نام پژوهشگر: لیلی مولود
لیلی مولود اسمعیل رحیمی نژاد
چکیده ازآغاز پیدایش علم جرم شناسی مطالعات جرم شناسان همواره حول جرایم سنتی و خیابانی به ظاهر خشونت بار بوده و بررسی های اولیه آن ها حول این موضوع که جرم زائده فقر است دور می زد و تا سال 1939 جرم یقه سفیدها در علم جرم شناسی عنوان و جایگاهی نداشت، ادوین ساترلند جرم شناس معروف آمریکایی برای اولین بار در سال1939 با هدف اصلاح این تفکر غالب حاکم بر جرم شناسی کلاسیک، عنوان بزهکاری یقه سفیدها را مطرح کرد، بر اساس نظر وی جرایم یقه سفیدی به جرایمی گفته می شود که افراد طبقه بالا و مرفه جامعه در رابطه با شغل و حرفه خود مرتکب آن می شوند. جرایم یقه سفیدی برخلاف جرایم سنتی و خیابانی گرچه به صورت پنهان و غیرخشن ارتکاب می یابند اما از حیث پی آمدهای اقتصادی و سیاسی، بسیار مخرب تر از جرایم سنتی هستند، به همین دلیل با توجه به ویژگی های جرایم یقه سفیدی و هم چنین عدم کارایی ضمانت اجراهای کلاسیک در برخورد با آن ها، نیازمند اتخاذ تدابیر ویژه ای در این خصوص هستیم. ناتوانی سیستم دادگستری و قوانین کیفری در رویارویی با جرایم اقتصادی و فساد مالی و هم چنین هزینه های سرسام آور تدابیرکیفری، سیاست گذاران را وادار به اعمال تدابیر پیش گیرانه غیرکیفری در این رابطه کرده است. در این راستا تدابیر پیش گیرانه وضعی با هدف کاهش موقعیت ها و فرصت های ارتکاب جرم، از طریق؛ نظارت های مالی بر دستگاه های دولتی، شناسایی و کنترل ارباب رجوع، حفظ و نگهداری سوابق افراد، خصوصی سازی، دسترسی آزاد به اسناد دولتی، تعدیل راز داری بانکی، ممانعت از تعارض منافع، کنترل دارایی های افراد و امر به معروف و نهی از منکر و هم چنین تدابیر پیش گیرانه اجتماعی با هدف اصلاح جامعه و سایر نهادهای آن؛ با اعمال تدابیرآموزشی، گزارش دهی، مشارکت نهادهای مدنی، وسایل ارتباط جمعی، برقراری عدالت اقتصادی، مهم ترین تدابیر غیرکیفری اتخاذ شده در خصوص مقابله با جرایم یقه سفیدی در حقوق ایران و کنوانسیون های بین المللی به شمار می آیند. واژگان کلیدی: جرم یقه سفیدی ، پیش گیری اجتماعی ، پیش گیری وضعی، حقوق ایران، کنوانسیون های بین المللی