نام پژوهشگر: سعید رمشکی
سعید رمشکی جلیل شاکری
بهمن فرسی یکی از پیشروان نمایشنامه نویسی و ادبیات نوین در ایران، با تلفیقی از ساختار نمایشنامه های کلاسیک و تئاتر نوین، دست به خلق آثاری نو و تجربه ای تازه در دوران خود زده است. پژوهش حاضر با تأکید بر جلوه های ساختاری و مضمونی این نمایشنامه ها؛ به مثابه شکل نوینی از پردازش نمایشی، در پی دنبال کردن مسیری است که به زعم نگارنده نتیجه ی نگرشی خاص در فرم و محتواست. بدین منظور پایان نامه ی حاضر ضمن سیری کوتاه در تاریخ نمایشنامه-نویسی ایران، معرفی اجزای ساختاری نمایشنامه، معرفی مکتب ساختارگرایی، تئاتر ابزورد و نظریه-پردازان برجسته ی آن ها، به کشف الگوی ساختاری حاکم بر نمایشنامه های بهمن فرسی و مقایسه ی آن ها با یکدیگر پرداخته است. درک نوین فرسی از مقوله ی "کنش دراماتیک"، کمرنگ شدن نقش رویدادهای درونی و بیرونی رایج شده در تئاتر سنتی، گسترش و غلبه لایه ی کلامی نمایش بر لایه ی کنشی و ... از جمله اصول و رویکردهای نوآورانه ای هستند که فرسی در نمایشنامه هایش به آن ها روی آورده است. وی در برخی نمایشنامه ها مثل گلدان، چوب زیر بغل، صدای شکستن، سبز در سبز و ... متأثر از تئاتر ابزورد، نقش رویدادهای بیرونی نمایش و پیرنگ علی و معلولی رایج در تئاتر سنتی را کنار گذاشته و لایه های فکری و عقیدتی نمایش را تقویت کرده است. نوجویی و اعتراض، طرح مدور نمایش ها، پیچیدگی شخصیت ها و مواضع فلسفی-عقیدتی آنان، تصاویر شاعرانه و در آخر پایان باز نمایش که در بیشتر مواقع خبری از گره گشایی نیست از ویژگی های بارز و نهادی در تئاتر فرسی است؛ تحقیق حاضر با قرائتی آزاد ازنظریه های مکتب ساختارگرایی در پی کشف ساختار این نمایشنامه ها و شناسایی حدود تأثیراتی است که میان تئاتر ابزورد و نمایشنامه های بهمن فرسی در فرم و محتوا وجود دارد.