نام پژوهشگر: شراره باقری
شراره باقری چنگیز مولایی
رولان بارت در تحلیل خود از فرهنگ عامه به خصوص در حوزه ی صنعت پوشاک و مد سوالی این چنین طرح می کند: آیا اغواگرترین نقاط بدن آن نقاطی نیستند که لباس آن ها را نپوشانده است؟ این فضاهای خالی سوژه را همواره به سمت خود کشیده است، سمت و سویی که اغلب بازگشتی از آن نبوده، سمت و سویی که در آن تن میل به ویرانی؛ تباهی و نیستی دارد. آن چه به نام تاریخ عرضه می شود در اصل روایتی تکراری و نااصیل نشأت گرفته از تخیل سوژه های انسانی است. تاریخ مدعیِ دراختیار داشتن تمامی پاسخ ها، خود تبدیل به علامت سوال بزرگی می شود. این تناقض ساختاری وسیع در تاریخ شکاف های زیادی از خود برجای گذاشته، شکاف هایی که اغلب مورخان آن را نادیده گرفته و ادبا در قالب تخیل دفن کرده اند. این شکاف ها هر از چند گاهی به پوسته ی نمادین تاریخ رسمی فشار می آورند و با به چالش کشیدن آن سطح نو و تازه ای از آگاهی را ممکن می سازند. این آگاهی را می توان به زعم نویسنده ی این سطور «تجربه ی مدرنیته» خواند. تجربه ای که در آن زمین پایدار تاریخ ناگهان فروریخته و سوژه با رخدادی تروماتیک روبه رو می شود، رخدادی که دانسته های او را به تعلیق خواهد کشاند، لحظه ای که انسان مدرن را ممکن می سازد، لحظه ای که در آن میل به یافتن پاسخ جای خود را به پرسش دوباره می دهد، آگاهی به مثابه پرسش و پرسش های دیگر.