نام پژوهشگر: مریم معمارزاده
مریم معمارزاده نصرالله تسلیمی
اسطوره روایتگر رویدادی است که بشریت از طریق تمسک به آن به رفع بیگانگی از پدیده های طبیعی پیرامون خود می پردازد. از مهمترین راه های شناخت اساطیر حاکم بر یک جامعه باستانی، مطالعه تدفین های آن است. شاید بتوان گفت آداب تدفین و اساطیر مرتبط، معلول دیدگاه انسان درباره مرگ و درگذشتگان بوده که در طول زمان دستخوش تحول و تطور گردیده است. از دیرباز اهتمام بر نیالودن عناصر اربعه موجب استفاده از مواد خاصی جهت به خاک سپاری مردگان گردید؛ یکی از این موارد با پیشینه کهن در فرهنگ ایران، سفالینه است که به صورت انواع ظروف تدفین ظاهر شده و از پرکاربردترین آنها می توان به گورخمره اشاره کرد. شکل ظاهری خمره ها، تشریفات، نحوه قرارگیری جسد و دفن خمره ها و اشیاء مکشوفه همگی بازتاب برخی مفاهیم اساطیری و فلسفی است و به گونه ای عینی در خمره های تدفینینمود پیدا کرده است.رویکرد این پژوهش نگرش اساطیری به خمره های تدفینی بوده و به روش تاریخی – توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. با فرض تنوع محدوده جغرافیایی و یکسانی محدوده زمانی در نگرش مفاهیم اسطوره ای در تدفین خمره ای در ایران باستان می توان به وجوه اشتراکی در باب اساطیر و آیین هادست یافت. این پژوهش در 5فصل تدوین گردیده است: فصل اول به ساختار کلی پژوهش می پردازد. فصل دوم دیدگاه های اساطیری موثر بر تدفین و شیوه های تدفین در ایران باستان را شرح می دهد. فصل سوم در دو بخش دوران پیش از تاریخ و دوران تاریخی به دسته بندی تدفین های خمره ای می پردازد. فصل چهارم قابلیت های زیبایی شناختی سفال به عنوان یکی از عرصه های ظهور تفکرات دینی، آیینی و اساطیری مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در فصل پنجم نیز به نتیجه گیری خواهیم پرداخت