نام پژوهشگر: زهرا بهپور

طراحی مرکز آموزشی کودکان ابرکوه (جایگاه فطرت در شکل دهی فضا)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تفت - دانشکده معماری 1392
  زهرا بهپور   حسین مهدوی پور

راه باز و افق روشن است و مقصد دور نیست. قدم های استوار و مطمئن، دوری راه را نزدیک و سختی آن را آسان می کنند. ایمان به صحت راه، باور به درستی مسیر و اعتماد به خود، به توانایی ذهن و اندیشه و به قوت دست های خود، اصول قدم زدن و تنفس کردن در کوچه پس کوچه های معماری، و به خصوص و به خصوص در طراحی برای کودک می باشد. راه هر چه سخت باشد ـ که نیست ـ رسیدن به هدف، همان قدر شیرین و لذت بخش است. همچون سفری صعب برای دیدار عزیزی، یاری، معشوقی، که سختی اش به چشم نمی آید و خس و خاشاک بین راه، مانع رسیدن نمی شود: در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور یادش بخیر! آن روزهای رفته و فصل های سبز، خاطراتی در زلال افکارمان، که هدیه ای عاشقانه است. آن روزها که نقش دستهایمان در خلوت سپید کاغذ، هستی می گرفت. روح از بهار و شعر از آسمان دلمان می تراوید و امروز به شوکت زیباترین خاطره ها، زمزمه هایی را در دلم می سرایم . . . . . شاید به دنبال بهانه ای بودم، که بتوانم به تب و تابی که در وجودم بود پاسخ گویم، و پایان نامه کارشناسی ارشد شاید جواب بود، که مرا به حرکت درآورد و اکنون پر از سوال هستم، سوالی هایی که برایش جوابی می خواهم . . . هنوز مهر و محبت های کودکانه سرشار از ترنم باران است. بارانی که بر دل می نشیند و به شبنم عشق تازگی را هدیه می دهد. آن روز که: باران با ترانه، با گوهرهای فراوان، بوسه زد بر بام خانه، یادم آمد قصه هایی، جنس مهتاب شبانه کودک ده ساله، عطر ناب باران را رها کرد، در فضایی عاشقانه، در فضایی کودکانه و چه زیبا بود آن روز . . و من یکپارچه آغاز شدم. آغازی که شروعی دیگر بود. شروعی که شاید امتدادی باشد از بودنم و از آنچه که دیده ام و لمس کرده ام و اکنون آغاز می کنم؛ از فطرت کودک تا فضای کودکانه . . . در راه شناخت موضوع طراحی مورد نظر تحت عنوان؛ مرکز آموزشی کودکان ابرکوه (جایگاه فطرت در شکل دهی فضا)، پیش از هر چیز به شناخت و بررسی عوامل تأثیرگذار در چیستی و چگونگی پروژه می پردازیم که در این مورد عبارتند از: مخاطب پروژه، هدف پروژه و بستر و یا به عبارتی دیگر کودک، فطرت، آموزش و معماری. این رساله شامل شش فصل است و از آنجایی که هدف دست یابی به فضای مطلوب کودکی است، پس باید کودک را به عنوان مخاطب اصلی خوب بشناسیم و با ویژگی های او آشنا شویم. در فصل اول تحت عنوان «کیستی و چیستی کودک» به بررسی خصوصیات کودک پرداخته می شود. با هدف شناخت هر چه بیشتر کودک شناخت مفهوم تربیت و رشد کودک و عوامل تأثیرگذار آن. در فصل دوم تحت عنوان « حقیقت و تجلی فطرت در انسان (کودک)» با هدف شناخت ویژگی اصلی و ممیز انسان از سایر موجودات که «فطرت» است. پررنگ کردن نقش فطرت در رشد کودک و در نتیجه فضای کودک. در فصل سوم تحت عنوان «بستر طراحی»؛ به شناخت بستر طراحی پرداخته می شود و به عنوان یکی از عوامل ارزشمند در معماری فطری بررسی خواهد شد. در فصل چهارم تحت عنوان « هدف آموزش دوره ی ابتدایی»؛که دارای دو بخش است: بخش اول: آموزش و پرورش ـ بخش دوم: نمونه های موردی ـ با هدف آشنا شدن با دبستان و ویژگی هایش، به عنوان فضایی که متعلق به کودکان و مکانی است که پس از خانه، کودک بیشترین ساعات خود را در آن به سر می برد. در فصل پنجم تحت عنوان « گامی در جهت معماری برای کودک»؛که دارای دو بخش می باشد: بخش اول: فضاهای مورد نیاز در طراحی ـ بخش دوم: کودک و معماری ـ با هدف طراحی فضای منطبق با شرایط کودکان که به طور قطع بستگی به شناخت کافی از طبیعت و فطرت آنان دارد. طراحی فضاهای مرتبط با فعالیت کودکان باید دارای شرایط مناسب و مطلوب برای رشد فیزیکی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی آنان باشد. در فصل ششم تحت عنوان « ارائه طرح»؛ که دارای سه بخش می باشد: بخش اول: مبانی نظری ـ بخش دوم: فرایند طراحی ـ بخش سوم: اسناد طرح ـ روند کلی طراحی و شکل گیری طرح را در طی تجارب مختلف نشان می دهد. از ویژگی های خاص این رساله، حاکمیت ویژگی های فطری انسان می باشد که کلیه طرحواره ها برپایه دریافت درونی نگارنده از موضوع شکل گرفته است. امید است، تجارب به دست آمده بتواند گامی در جهت طراحی فضاهای مختلف کودکان به شمار آید.

