نام پژوهشگر: اسما روان بخش
اسما روان بخش محمدرضا رشیدی
چکیده: توسعه اختلالات متابولیکی مانند دیابت و مقاومت به انسولین در پستانداران توسط فاکتورهای بی شماری تنظیم می شود و به نظر می رسد استرس اکسیداتیو، یک نقش مهم و مرکزی در این فرآیند داشته باشد بطوریکه شواهد اخیر، یک افزایش عمومی در آسیب اکسیداتیو و یک کاهش در دفاع اکسیداتیو را در اختلالات متابولیکی نشان می دهد. در این راستا، مولیبدنیوم هیدروکسیلازها، که در اکسید و احیای رنج وسیعی از داروها و دیگر گزنوبیوتیکها، متابولیسم برخی ترکیبات اندوژن و نیز برخی فرایندهای بیولوژیکی نقش دارند، ممکن است از منابع افزایش دهنده استرس اکسیداتیو تحت شرایط اختلالات متابولیکی ازجمله دیابت باشند، بنابراین تداخل در عملکرد این آنزیمها می تواند بسیار مهم باشد. با توجه به نقش آنتی اکسیدانی شناخته شده پلی فنل های گیاهی در کنترل و کاهش آسیبهای اکسیداتیو، این مطالعه با هدف بررسی اثر دریافت عصاره الکلی تیغه های میانی گردو بر فعالیت آنزیمهای آلدهید اکسیداز و گزانتین دهیدروژناز بافت کلیه و کبد و دیگر پارامترهای بیوشیمیایی در موشهای صحرایی سالم و دیابتی شده، طراحی و اجرا شد. روش تحقیق: حدود 30 موش صحرایی نژاد ویستار (wistar) بطور تصادفی درپنج گروه تقسیم شدند و گروههای دیابتی توسط تزریق داخل صفاقی (mg/kg 50) استرپتوزوتوسین (stz) دیابتی شدند. در ادامه عصاره الکلی تیغه میانی گردو تهیه گردید و بصورت گاواژ داخل معده ای، در موشهای صحرایی گروههای مداخله بمدت 28 روز تجویزگردید که در پایان، جهت ارزیابی فعالیت آنزیمهای آلدهیداکسیداز و گزانتین دهیدروژناز به روش طیف سنج uv، بافت کبد و کلیه آنها برداشت شد. همچنین جهت سنجش فعالیت آلدهید اکسیداز کلیه نیز از روش hplc (high-performance liquid chromatography) استفاده گردید. فعالیت آنزیم پاراکسوناز سرمی و نیز دیگر پارامترهای بیوشیمیایی در نمونه های خون و بافت مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفت. از بافت کبد وکلیه نیز جهت بررسیهای هیستوپاتولوژیک در فرمآلدهید 10 درصد نگهداری شد. نتایج: عصاره الکلی تیغه میانی گردو در گروه رتهای سالم دریافتکننده عصاره (n+e) افزایش معنی دار در فعالیت کلیوی آنزیم آلدهیداکسیداز را نسبت به گروه کنترل نشان داد درحالیکه فعالیت گرانتین دهیدروژناز بافت کلیه حیوانات سالم کاهش معنی داری داشت (جدول 3-9). همچنین هیچ تغییر معنی داری در سطوح فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان کلیه دیده نشد، درحالیکه تیمار با عصاره تیغه گردو هیچ افزایش معنی داری را در فعالیت ao ، xdh و آنزیمهای آنتی اکسیدان کبد نشان نداد. میزان گلوکز پلاسما و مالون دی آلدهید (mda) سرم نیز در رتهای سالم، افزایش معنی داری داشت. در گروه دیابتی دریافت کننده عصاره الکلی با دوز 250 میلی گرم برکیلوگرم وزن بدن (mg/kg)، فعالیت آنزیمهای آلدهیداکسیداز و گزانتین دهیدروژناز مورد بررسی قرار گرفت و در مقایسه با گروه شاهد دیابتی، در دو بافت کبد و کلیه تغییر معنی داری مشاهده نشد. در مقابل فعالیت آنزیم سوپر اکسید دسموتاز (sod) ، به عنوان آنزیم آنتی اکسیدان، در بافت کبد کاهش معنی داری داشت و کاهش معنی دار در ارتباط با فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز (gpx) بافت کلیه مشاهده شد. میزان گلوکز پلاسما با وجود کاهش در موشهای صحرایی دریافت کننده عصاره در مقایسه با گروه شاهد دیابتی، این تغییر از نظر آماری معنی دار نبود (5/0 > p). نتیجه گیری: از یافته های تحقیق حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که تجویز خوراکی 1000 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن (mg/kg) عصاره الکلی تیغه میانی گردو در موشهای صحرایی سالم نژاد ویستار (wistar) هیچگونه علایم هیستوپاتولوژیکی دیده نگردید. پارامترهای بیوشیمیایی سرم که جهت ارزیابی تغییرات ممکن در عملکرد کبد و کلیه استفاده می شود در این تحقیق اثرات غیرسمی عصاره در این دو بافت را تاکید می کند. در بافت کلیه کاهش جزئی کراتینین و کاهش معنی دار در سطح اوره و فعالیتxdh _به عنوان یک آنزیم درگیر در بیوسنتز اوریک اسید_ طی مصرف 28 روزه عصاره، نشانه تاًثیر عصاره در درمان بیماریهای مزمن همچون دیابت و نیز دیگر بیماریهای مرتبط با آنزیم xor می تواند باشد. عدم هر گونه تغییر در آنزیمهای آنتی اکسیدان خون و افزایش لیپیدپراکسید (mda) طی تیمار عصاره احتمالاً به دلیل کاهش سیستم دفاع غیرآنزیمی می تواند باشد و نیاز به مطالعات بیشتر را می طلبد. با توجه به مطالعات پیشین، نتایج تأثیر عصاره تیغه میانی گردو بر قند خون حیوانات دیابتی، بر اساس تفاوت در گونه های جانوری، نوع عصاره گرفته شده و مقدار دوز آن، مرحله ابتلا به بیماری و مدت تیمار با عصاره، موجب تفاوت در اثر ایجاد شده ناشی از این عصاره می گردد. همچنین تجویز 250 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن ( kg/ mg) از عصاره الکلی تیغه های میانی گردو بر موشهای صحرایی دیابتی بعد چهار هفته، بر فعالیت آنزیمهای مولیبدنیوم هیدروکسیلاز بافتهای کبد و کلیه بی تأثیر می باشد در حالیکه کاهش فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی همچون سوپراکسید دسموتاز (sod) بافت کبد و گلوتاتیون پراکسیداز (gpx) بافت کلیه بر اثر تجویز عصاره، می توان چنین نتیجه گرفت که عصاره در کاهش تولید رادیکالها و متعاقباً کاهش القای آنزیمهای آنتی اکسیدان نقش داشته است و احتمال اینکه بر دیگر سیستمهای آنتی اکسیدان غیر آنزیمی نیز تأثیر بگذارد وجود دارد.