نام پژوهشگر: رحمان سوری

تأثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی وترکیبی بر سطح لپتین، آدیپونکتین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین زنان میانسال کم تحرک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده تربیت بدنی 1389
  حمیده منتظری طالقانی   رحمان سوری

هدف پژوهش حاضر اثر 10 هفته تمرینات ورزشی منتخب استقامتی، قدرتی و ترکیبی بر زنان میانسال کم تحرک و چاق که حداقل 1 سال از یائسه شدن آنها گذشته باشد بود. بدین منظور 32 زن یائسه با (میانگین سنی 23/3 ± 67/52 ، متوسط قد 60/4 ± 828/ 157سانتیمتر، وزن76/2 ± 625/75 کیلوگرم، توده بدن 03/1 ± 64/30 ، درصد چربی بدن 725/1 ± 865/39، با میانگین whr : 18/0 ± 891/0) به طور تصادفی در 4 گروه استقامتی، مقاومتی، ترکیبی و کنترل قرار گرفتند.. آزمودنیهای گروه تجربی، گروه استقامتی شامل راه رفتن در آب با شدت 60 تا 70% حداکثر ضربان قلب و مدت 45 دقیقه ، گروه مقاومتی شامل پرس شانه ، کشش زیربغل، پارویی، پرس پا، جلوران و پشت ران 3 دوره با 15 تکرار با شدت 60 تا 70% rm 1 ، گروه ترکیبی همان برنامه تمرین مقاومتی با 2 دوره و 15 تکرار همراه با برنامه گروه استقامتی را به مدت 22 دقیقه انجام دادند. جهت بررسی اثر شدت های متفاوت تمرین بر متغیر های وابسته، از آزمون t زوجی (t وابسته) استفاده شد. به کمک آنالیز واریانس یک طرفه اختلاف میانگین تغییرات قبل و بعد از تمرین بین گروه ها تعیین و در صورت معنا داری آن از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد یافته های تحقیق نشان داد 10 هفته تمرین استقامتی با شدت 60-70% حداکثر ضربان قلب میزان لپتین را به طور معنی داری کاهش (012/0 p=) وآدیپونکتین پلاسما را افزایش ( 015/0 p=) داد همچنین بر میزان انسولین (006/0= p) و شاخص مقاومت به انسولین (005/0= p) تآثیر معنی داری گذاشته است. از سوی دیگرتأثیر تمرین مقاومتی با شدت 60 تا 70% rm 1 بر میزان لپتین (620/0 (p=، آدیپونکتین (921/0 p=)، انسولین (738/0= p) و شاخص مقاومت به انسولین (738/0 p=) معنی دار نمی باشد. همچنین نتیجه تمرینات ترکیبی حاکی ازآن بود که 10 هفته تمرین ترکیبی موجب افزایش آدیپونکتین به طور معنی دار می شود (001/0 p=) اما اثر معنی داری بر میزان لپتین ندارد (214/0 p=) هر چند که تغییرات انسولین (009/0= p) و فاکتور مقاومت به انسولین (028/0= p) معنی دار می باشد. نتایج پژوهش حاضر در بررسی اثر برنامه تمرینی مشتمل بر تمرین هوازی همراه با تمرین مقاومتی حاکی از آن است که تمرینات ترکیبی همانند تمرین استقامتی اگر موجب کاهش وزن ، درصد چربی بدن، توده بدن به طور معنی داری شود می تواند موجب افزایش آدیپونکتین و کاهش لپتین شود که این خود بهبود حساسیت انسولین و کاهش شاخص مقاومت به انسولین را به همراه دارد.

تاثیرنوع تمرین بر شاخص های التهاب عروقی در بیماران مبتلا به دیابت نوع
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1391
  فاطمه نوری   رحمان سوری

