های سازمانی می باشد. می توان گفت سازمان ها به نوعی می توانند پدید آورنده بحران باشند زیرا در غیاب سازمان ها ، تغییرات محیطی آهسته تر و کمتر بوقوع می پیوندند. طی سالهای گذشته شاهد وقوع بحران های زیادی بوده ایم که سازمان ها با آن درگیر شده اند، به طوری که علم مدیریت بحران با این حوادث پایه گذاری شد و هنوز هم بحران ها با شدت بیشتری حیات سازمان ها را تهدید می کنند. بقول گفته میتراف (بنیانگذار مکتب مدیریت بحران) بحران به بخش جدایی ناپذیر و طبیعی زندگی امروزه درآمده است. موضوع این تحقیق؛ مطالعه تاثیر عوامل سازمانی در بروز بحران های سازمانی می باشد، عواملی چون ساختار، فضای سازمانی، فضای اخلاقی ، فضای ایمنی و فرهنگ سازمانی مورد بررسی قرار گرفتند. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری آن سازمان های دولتی شهر کرمان است. از بین 82 سازمان 13سازمان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.تعداد افراد نمونه برای آزمون فرضیه های تحقیق 320 نفر می باشند. در این تحقیق پنج عامل اصلی همراه با ابعاد فرعی آنها مورد مطالعه قرار گرفتند. در مجموع تحقیق نشان داد که بین ساختار سازمان، فضای اخلاقی و فرهنگ سازمان با بروز بحران سازمانی ارتباط معناداری وجود دارد و ارتباط بین فضای سازمان و فضای ایمنی سازمان با بحران های سازمانی مورد تایید قرار نگرفت.
رضا رنجبر صدیقه خورشید
از آنجا که برنامه ریزی استراتژیک یک فرآیند مهم برای هرسازمان می باشد، از این رو، سازمان ها در جستجوی طرق کاربرد مدل های کمی وسیستم های کامپیوتری برای حمایت از استراتژی های سازمان و بدست آوردن برتری رقابتی نسبت به رقبا هستند، بدین ترتیب، یک مدل پشتیبانی برنامه ریزی استراتژیک می تواند اهداف و ماموریت سازمان را حمایت کند. در این تحقیق یک مدل کمی تدوین و تنظیم استراتژی با تلفیق تکنیک هایqfd ، bsc، swot، csf و با استفاده از استراتژی های سان تزو به منظور پشتیبانی از برنامه ریزی استراتژیک طراحی می کنیم. برای انجام این تحقیق، از دو روش تحقیق پیمایشی و تحقیق مطالعه موردی استفاده می شود. از تحقیق مطالعه موردی به منظور پیاده سازی مدل پشتیبانی برنامه ریزی استراتژیک و از روش تحقیق پیمایشی برای جمع آوری اطلاعات از حوزه مکانی تحقیق برای برنامه ریزی استراتژیک استفاده می شود.سپس با استفاده از تکنیک های مذکور و منطق فازی، داده ها تجزیه و تحلیل می شود و نتایج به دست آمده ارائه می گردد.
بیتا محمدزاده نیاکی عظیم زارعی
چکیده رشد سریع تلفن همراه و سایر ابزارهای موبایل، کانال جدیدی را برای بازاریابی ایجاد کرده است. با توجه به این که استفاده از پیام کوتاه در تبلیغات روز به روز در حال گسترش است، توجه به عواملی که بر نگرش مصرف کننده نسبت به این نوع تبلیغات اثر می گذارند، ضروری به نظر می رسد چرا که عدم استفاده صحیح آن می تواند آثار مخربی در ذهن مصرف کننده ایجاد نماید و از اثربخشی این نوع تبلیغات بکاهد. از این رو تحقیق حاضر به بررسی عوامل موثر بر نگرش و واکنش رفتاری مصرف کننده نسبت به پیامک های تبلیغاتی ارسالی به تلفن همراهشان می پردازد. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان دانشگاه سمنان بوده است که از طریق 400 پرسشنامه جمع آوری شده از افراد نمونه که به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند، نگرش افراد مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. نتایج تحقیق نشان داده که سرگرم کننده بودن، اطلاع دهنده بودن، اعتماد و سادگی پیامک های تبلیغاتی تأثیر مثبت و معناداری بر روی نگرش دارد. در حالی که تأثیر اجازه، اعتبار و شخصی سازی پیامک های تبلیغاتی بر روی نگرش، تأیید نشد. همچنین نتیجه این تحقیق نشان می دهد آزاردهنده بودن پیامک ها تأثیر منفی بر روی نگرش خواهد داشت. به علاوه متغیرهای جمعیت شناختی سطح تحصیلات و درآمد، نقش تعدیل گری بر روی نگرش داشته، در حالی که نقش تعدیل گری جنسیت و سن تأیید نشد.
