نام پژوهشگر: صولت اله باصری
صولت اله باصری پرویز اسکندر پور خرمی
چکیده: هدف از این پژوهش، شناخت نگارگری صفوی، بررسی و کشف پیوندهای درونی و ساختاری آن با مفاهیم عرفانی در موضوع غم و شادی، وصل و هجران است. با نگاهی به ادبیات عرفانی و اشعار شاعران بزرگ به¬ ویژه حافظ در می¬یابیم که چهار موضوع یاد شده از مهمترین مباحثی است که بدان پرداخته شده است. غم در نگاه عرفانی حاصل هبوط انسان بر زمین است که با هجران پیوند دارد. غم در جان انسان خودآگاه، زایید? دوری و هجران او از اصل خویش است که عرفا آن را برآمده از گناه نخستین یا ترک اولی و خطای حضرت آدم (ع) و حرکت انسان در قوس نزول می-دانند. شادی با وصل همبستگی دارد، امید و آرزوی انسان و انتظار او برای اتصال به مبدأ و بازگشت به بهشت موعود است که آن را حاصل سلوک انسان و حرکت او در قوس صعود می¬دانند. در این پژوهش کوشیده شده است پیوندهای نهفته در نگارگری صفوی با این چهار موضوع بررسی شود. استفاده از نقش¬های نمادین و رنگهای ویژه، گریز از ثبت زمان و مکانِ خاص، پرهیز از عینیت بخشیدن به طبیعت و گرایش به جاودانگی و جوهر جهان و انسان در نگارگری ایرانی، گویای شباهت نگاه نگارگران در تجلی نقش و تصویر انسان و جهان با دیدگاه اندیشمندان درعرصه عرفان نظری و عملی است. همچنین ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم نگارگران با متفکران، شعرا و نحله¬های فکری درطول زمان به ویژه در عصر صفوی و مراودات آنها و تبادل افکار و آرا باعث تأثیرپذیری نگارگران از اندیشمندان و حکیمان، عرفای شاعر یا شاعران عارف، صوفیان و رهبران معنوی گردیده است. اگر چه نگاره¬های اندکی را می توان یافت که به یکی از این چهار موضوع بطور مستقیم پرداخته باشد اما در باطن بسیاری از نگاره¬ها، رگه هایی از غم و شادی، وصل و هجران مشهود است. واژگان کلیدی: غم، شادی، وصل، هجران، ادبیات عرفانی، نگارگری صفوی، اندیشه حافظ