شیوع دیابت در جهان در حال افزایش است و بیماری عروق کرونر قلب (chd)علت اصلی مرگ و میر در بیماران دیابتی می باشد.هدف از این پژوهش عبارت است از مطالعه ی اثرتمرین هوازی بر مقادیرicam-1شاخص التهابی جدید و پیشگویی کننده ی بیماری های قلبی و عروقی . بدین منظور 24 زن مبتلا به بیماری دیابت نوع 2 مرکز دیابت شهر همدان بصورت داوطلبانه و بعد از معاینات پزشکی انتخاب شدند و بطور تصادفی در دو گروه تجربی(n=12) درسنین (01/3±7/43)سال وقد(06/0±56/1)مترووزن(18/11±12/69)کیلوگرم وگروه کنترل(n=12)با سن(73/1±42/45)سال وقد(07/0±58/1) مترووزن(29/11±24/72)کیلوگرم قرار گرفتند. تمرین هوازی شامل 10هفته تمرین بود که با تواتر سه جلسه در هفته انجام شد و هر جلسه به مدت 55-45 دقیقه.این مدت شامل دویدن نرم (از10 تا 20 دقیقه) حرکات موزون یا ایروبیک به طور فزاینده (20 تا 35 دقیقه) و حرکات کششی (از 5 تا 10 دقیقه) برای سرد کردن بدن انجام شد.دویدن نرم از 5 دقیقه در جلسه های اول شروع و به 15 دقیقه در جلسه های آخر رسید . حرکات موزون شامل حرکاتی می باشد که عضلات بزرگ دست و پا را درگیرمی کند . طی دوره تمرین مدت و شدت تمرین به تدریج افزایش یافت. شدت تمرینات در 3 هفته اول 60%-65% ضربان قلب بیشینه، 3هفته دوم 70%-65% ضربان قلب بیشینه، 2 هفته بعدی70%-75% ضربان قلب بیشینه و 2 هفته آخر 80%-75% ضربان قلب بیشینه اجرا شد. قبل از اجرای تمرین اصلی 10 دقیقه گرم کردن شامل (دویدن آرام : 3-2 دقیقه، اجرای حرکات کششی: 5 دقیقه، دویدن آرام : 3-2 دقیقه ) در نظر گرفته شد. خون گیری پس از 12 ساعت نا شتایی در شروع و پایان 30جلسه تمرین در شرایط مشابه انجام شد و مقادیرicam-1 اندازه گیری شد.داده ها با استفاده از، آزمونtزوجی، وآزمون tمستقل، در سطحp?0/05))برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد بر اساس نتایج آزمون t زوجی سطح icam-1 در گروه استقامتی ( p?0/02) با کاهش معنی دار همراه بوده است. از سوی دیگر پس از اجرای تمرینات سطوح انسولین، مقاومت به انسولین و نیمرخ لیپیدی نیز به صورت معنی داری بهبود یافت p?0/05)). تغییرات سطح سرمی icam-1 در بیماران دیابتی، در مقایسه باگروه کنترل تفاوت معنی داری نداشت. (p?0/05)

مقایسه آثار شدت تمرین بر اپلین ومقاومت انسولینی مردان میانسال دارای اضافه وزن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان البرز - پژوهشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1393
  محمد یازی   رحمان سوری

