کودک آزاری به ویژه کودک آزاری جنسی، یکی از معضلات مهم اجتماعی است که مطالعاتی همچون روانشناسی، جرم شناسی و علوم تربیتی را معطوف به محدوده ملاحظات خود کرده است. پایان نامه حاضر، بسط کارکردی رویه هایی است که با بهره گیری ازآنها، می توان روش های کارآمد پیشگیری و درمان را تجربه نمود. کودک آزاری جنسی، یک عارضه دو سویه است که هم بزه کار و هم بزه دیده را گرفتار می نماید و اختلالاتی را رقم می زند که سرنوشت آینده هر دو فرد را درگیر می نماید. در قرن حاضر، پیشرفت شگرف و پیچیده مبادی اطلاعاتی همچون اینترنت و فضای سایبر، شرایطی را تمهید می نماید که مبتلایان به فعالیت کودک آزاری جنسی در این فعلیت راغب تر نماید. رویکردهای پیشگیرانه و درمان گرایانه مطرح شده در این پژوهش، در راستای تحقق این هدف است که اتفاق حادث شده، موجبات رخدادهای ناهنجاربعدی برای آسیب دیده مستقیم (بزه دیده) و غیرمستقیم (اطرافیان و بستگان نزدیک بزه دیده) نگردد و راهکارهایی را جهت کنترل بزهکار جنسی پیش بینی گردد. مفهوم شناسی، علل ارتکاب جرم جنسی علیه کودکان، عوامل موثر بر بزده دیدگی کودکان، حمایت از کودکان بزده دیده جنسی، حمایت پزشکی، حمایت اجتماعی، حمایت حقوقی و کیفری فصل هایی از پژوهش حاضر است که مجدانه می کوشد راهکارهای علاج هر چه روشمند تر و علمی تر مطرح و پیگیری گردد.

پزشکی قانونی از دیرباز در بررسی های حقوقی و همچنین حقوق جزا نقش داشته ولی با توجه به تنوع جرم و شیوه های که افراد مجرم برای ارتکاب جرم استفاده می کنند، ابداع روشها و تکنولوژی جدید، هراز چند گاهی این روشها تغییر می کند. دو شاخه پزشکی قانونی و حقوق جزا با توجه به اهداف و رسالتهایشان می توانند در احقاق حق و اجرای عدالت و پیشگیری از ارتکاب جرم موثر باشند و این نیازمند شناخت هر دو طرف از ظرفیتهای یکدیگر، اندیشه و توان تخصصی هررشته است. از قرن نوزدهم به بعدبا پیشرفت علوم مختلف، همزمان در علم پزشکی قانونی پیشرفتهایی در زمینه تشخیص سموم، داروها، تکنیکهای ژنتیکی و dna در تشخیص هویت و...حاصل گردید. بنا به اعلام مقامات قضایی کشور ما 30 تا 40 درصد از پرونده های مطروحه در محاکم قضایی در مسیر رسیدگی نیازمند اظهار نظر کارشناسی پزشکی قانونی هستند. با توجه به این مهم که ادله در کشف واقعیت و امور جنایی بسیار حائز اهمیت اند، این دلائل هرچه متقن تر باشند قاضی می تواند به تشخیص حقیقت و صدور حکم بپردازد. وجود سازمان پزشکی قانونی و کارشناسان آن کمک شایانی در ارائه خدمات لازم به قوه قضائیه و قضات محترم می نماید تا با اطمینان و آسودگی بیشتر به کشف جرم پرداخته شود. در این پایان نامه باتوجه به آخرین یافته ها به نقش یافته های علمی پزشکی قانونی در عرصه مرگ شناسی، آسیب شناسی، سم شناسی، تشخیص هویت، شبیه سازی و...پرداخته و نیزجایگاه کارشناسی پزشکی قانونی در سیستم قضایی کشور به بحث و تبیین علمی کشیده شده است. همزمان،تکنولوژی و دانش پزشکان قانونی، موازین حقوقی و دانش حقوقدانان در بهره گیری از پزشکی قانونی باید فزونی یافته و سیستم پزشکی قانونی در کشور ما با بهره گیری از ظرفیت های سازمان پزشکی قانونی، دانشگاه ها و انجمن های علمی، پزشکی، پزشکی قانونی همواره رو به ارتقا باشد. اگرچه در این عرصه بررسی هایی انجام گردیده اما قابلیت های جدید پزشکی قانونی و پیشرفت سریع این علم نگارنده را براین داشت تا با استفاده از منابع جدید به بررسی مسائل روز در این زمینه بپردازم.

