نام پژوهشگر: هنگامه مرندی
هنگامه مرندی کریم صادقی
بر اساس فرضیه شناختی رابینسون (2001)‚ این تحقیق تاثیر پیچیدگی و نوع تمرین را بر تعامل شفاهی زبان آموزان در دو سطح زبان مختلف (مبتدی و پیشرفته) بررسی کرد. سطحاضطرابزبانآموزان به عنوان یکی دیگر از متغیرهای مستقل این تحقیق درنظر گرفته شد. به این منظور‚ 30 زبان آموز دختر ایرانی با بازه سنی 25-19 که 14 نفر از آنها درسطح پیشرفته و16 نفر از آنها در سطحمبتدی بودند در این تحقیق شرکت کردند. پرسشنامه تشخیص اضطراب در کلاس زبان خارجی که توسط هورویتز‚هورویتز و کوپ گرد آوری شده بود‚ توسطزبان آموزان تکمیل شد تا سطحاضطرابآنان سنجیده شود. طرز عمل تحقیق به این ترتیب بود که شرکت کنندگان 8 تمرین را که از لحاظ نوع (پیدا کردن تفاوت در عکس ها و روایت داستان) وپیچیدگی (ساده و پیچیده) متفاوت بودند در طول 4 جلسه از یک ترم در یک آموزشگاه زبان در ارومیه انجام دادند. تعاملآنها تجزیه و تحلیل شد تا فقره های لغوی و قواعدی وابسته به زبان شناسایی شود. نتایج این تحقیق نشان داد که پیچیدگی تمرین و سطح زبان و اضطرابزبان آموزان تاثیر معناداری بر به وقوع پیوستن فقره های لغوی و قواعدی وابسته به زبان ندارد. نتایج همچنین حاکی از آن بود که نوع تمرین تاثیر معناداری بر به وقوع پیوستن فقره های لغوی دارد. نتایج و استنباط های بیشتری برای آموزش و یادگیری زبان بر اساس تمرین در این پایان نامه مطرح شده است.