نام پژوهشگر: میثم حیات داودی

چارچوب سنجش سطح بلوغ مدیریت دانش با تاکید بر فاکتورهای سیستمهای تکنولوژی اطلاعات(مطالعه موردی دانشگاه تربیت مدرس –دانشکده فنی مهندسی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1392
  میثم حیات داودی   رضا برادران کاظم زاده

امروزه در هم تنیدگی فعالیت سازمان ها و صنایع به گونه ای است که تصمیم گیری در یک حوزه بدون استحصال و دسترسی به منابع اطلاعات و دانش کارآمد و استفاده از آنها در راستای دستیابی به مزیت رقابتی غیرممکن می نماید. بدین ترتیب وجود یک چارچوب مرجع در کنار یک ابزار مناسب و کارآمد به منظور ارزیابی و سنجش سطح بلوغ کاربردهای دانش و مدیریت دانش در سازمان می تواند به شناخت وضعیت فعلی سازمان و برنامه ریزیجهت بهبود و افزایش اثربخشی مدیریت-دانش کمک شایانی نماید. هدف اصلی از انجام این پایان نامه ایجاد چارچوب توسعه یافته و ابزار ارزیابی سنجش سطح بلوغ مدیریت دانش مشتمل از ابعاد، مولفه ها، زیر مولفه ها و فعالیت های کلیدی با تاکید بر عوامل موفقیت و بلوغ سیستم های فناوری اطلاعات و زیر ساخت ارتباطات است. با توجه به اینکه اغلب مدل هایتوصیف شده به صورت عمومی بوده و معیارهای سنجش در آنها بسیار محدود در نظر گرفته شده نیاز به این چارچوب مرجع و چگونگی ارزیابی و سنجش بوسیله آن یک ضرورت احساس می شود. به منظور ایجاد این چارچوب ضمن مطالعه پیمایش های صورت گرفته در این حوزه به بررسی مدل هایتوسعه یافتهمطرح پرداخته شده و دیدگاه مطالعاتی به گونه ای بوده که بتواند در انتهاویژگی های کلیدی هر مدل و شاخص هایبررسی شده توسط محققین آنها را استخراج نموده و چارچوبی جامع، طبقه بندی شده و کاربردی در این حوزه ارائه نماید. به منظور ایجاد ابزار مناسب از این چارچوب مهم ترینفعالیت ها توسط خبرگان و روش دلفی غربال شده است،که منجر به تعیین ارزش فعالیت ها، تایید فرضیه های اصلی تحقیق و ایجاد ابراز کاربردی در این حوزه گردیده است. تفاوت عمده این چارچوب با سایر روش ها بکارگیری و واردکردنعوامل حیاتی موفقیت و فعالیت های تعریف شده در مدل بلوغ itilو رفع کاستی های مدل پایه ای cmmi در حوزه کاربرد می باشد. پس از آن با توجه به مطالعات انجام شده در خصوص سطح بندی فعالیت ها در سطوح بلوغ مدیریت دانش، پنج سطح بلوغ با تعاریف و ویژگی های مشخص و با در نظر گرفتن همزمان سطوح بلوغ cmmi و itil تعریف شد و سعی بر آن شد فعالیت های نهایی از منظر اولویت و پیچیدگی در سطوح بلوغ توزیع گردد.به منظور بکارگیری چارچوب توسعه یافته،بخشی از یک سازمان دولتی (دانشگاه تربیت مدرس- دانشکده فنی مهندسی) مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت می توان گفت این تحقیق ضمن توسعه یک چارچوب مرجع و تکامل یافته در زمینه سنجش سطح بلوغ مدیریت دانش با تحلیل های صورت گرفته راهبرد هایی را توسعه داده که می تواند در ارزیابی سازمان ها در این حوزه بسیار پرکاربرد باشد، همچنین ابزار ایجاد شده توسط آن از نظر کاربرد، توسعه و مطابقت با فعالیت-های سازمان ها جامع و منعطف می باشد.