نام پژوهشگر: فاطمه عیسی پور
فاطمه عیسی پور اکبر علیوردی نیا
فرار از خانه از جمله رفتارهای ناسازگارانه ای است که از کودکان و نوجوانان سر می زند. گر چه در نگاه اول فرار پدیده ای فردی به نظر می رسد ولی با توجه به پیامدهای سوء آن برای جامعه باید آن را از جمله آسیب های اجتماعی به حساب آورد. بیشتر تحقیقات جامعه شناختی در این زمینه پیرامون مسائل خانوادگی بوده و نقش دین و اعتقادات دینی که از اهمیت زیادی برخوردار است، مورد غفلت واقع شده است که همین بی توجهی به مفاهیم دینی و عدم درک این مسئله که دینداری می تواند تا میزان قابل توجهی آمار آسیب های اجتماعی را پایین بیاورد، باعث شده است که هر روزه شاهد معضلات اخلاقی و اجتماعی بیشتری باشیم. همچنین اکثر پژوهش های انجام شده در رابطه با فرار، به بررسی نمونه دختران فراری پرداخته اند و به وضعیت میزان گرایش دختران به فرار از منزل کمتر توجه داشته اند. در مطالعه پیش رو سعی می شود به تبیین جامعه شناختی تاثیر دینداری بر گرایش به فرار از منزل در بین دختران دانش آموز پرداخته شود و با کمک اطلاعات تجربی به دست آمده از تحقیق و چهارچوب نظری که مبتنی بر نظریه پیوند اجتماعی هیرشی، که دارای چهار بعد (پیوستگی دینی التزام دینی، مشارکت دینی و باور دینی) می باشد، به تبیین تاثیر دینداری بر گرایش به فرار از منزل بپردازد. روش پژوهش پیمایشی می باشد و اطلاعات حاصل براساس ابزار پرسش نامه ی خود اجرا گردآوری شده است. جمعیت تحقیق مورد مطالعه ، کلیه ی دانش آموزان دبیرستانی شهر بابلسر در سال تحصیلی 92 – 91 بوده که تعداد کل آنها برابر با 1597 نفر است. از این تعداد، 370 نفر براساس نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای تصادفی متناسب مورد مطالعه قرار گرفتند و داده ها با استفاده از نرم افزار spss و lisrel تحلیل شد. نتایج داده ها حاکی از این است که از بین ابعاد دینداری بیشترین تاثیر متعلق به باور دینی( 24/0- ) و بعد آن مشارکت دینی( 11/0- ) بوده است و دو بعد دیگر(پیوستگی دینی و التزام دینی) معنادار نبوده است. به طور کلی معادلات ساختاری لیزرل نشان داده است که تاثیر دینداری بر گرایش به فرار از منزل 29/0- بوده است و مذهب می تواند بعنوان یک عامل حمایتی اثر پذیری جوانان را از رفتارهای انحرافی کاهش دهد.