نام پژوهشگر: مریم حریرفروش
مریم حریرفروش حمیده عزیزخان
مقدمه: کاهش اشتها یکی از رایج ترین مشکلات تغذیه ای کودکان، بخصوص در دوران شروع تغذیه تکمیلی می باشد که در صورت تداوم می تواند منجر به انحراف در الگوهای رشد کودک شده و سبب شیوع بالایی از اختلالات همودینامیک، هماتولوژیک، اندوکرین و تراکم استخوانی گردد. یکی از علل کاهش اشتها کمبود ریزمغذی ها از جمله روی می باشد که از طرق مختلف می تواند موجب تأخیر رشد شود. با توجه به تفاوتهای تغذیه ای در مناطق مختلف واثرات بی اشتهایی در سلامت کودکان ،لزوم انجام این مطالعه با هدف تعیین سطح روی سرم در کودکان بی اشتها ضروری به نظر می رسد. مواد وروش ها: مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که به روش مقطعی- تحلیلی (analytical cross-sectional)انجام شد. نمونه های این مطالعه به روش تصادفی از بین کودکان مراجعه کننده به درمانگاه اطفال بیمارستان شهدای کارگر در سال 1392،کودکان بی اشتها (با رضایت و توجه والدین) وارد مطالعه شدند. پرسشنامه های از پیش تعیین شده شامل اطلاعات دموگرافیک کودکان تکمیل شده و سپس نتایج آزمایشات این کودکان به پرسشنامه ها اضافه شده و در نهایت اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: این مطالعه برروی 81 کودک بی اشتها که شامل 50 کودک دختر (7/61 %) و 31 کودک پسر (3/38 %) با میانگین سنی 27/2 ± 6/3 سال و دامنه تغییرات 17/0 تا 10 سال بودند، انجام گرفت. کودکان به چهار گروه سنی زیر 1 سال، 3-1 سال، 5-3 سال و 10-5 سال تقسیم شدند. در نمونه های مورد بررسی،سطح سرمی روی با میانگین µg/dl 31/23 ± 24/79 و ci= 95% (حدود اعتماد 95%) از 09/74 تا 4/84 و با دامنه تغییرات از 1/10 تا µg/dl 140 می باشد. در این مطالعه 66 کودک (48/81 %) دارای سطح سرمی روی نرمال (µg/dl 60 و بیشتر) و 15 کودک (52/18 %) دارای سطح سرمی روی غیر نرمال (کمتر از µg/dl 60 ) بودند. نتیجه گیری: در این مطالعه میانگین سطح سرمی روی، در نمونه های مورد بررسی از حداقل سطح سرمی روی قابل قبول بیشتر بود. با توجه به درصد پایین کودکان بی اشتهایی که سطح سرمی روی غیر نرمال داشته اند شاید بتوان توجیه کرد از آنجایی که خانواده های مورد بررسی ما سطح اجتماعی و اقتصادی پایین داشتند و طبعا با مشکلات فراوان اجتماعی درگیرند پس نقش سایکولوژیک در بی اشتهایی این کودکان پررنگ تر است.