صمد نوجوان صدیقه خورشید
رقابت در دنیای متلاطم و پویای قرن بیستم مستلزم کنکاش و شناسایی عوامل محیطی اثر گذار بر روی فعالیتهای شرکت می باشد که به نوبت به تنظیم و تدوین استراتژی یا ظهور استراتژی می گردد. استراتژی رقابتی پورتر چارچوبی جامعی از تکنیک های تحلیلی ارائه می دهد تا به شرکت این توان را بدهد که صنعت مورد فعالیتش را به طورکلی مورد تجزیه وتحلیل قرار دهد، سیر پیشرفت آن را در آینده پیش بینی کند، رقبایش را بشناسد و موقعیت خود را بهتر درک کند تا این تحلیل ها را به صورت استراتژی رقابتی در کسب وکار خاصی در آورد. بنابراین در این تحقیق سعی شده است با تجزیه وتحلیل پنج نیروی رقابتی پورتر و استفاده از تکنیک-های ahp فازی، dea و anp و تلفیق آن ها، یک مدلی کمی برای انتخاب استراتژی برای شرکت ایران خودرو ارائه شود
عاطفه پاشازاده صدیقه خورشید
تغییرات فزاینده و پرشتاب دنیا سازمان ها را به سوی راهبردهای یی هدایت می کند که در نهایت امر موب دستیابیبه یش ترین دستاوردهای سازمانی می شوند در این میان هوشمندی سازمانی به عنوان عامل بسیج کننده مغزهای سازمان موردتوجه قرار گرفته است. از این رو این تحقیق به بررسی تاثیر رهبری تحول آفرین بر هوشمندی سازمانی و همچنین تاثیر میانجی دو سازه قابلیت عاطفی سازمان و قابلیت یادگیری سازمان می پردازد. روش این تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را کارکنان شرکت ارتباطات زیرساخت تشکیل داده و روش نمونه گیری آن تصادفی است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است: در این راستا از چهار پرسشنامه رهبری تحول آفرین ، قابلیت عاطفی، قابلیت یادگیری سازمانی و هوشمندی سازمانی استفاده شده است که به ترتیب توسط کارلس (2000)، های (1999)، لویت (1988) و آلبرشت (2003) مفهوم سازی شده اند. روایی پرسشنامه طبق نظر اساتید و روایی سازه از طریق هبمستگی سنجیده شده است. پایایی هر یک از پرسشنامه ها نیز با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب برای هر یک برابر با 90/0، 89/0 و 95/0 بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و آزمودن های آماری توصیفی، ضریب همبستگی، آزمون میانگین تک نمونه ای ، آزمون رگرسیون، تحلیل مسیر و آزمون کولموگرف اسمیرنف استفاده شد. نتایج نشان داد رهبری تحول آفرین، قابلیت عاطفی و قابلیت ایدگیری سازمان در مجموع 76 درصد از سازه هوشمندی سازمانی را تببین می کنند.
سیده سهیلا ساداتی رضا محمدی گرفمی
حضور فعال زنان و مشارکت آنان در صحنههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با توسعه کشورها در همه جوانب ارتباط مستقیم دارد. وضعیت پیشرفت زنان در هر جامعهای نشان دهنده میزان پیشرفت آن جامعه میباشد. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین عوامل فردی و موفقیت کارآفرینان زن می پردازد. از آنجا که با حضور زنان در تعاونیهای زنان، بسیاری از مشکلات و موانع مشارکت آنها در روند توسعه حل خواهد شد و مزایا و فواید زیادی عاید آنان خواهد گشت، لذا در این پژوهش تعاونی های زنان شهر شیراز به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده است. داده های پژوهش به وسیله پرسشنامه طراحی شده توسط پژوهشگر جمع آوری گردیده است. که پرسشنامه توسط مدیرعامل یا بالاترین عضو هیئت مدیره به شرطی که زن باشد تکمیل گردیده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان می دهد که عوامل فردی بر موفقیت کارآفرینان زن موثر است و همچنین عوامل جمعیت شناختی و عوامل شخصیتی بر موفقیت مادی آنها موثر می باشند. از طرفی عوامل شخصیتی بر موفقیت غیر مادی آنها نیز تاثیر گذار هستند ولی عوامل جمعیت شناختی بر موفقیت غیر مادی بی اثر می باشند.