بررسی تطبیقی رابطه خدا و جهان در حکمت متعالیه و محدثان امامیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  زهرا بهپور   علی اکبر نصیری

مساله رابطه خدا و جهان مساله ای بسیار قدیمی است. علاوه بر آن، در بسیاری از علوم، از جمله فلسفه نیز قابل طرح می باشد. در فلسفه ماقبل صدرا چون، اصالت با ماهیت بود، علیت، نیز در ماهیت مطرح می شد. از این رو، خداوند به عنوان علت العلل معرفی می شد که برای ارتباطش با جهان به واسطه های زیادی نیاز داشت. ولی صدرا با اثبات اصالت وجود، مدار تمامی مباحث فلسفی را بر حول محور وجود قرار داد. و چون نخی دانه دانه، مسائل فلسفی را به هم مرتبط کرد. و با بیان تشکیک در وجود، علیت را به وجود رابط و مستقل برگرداند. فلسفه صدرا به این جا ختم نشد، بلکه صدرا با تحلیل علیت و معلولیت به نظریه تجلی دست یافت و از آن طریق، به وحدت شخصیه وجود رسید. در این نقطه از فلسفه او، همه موجودات، مظهر اسماء و صفات حق تعالی هستند. و جز به ذات واحد او، هیچ گونه شیئیتی ندارند و در، محضر او حضور دارند و رابطه شان با خداوند، رابطه جلوه و متجلی و عین الربط با قیوم است و این خود دلیلی است بر این که خداوند، به همه ما علم حضوری دارد. از جمله، ما انسان ها چون به نفس خود علم حضوری داریم و نفس، نیز، عین ربط، به خداوند است پس، به خدا نیز، علم حضوری داریم. بنابراین، بر طبق حکمت متعالیه، خدا با جهان هستی، رابطه ای بی واسطه، دارد و وسایط، موثر حقیقی نیستند. و همچنین بر طبق دیدگاه حکمت متعالیه بین خدا و جهان سنخیت و عینیت برقرار است. محدثان امامیه نیز به استناد آیات قرآن کریم و تأسی از روایات ائمه معصومین «علیهم السلام» و همچنین با استفاده از براهین مختلف از جمله برهان نظم و دیگر براهین به بررسی رابطه خدا با جهان پرداخته و به این نتیجه رسیده اند که خود آفرینش مخلوقات توسط خداوند حجابی بین خدا و مخلوقاتش می باشد و خداوند با همه مخلوقات خود ارتباط دارد. ارتباطی که از سنخ ارتباط فیزیکی نیست و بلکه بسیار فراتر و عمیق تر از آن می باشد. و در رابطه خداوند با جهان به این نتیجه رسیده اند که خداوند هیچ سنخیت و شباهتی به مخلوقاتش ندارد و خدا با جهان متباین می باشد.