نام پژوهشگر: حسین کارآمدبیشه

بررسی نظام معرفت شناختی ابن سینا و دلالت های آن در برنامه درسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه حوزه و دانشگاه - پژوهشکده علوم رفتاری 1393
  حسین کارآمدبیشه   سعید بهشتی

این پژوهش که با استفاده از روش تحلیلی و استنتاجی و به منظور بررسی نظام معرفت شناسی ابن سینا و دلالت های آن در برنامه درسی انجام شده است، بر این فرض استوار می باشد که دیدگاه های معرفت شناختی فیلسوفان بر ساختار و عناصر برنامه درسی اثر می گذارند. بر این اساس، یافته های تحقیق حاکی از آنند که حس و عقل کانون نظام معرفت شناسی ابن سینا را تشکیل می دهند. از نظر شیخ، با این که بیش تر معرفت های بشری در اثر ارتباط متقابل میان حس و عقل پدید می آیند، ولی وی تجربه های حسی را مقدمه ای برای کسب معرفت عقلانی می داند. آدمی باید بکوشد تا با بهره مندی هرچه زیادتر از تجربه های حسی، بر ادراکات عقلی خود بیفزاید و قدرت حدس را تقویت نماید. او می تواند مراتب مختلف معرفت حسی و عقلی را یکی پس از دیگری سپری کرده، به عقل فعال برسد و به حقایق هستی آگاهی یابد. در مقایسه با حس، عقل دارای کارکردهای مهمی می باشد و تجربه و روش های تجربی در صورتی اعتبار می یابند که از پشتوانه عقلی برخوردار شوند. چنین نگرشی، رویکرد عقل گرایی در برنامه درسی را در پی داشته است که افزون بر برخورداری از نقاط مشترک با رویکردهای شناختی برنامه درسی، تفاوت هایی نیز با آن ها دارد. مطابق با این رویکرد، قدرت تفکر و استدلال، هدف اساسی برنامه درسی را تشکیل می دهد.هدف غایی برنامه درسی، سعادت و کمال واقعی و یا دست یابی به قرب الهی است که در اثر اهداف واسطی رشد و شکوفایی عقل نظری و عقل عملی حاصل می شود. اهمیت نقش حس و عقل، اعتبار عقلی، تأمین کمال و سعادت انسان، علاقه فراگیر، قابلیت فهم و یادگیری، زمینه سازی برای استقلال در یادگیری، ارتباط با واقعیت مورد مطالعه و جامع نگری، مهم ترین اصول حاکم بر محتوای برنامه درسی می باشند. در سازمان دهی محتوا نیز باید توالی و وسعت رعایت گردند. تعدد روش ها، عقلانیت و تفکر، فعال سازی فراگیران، تناسب با قابلیت های آنان، نقش حواس در آموزش و یادگیری و زمینه سازی برای کشف حقایق، از جمله اموری اند که در قالب الگوهای آموزش و یادگیری فعال باید مورد توجه واقع شوند. کسب مهارت های تفکر و استدلال، تحقق هدف ها، رشد اخلاقی فراگیران، پرهیز از ارزشیابی های مبتنی بر حفظ مطالب، ملاحظه سطوح مختلف دانش و تنوع روش ها و ابزارهای ارزشیابی، مهم ترین اصول ارزشیابی هستند که در الگوهایی هم چون خردگرا و هدف گرا تحقق می بایند.