صبا کاکاپور صدیقه خورشید
هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر سازه های تناسب فرد-کارآفرینی، بازارگرایی و یادگیری گرایی بر سازه کارآفرینی سازمانی بوده و در زمینه ارتباط بین متغیر ها مدل مفهومی ای طراحی شده است. با استفاده از ابزار پرسشنامه نظرات 240 نفر از کارآفرینان و پرسنل شرکت های کارآفرین زیر مجموعه پارک های علم و فناوری شهر تهران و کرج جمع آوری گردید. روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون های مرتبط مورد سنجش قرار گرفت و تایید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و آزمون میانگین تک نمونه ای مستقل و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که سازه تناسب فرد-کارآفرینی بر روی بازارگرایی و یادگیری گرایی تاثیر معنادار دارد. همچنین سازه بازارگرایی بر روی سازه کارآفرینی سازمانی و یادگیری گرایی بر روی بازارگرایی تاثیر معنادار دارد ولی تاثیر معنادار سازه تناسب فرد-کارآفرینی و یادگیری گرایی بر روی کارآفرینی سازمانی تایید نشد.
حسین منصوریان صدیقه خورشید
مطالعه تأثیر هوش هیجانی سازمان بر روی کارآفرینی گرایی، یادگیری گرایی و بازاریابی استراتژیک
محجوبه کاویانی صدیقه خورشید
در این پژوهش، روابط میان ارزش مشتری، قابلیت نوآوری سازمان وکارآفرینی استراتژیک در میان smeهای استان تهران و در سطح صنایع، با کمک تکنیک تحلیل پوششی دو مرحله ای داده ها به روش مبتنی بر اسلک ها و با استفاده از داده های فازی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این تحقیق ارائه ی الگویی برای ایجاد ارزش مشتری بیشتر با بهره گیری از ابعاد کارآفرینی استراتژیک و قابلیت نوآوری است. با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها و با به دست آوردن مقادیر مربوط به کارایی و مقادیر کمبود و مازاد به بررسی وضعیت هر صنعت در به کارگیری کارآفرینی استراتژیک و نیز قابلیت نوآوری در ایجاد ارزش مشتری می پردازیم. برای این منظور داده های جمع آوری شده به وسیله ی پرسشنامه ، از 191 نفر از مدیران بنگاه ها در 12 صنعت پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که در هیچ یک از صنایع رابطه ی مطلوبی میان این متغیرهای ورودی و خروجی برقرار نشده و تمام صنایع نیازمند بهبود کارآفرینی استراتژیک و تقویت قابلیت های نوآوری سازمان به منظور ایجاد ارزش بیشتر برای مشتری هستند.
آرمان آخوندنژاد صدیقه خورشید
هدف از این تحقیق، کند و کاو نیات رفتاری گردشگران منطقه ترکمن صحرا به عنوان یکی از خریداران صنایع دستی ترکمن می باشد. علاوه بر تأثیر عواملی نظیر کیفیت ادراک شده، ارزش درک شده و رضایت بر نیات رفتاری، این تحقیق نقش اصالت محصول را نیز مورد بررسی قرار می دهد. 389 پاسخ دهنده جهت پیمایش مورد استفاده قرار گرفتند و به منظور تحلیل مدل مفهومی، تحلیل رگرسیون خطی چندگانه به کار رفت. نتایج حاکی از این بود که اصالت محصول بر کیفیت ادراک شده، ارزش درک شده، رضایت و نیات رفتاری تأثیر دارد. کیفیت ادراک شده بر ارزش درک شده و رضایت تأثیر دارد. ارزش درک شده بر رضایت و نیات رفتاری تأثیر دارد. رضایت نیز بر نیات رفتاری تأثیر دارد.
زهرا علمایی صدیقه خورشید
این تحقیق به منظور بررسی تاثیرات استراتژی گرایی و کارآفرینی سازمانی بر روی ارزش برتر مشتری، صورت گرفت. همچنین اثر تعدیل گری استراتژی های رقابتی بر روی رابطه بین استراتژی گرایی و کارآفرینی سازمانی نیز بررسی شده است. با استفاده از پرسشنامه نظرات 290 نفر از مدیران سطوح مختلف شرکت های کوچک و متوسط استان البرز جمع آوری گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون میانگین تک نمونه ای و آنوای یک راهه و همچنین ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون، همبستگی بالایی را میان سازه های تحقیق نشان داد. نتایج نشان داد، استراتژی گرایی به طور مثبت بر کارآفرینی سازمانی و ارزش برتر مشتری تاثیر می گذارد. همچنین تاثیر کارآفرینی سازمانی بر خلق ارزش برتر مشتری تایید گردید. نتایج نشان داد، استراتژی های رقابتی رابطه میان استراتژی گرایی و کارآفرینی سازمانی تعدیل نمی کند. در انتها پیشنهادات کاربردی برای مدیران حوزه کسب و کارهای کوچک و متوسط بیان گردیده است.
