نام پژوهشگر: شادی شقاقی
شادی شقاقی حسین فخر
مفهوم تحریک در حقوق جزای ایران و کامن لا از دو جهت قابل بررسی است،ابتدا به تحریک از منظر تحریک کننده نگریسته اند و به عنوان «جرم تحریک» در قوانین بیان شده است و سپس ،تحریک را از دید شخص تحریک شده مورد مطالعه قرار داده و تحت عنوان «عذر تحریک» به آن پرداخته اند که در اینجا تحریک، عملی است که از ناحی? تحریک کننده آن چنان شدید رخ می دهد که احساسات متهم یا تحریک شونده راتحت تأثیر قرار داده و موجب می شود که شخص بر رفتارش مسلط نشده و مرتکب جرمی شود.تأثیر این دو نوع از تحریک در میزان مجازاتی است که مقنن تعیین کرده است چه اگر تحریک را به عنوان جرم در نظر بگیریم می توان در 2 شاخه فرض کرد نخست اینکه طبق بند الف ماده 126 قانون مجازات اسلامی به عنوان مصداقی از معاونت در جرم آورده شده و یک جرم فرعی و تبعی محسوب می شود.دوم اینکه بنابر دلایلی از قبیل اهمیت فعل واقع شده یا آثاری که به تبع آن خواهد داشت جرم تحریک جرمی مستقل و خاص تلقی شده است که می توان به تحریک به برهم زدن امنیت کشور(ماده 512 ق.م.ا) اشاره کرد که تحریک را نه به عنوان معاونت که به عنوان جرم اصلی معرفی نموده و مجازات خاصی در نظر گرفته است.در خصوص جهت دوم از تحریک که همان «عذر تحریک» می باشد قانون کیفری ایران چندان به آن نپرداخته و برعکس در کامن لا به عنوان دفاعی محسوب می شود که می توان در تخفیف مجازات از آن استفاده کرد همچنین در برخی از کشورها ،در عذر تحریک عاملی که تخفیف دهند? مجازات باشد ذیل «اغتشاشات روانی گسترده» بیان شده است.عذر تحریک نیز از دو جهت قابل تأمل است؛اولاً به عنوان عامل معافیت از مجازات که جز در یکی دو مورد مانند ماده 630 قانون مجازات اسلامی در قانون جزای ایران به کار نرفته و ثانیاً به عنوان عامل تخفیف مجازات می باشد که بند پ ماده 38 قانون مجازات اسلامی به صراحت به آن اشاره کرده و نیز مواردی مثل تحریک پلیس که متهم می تواند ذیل عنوان اجبار معنوی بیرونی از خود دفاع کند.