نام پژوهشگر: فریده زارع پور رفسنجانی
فریده زارع پور رفسنجانی محسن حمیدپور
بور یکی از عناصر ضروری کم مصرف برای رشد گیاه است. مطالعه عوامل موثر بر جذب سطحی بور روی کانی های متداول در خاک های مناطق خشک و نیمه خشک می تواند در اصلاح و مدیریت خاک های مبتلا به سمیت بور حائز اهمیت باشد. با وجود این که تحقیقات متعددی در مورد جذب سطحی بور روی کانی های مختلف انجام پذیرفته، اما، اطلاعات چندانی در مورد جذب سطحی بور روی کانی های میکایی بیوتیت و مسکوویت وجود ندارد. بنابراین، هدف اصلی این مطالعه بررسی ویژگی های جذب سطحی بور روی کانی های میکایی بیوتیت و مسکوویت در آزمایش های پیمانه ای می باشد. بدین منظور جذب سطحی بور توسط جذب کننده ها در محدوده 9-5/6ph=، در دو سطح غلظت 5 و 15 میلی گرم بر لیتر بور و تابعی از قدرت یونی (0/01، 0/03 و 0/06مولار نیترات کلسیم) در غلظت ثابت 5 میلی گرم بر لیتر بور بررسی شد. هم دماهای جذب بر اساس جذب بور از محلول های حاوی غلظت های مختلفی از بور در دامنه ی غلظت 1 تا 15 میلی گرم بر لیتر و با استفاده از آزمایش های تعادلی 24 ساعته رسم شدند. به علاوه، به منظور بررسی بهتر مکانیزم های جذب بور و تفسیر نتایج، از گونه بندی یونی بور در محلول با استفاده از برنامه ی visual minteq و طیف سنجی مادون قرمز (ftir) نمونه های کانی قبل و بعد از جذب بور استفاده شد. به منظور بررسی اثر نوع کاتیون بر جذب بور، از الکترولیت های زمینه mg(no3)2، ca(no3)2 و nano3 در سه سطح غلظت (0/03، 0/09 و 0/18 مولار) استفاده شد. هر دو کانی روند تقریباً مشابه ای را در جذب وابسته به ph نشان دادند. میزان جذب بور با افزایش ph تعادلی افزایش یافت. جذب بور به وسیله ی هر دو کانی به قدرت یونی محلول بستگی داشت که نشان دهنده ی کمپلکس های سطحی درون کره ای می باشد. در تمامی سطوح غلظت کاتیون، مقدار بور جذب شده در حضور یون های کلسیم و منیزیم بیشتر از سدیم بود. نتایج گونه بندی شبیه سازی شده نشان داد در غلظت های پایین الکترولیت زمینه میزان کمپلکس محلول کلسیم با بور (cah2bo3+) بیشتر از میزان کمپلکس منیزیم (mgh2bo3+) با این عنصر و کمپلکس سدیم با بور (nah2bo3°) می باشد. در بررسی اثر نوع ماده ی آلی، ورمی کمپوست جذب بور را در هر دو کانی کاهش داد. رابطه بین مقدار بور جذب شده و غلظت تعادلی بور در محلول با هم دماهای جذب فروندلیچ، لانگمویر و سیپس مورد مطالعه قرار گرفت. مدل های فروندلیچ و لانگمویر با بیشترین مقدار r2 و کمترین see، در مقایسه با مدل سیپس بهترین برازش را بر داده های جذبی هر دو کانی داشتند. درصد جذب پایین کانی های بیوتیت و مسکوویت استفاده شده در این تحقیق نشان دهنده ی این است که این کانی ها ظرفیت جذبی زیادی برای بور ندارند.