نام پژوهشگر: نگار کوهی حبیبی دهکردی
نگار کوهی حبیبی دهکردی حسین شریفی طراز کوهی
با وجود آنکه جنگ طی سالها به منزله وسیله ای برای دستیابی به اهداف دولتها مورد استفاده قرار می گرفت به سبب مصائب ناشی از آن، انسانها همواره در صدد پیشگیری از آن بوده اند. بدیهی است که اجتناب ناپذیر بودن وقوع جنگ به معنای آزادی عمل کامل دولت ها در صحنه نبرد نیست. حقوق جنگ شامل مجموعه اصول و قواعدی است که حاکم بر روابط میان کشوهای متخاصم با یکدیگر و یا میان کشورهای متخاصم با کشورهای بی طرف می باشد. به محض آغاز جنگ، بدون توجه به چگونگی شروع آن، طرفین درگیری دیگر تابع حقوق زمان صلح نیستند بلکه از حقوق جنگ تبعیت خواهند کرد، چه این حقوق عرفی باشد و چه قراردادی. جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران بی گمان به عنوان بزرگترین رویداد منطقه ای و به عنوان طولانی ترین جنگی که میان دو کشور جهان سوم پس از جنگ جهانی دوم، طی یک دهه توانست نظر همگان را، از افکار عمومی ملت ها گرفته تا سیاستمداران و سیاست سازان بین المللی در کشورهای مختلف، به خود معطوف سازد. بدیهی است عدم رعایت اصول حقوق بشردوستانه از سوی دولت و ارتش عراق نه به دلیل عدم عضویت این کشور در پروتکل های مربوطه و نه به دلیل ناکافی بودن این قواعد می باشد. بنابراین نوشتار پیش رو بر این باور است با توجه به قواعد موجود، ارزیابی کمی میزان رعایت موثر قواعد حقوق بین الملل بشردوستانه، بصورت ادواری توسط یک رکن داوری هم چون سازمان ملل متحد ضروری می باشد و می تواند موجب بهبود یا ارتقاء کامل رعایت آن قواعد گردد. اما از آنجا که عموماً نوع ارزیابی در علوم انسانی کیفی می باشد، امکان مقایسه های کمی و به تبع آن سنجش دقیق میزان رعایت بیشتر یا موثرتر این اصول در مقایسه با گذشته را محدود ساخته که به نظر می رسد این خلاء را می توان با بهره گیری از علوم دیگر و تلاش های بین رشته ای برطرف نمود. لذا تئوری مجموعه های فازی و سیستم استنتاج فازی به عنوان ابزار مناسب در این خصوص بکار گرفته می شود.