چکیده اپلین، آدیپوکاین جدیدی است که بالقوه کاهش مقاومت انسولینی را به همراه دارد. داده های اندکی در مورد تاثیر تمرین ورزشی بر غلظت سرمی اپلین وجود دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه آثار شدت تمرین برسطوح اپلین ومقاومت انسولینی مردان میانسال دارای اضافه وزن بود. بدین منظور تعداد 36 نفر (با میانگین سن 35 تا 50 و شاخص توده بدنی 27 تا 30) به صورت تصادفی در سه گروه با شدت متوسط، پر شدت و کنترل تقسیم شدند. پروتکل تمرین شامل دو بخش شدت متوسط و بالا اجرا شد. برنامه تمرینی شدت متوسط شامل دویدن تقریبا 19 کیلومتر در هفته با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا شد. برنامه تمرینی گروه شدت بالا شامل دویدن با شدت 75 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه در همان فاصله (19 کیلومتر) اجرا شد. جهت ایجاد توانایی لازم و همچنین کاهش خطر آسیب های اسکلتی، در هفته های ابتدایی به منظور تطابق بیشتر برنامه تمرینی با شدت های 10 درصد کمتر و در 2 تا 3 نوبت اجرا شد. به تدریج در هفته های بعد زمان کامل تمرین اجرا شد. در آغاز و پایان برنامه تمرینی 10 دقیقه زمان برای سرد کردن و گرم کردن در نظر گرفته شد. خونگیری به منظور اندازه گیری سطوح سرمی اپلین، نیمرخ لیپیدی خون، انسولین، مقاومت به انسولین و قند خون پس از 12 ساعت ناشتایی، قبل از آغاز و پس از 48 ساعت از پایان پژوهش انجام شد. آزمون تحلیل واریانس یک سویه در سه گروه پرشدت، با شدت متوسط و کنترل حاکی از آن است که اثر تفاوت پیش تا پس آزمون سطوح اپلین بین گروه ها معنادار نمی باشد (05/0 p>)، با این حال بین پیش آزمون و پس آزمون در گروه پرشدت (4/16 درصد افزایش) تفاوت معناداری وجود داشت، اما این تفاوت در گروه کنترل و شدت متوسط (4/12 درصد افزایش) معنادار نبود (05/0 p>). پیرامون تغییرات انسولین، قند خون و شاخص مقاومت به انسولین در سه گروه پرشدت، با شدت متوسط و کنترل تفاوت معنی داری بین گروه-ها مشاهده نشد (05/0 p>). سطوح مقاومت به انسولین در گروه با شدت متوسط 20 درصد و پرشدت 5/18 درصد کاهش یافت ولی معنی دار نبود(05/0 p>). اما سطح قند خون در گروه با شدت متوسط( 2/5 درصدکاهش)ودر گروه باشدت بالا (3/5کاهش)را نشان داد اما معنا دار نبود (05/0 p>). هموگلوبین گلیکوزیله در گروه های پر شدت و با شدت متوسط کاهش یافت ولی این کاهش در گروه پرشدت معنی دار بود (05/0 p<). تغییرات سطوح سرمی تری گلیسرید، کلسترول، hdl-c، در هر سه گروه تفاوت معنی داری را نشان نداد (05/0 p>). با این حال کاهش کلسترول در گروه پرشدت وافزایش hdl-c در هر دو گروه تجربی معنادار بود (05/0 p<). تغییرات سطوح ldl-c در بین گروه ها معنی دار بود بطوری که در گروه پرشدت 7/13 درصد کاهش معنی داری را نشان داد (05/0 p<).اکسیژن مصرفی بیشینه در هردوگروه تجربی افزایش معناداری را نشان داد(05/0>.( p ،تغییرات وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی و نسبت دور کمر به باسن در هر دو گروه تجربی بطور معنی داری کاهش یافت (05/0 p<). واژگان کلیدی : اپلین،مقاومت انسولینی،اضافه وزن،میانسال،شدت تمرین

مقایسه آثار شدت تمرین بر سطوح آیریزین و نیمرخ لیپیدی مردان میانسال دارای اضافه وزن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان البرز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  محبوبه خسروی   رحمان سوری

مقایسه آثار شدت تمرین بر سطوح آیریزین و نیمرخ لیپیدی مردان میانسال دارای اضافه وزن

تاثیر نوع تمرین بر سطوح پلاسمایی 21 fgf در زنان یائسه چاق غیر فعال
پایان نامه دانشگاه الزهراء علیها السلام - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1394
  بهناز رجبی   رحمان سوری

فاکتور های رشد فیبروبلاست (fgf) از جمله fgf21 در آغاز و تشدید دیابت نوع دوم و چاقی و دیگر بیماری های متابولیکی نقش کلیدی ایفا می کند. پژوهش حاضر تاثیر نوع تمرین بر سطوح پلاسمایی fgf21 خون در 30 زن یائس? چاق غیرفعال را مورد مطالعه قرار داده است. به این منظور شرکت کنندگان به صورت تصادفی درگروه های استقامتی، مقاومتی و گروه کنترل تقسیم شدند. گروه استقامتی، در تمرینات دویدن روی تردمیل با شدت 80-60 درصد ضربان قلب بیشینه و گروه مقاومتی در تمرینات مقاومتی با شدت 65-40 درصد یک تکرار بیشینه 3 جلسه در هفته شرکت کردند. خونگیری به منظور اندازه‏گیری سطوح fgf21 و نیمرخ متابولیکی قبل از شروع پروتکل و 24 ساعت بعد از آخرین جلس? تمرین انجام شد. یافته‏ها نشان دادند، که تمرینات استقامتی و مقاومتی در تنظیم سطوح fgf21 سرم در زنان چاق یائسه غیرفعال موثر می باشند و افزایش سطوح fgf21 در گردش خون منجر به کاهش انسولین و شاخص مقاومت به انسولین و در نتیجه کاهش خطر بیماری های قلبی عروقی می گردد.