فاطمه بهمنی صدیقه خورشید
بحران ها حوادثی هستند که اهداف استراتژیک سازمان ها را تهدید می کنند و سازمان ها پدیده هایی در سطح چند سیستمی می باشند که خانواده، سازمان های کسب و کار، ملت ها و در کل بشر را در بر می گیرند. در این تحقیق کانون توجه ما روی بحران های سازمانی می باشد. می توان گفت سازمان ها به نوعی می توانند پدید آورنده بحران باشند زیرا در غیاب سازمان ها ، تغییرات محیطی آهسته تر و کمتر بوقوع می پیوندند. طی سالهای گذشته شاهد وقوع بحران های زیادی بوده ایم که سازمان ها با آن درگیر شده اند، به طوری که علم مدیریت بحران با این حوادث پایه گذاری شد و هنوز هم بحران ها با شدت بیشتری حیات سازمان ها را تهدید می کنند. بقول گفته میتراف (بنیانگذار مکتب مدیریت بحران) بحران به بخش جدایی ناپذیر و طبیعی زندگی امروزه درآمده است. موضوع این تحقیق؛ مطالعه تاثیر عوامل سازمانی در بروز بحران های سازمانی می باشد، عواملی چون ساختار، فضای سازمانی، فضای اخلاقی ، فضای ایمنی و فرهنگ سازمانی مورد بررسی قرار گرفتند. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری آن سازمان های دولتی شهر کرمان است. از بین 82 سازمان 13سازمان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.تعداد افراد نمونه برای آزمون فرضیه های تحقیق 320 نفر می باشند. در این تحقیق پنج عامل اصلی همراه با ابعاد فرعی آنها مورد مطالعه قرار گرفتند. در مجموع تحقیق نشان داد که بین ساختار سازمان، فضای اخلاقی و فرهنگ سازمان با بروز بحران سازمانی ارتباط معناداری وجود دارد و ارتباط بین فضای سازمان و فضای ایمنی سازمان با بحران های سازمانی مورد تایید قرار نگرفت.
یاسر رحیمی لولویی صدیقه خورشید
با توجه به رقابت فزاینده در بین سازمان های امروزی، سازمان های موفق به کسب مزیت رقابتی می شوند که با تکیه بر مشتری محوری و حذف فعالیت های بدون ارزش افزوده، فرایند ناب سازی را در سازمان و فرایندهایشان اجرا کنند. از طرفی جهانی سازی، افزایش مقررات سازمان های دولتی و غیردولتی و فشار و درخواست مشتریان در خصوص رعایت مسائل زیست محیطی باعث شده است سازمان ها به بررسی اقدامات لازم جهت به کارگیری مدیریت زنجیره ی تأمین سبز، به منظور بهبود عملکرد زیست محیطی و اقتصادی بپردازند؛ بنابراین سازمان ها تمایل دارند که هم تولید بهره ور داشته باشند و هم وجهه اجتماعی خوبی را از خود نشان دهند. با توجه به این نکات و همچنین اهمیت صنعت مواد غذایی، این پژوهش با هدف ارائه یک مدل یکپارچه برای بهبود سبز نابی زنجیره تأمین انجام شد. به این معنا که هم سبز نابی زنجیره تامین را به صورت همزمان توسعه می هد و هم مهمترین ابعاد زنجیره تامین (سرعت، کیفیت، ضایعات، گاز های گلخانه ای و هزینه) را در نظر دارد. به علاوه ابزارهای عملی نیز معرفی می شود که به آسانی می تواند برای اجرای نابی و سبز بودن در زنجیره تأمین به کار گرفته شوند. برای این منظور در این تحقیق، نخست با بررسی و ارزیابی ادبیات موجود ویژگی ها و توانمند سازهای مدیریت زنجیره تأمین ناب و سبز در صنعت مواد غذایی شناسایی شدند. سپس مدلی بر اساس یک اجماع نرم بین تصمیم گیرندگان برای غربال سازی ویژگی ها و توانمندسازهای شناسایی شده، در محیط فازی به کار گرفته شده است. با توجه به این نکته که همه ی ویژگی های سبز نابی از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند، در مرحله بعد با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی، وزن ویژگی های سبز نابی زنجیره تأمین مواد غذایی به دست آمد. نهایتاً با استفاده از اطلاعات به دست آمده از مدل اجماع، تکنیک تحلیل سلسله مراتبی و داده های جمع آوری شده برای گسترش عملکرد کیفیت، توانمندساز های سبز نابی زنجیره تأمین مواد غذایی رتبه بندی شد.