نام پژوهشگر: فاطمه عسکریان
فاطمه عسکریان عباس پسندیده
مفهوم موعظه با تأمل در کتاب های لغت و معنای استعمالی به کار رفته در روایات به معنای هدایتِ پیامد محورِ بازدارنده است ولی گاه مردم از موعظه اثر نمی پذیرند و هدایت نمی شوند. مسأله اساسی این جاست که با وجود بی نقص بودن موعظه و موعظه کننده، چرا موعظه ایشان ناکارآمد می شود؟ با آن که ناکارآمدی موعظه به سه عنصرِ ارکان موعظه وابسته است اما هدف این پژوهش آن است که موارد تاثیر گذار در موعظه شونده را بررسی کند. یافته این پژوهش آن است که قرآن کریم از تقوی و ایمان، و روایات معصومان از واعظ درونی، عقل و زهد به عنوان عوامل پذیرش موعظه یاد کرده اند. در برابر عوامل، موانعی نیز وجود دارد که موعظه را بی اثر می کند. این موانع عبارتند از: قساوتِ قلب، غفلت، غره، هوی، حب دنیا و عشق. با تحلیل و بررسی بر روی عوامل و موانع و با دست آوردن ارتباط بین آن ها، نتیجه حاصل بر این منوال است که پذیرش موعظه زمانی محقق می شود که انسان از چهار بعد دارای سلامت باشد. سلامت خاستگاه، سلامت قدرت شناخت، سلامت رغبت و سلامت عملکرد. فرد با داشتن سلامت خاستگاه طالب موعظه می شود و با قدرت شناخت درستی و مصداق آن را می شناسد و زمانی که مطابق با رغبت وی باشد بدان متمایل می شود و در نهایت با داشتن قدرت عملکرد بدان عمل می کند.