اعتیاد بعنوان یکی از شدیدترین مفاسد و معضلات جوامع امروزی بشمار می رود و لطمات جبران ناپذیری به جامعه وارد میکند و زمینه ساز بروز بسیاری از آسیب ها و انحرافات اجتماعی می باشد و کشور ایران نیز به دلیل شرایط خاص و همجواری با مراکز عمده تولید کننده مواد مخدر گذرگاه انتقال مواد مخدر به سایر کشور ها بوده است و لذا برخوردبا این معضل نیاز به برنامه ریزی جامع دارد و اعمال سیاست های جنایی سرکوبگرایانه نمی تواند ما را از این مشکل رهایی دهد پس نیاز هست که دیدگاه دولت مردان و قانون گذاران باید به سمتی سوق داده شود که شخص معتاد را به عنوان یک بیمار تلقی نموده در جهت درمان این بیماری کلیه نیروها را بسیج نماید و پس از تغییر این دیدگاه است که می توان از اعتیاد جرم زدایی نمود و با شخص معتاد به عنوان بیمار برخورد نمود و در جهت جلوگیری ار اعتیاد پس از آسیب شناسی آن راهکارهای مناسب ارائه نمود .

اختلالات روانی طیف گسترده ای از بیماری های روانی را در بر می گیرند که آخرین و معتبرترین طبقه بندی آن، طبقه بندی بر اساس معیارdsm-iv-tr می باشد. قانونگذار ایران تکلیف مسئولیت کیفری مجانین را مشخص کرده است ولی حکم مسئولیت کیفری سایر اختلالات روانی را مسکوت گذاشته و مسئولیت کیفری تقلیل یافته را مدنظر قرار نداده است. در حالی که در روانپزشکی بیماری های روانی موثر بر مسئولیت، تنها شامل جنون نمی شوند.در حقوق جزای انگلستان، علاوه بر مجانین که از مسئولیت کیفری به طور کامل مبری هستند، سایر اختلالات روانی نیز مورد توجه قرار گرفته اند و چنانچه تحت شمول مقررات و تعریف جنون به موجب قواعد مک ناتن قرار نگیرند از مسئولیت کیفری تخفیف یافته برخوردارند.

چکیده شتاب پیشرفت علم پزشکی و کثرت موضوعات ایجاد شده در این عرصه، بی تردید نیاز به بررسی موضــوعات از طریق تحقیقــات بین رشتــه ای را افزون ساخته است. یکی از مسائـــل بحث بــرانگـــیز معاصر -که حاصل پیشرفت فناوری نوین زیست پزشکی است- موضوع مرگ و چالش های مرتبط با آن است. گرچه مرگ رخدادی محسوس است؛ اما گاهی تعریفش چنان دشوار می شود که تعیین مرز میان مرگ و زندگی را ناممکن می سازد. ارتباط علم پزشکی با رشته هایی چون اخلاق، فقه و فلسفه می تواند در شفاف سازی این موضوع موثر باشد. در این پایان نامه که تحقیقی بنیادی وکاربردی است، اطلاعات به روش کتابخانه ای جمع آوری شده و پس از بررسی و تحلیل مشخص گردیده است که علم پزشکی در تبیین موضوع مرگ، تکیه بر علائم جسمانی دارد و معتقد است مرگ به یک باره رخ نمی دهد و مرگ نسجی مدت ها پس از مــرگ قطعی به وقوع می پیوندد . از سوی دیگر، فلسفه که انسان را ترکیبی از نفس و بدن می داند،مرگ را عدم تدبیر بدن به وسیله نفس بیان کرده و معتقد است قطع این ارتباط تدبیری، دفعی نمی باشد و ارتباط تعلقی روح با بدن نیز تا مدت ها پس از مرگ باقی می ماند که شواهد تجربی در علم پزشکی نیز تا حدودی تأیید کننده آن است. کلمات کلیدی : مرگ، نفس، بدن، فلسفه، پزشکی