نام پژوهشگر: نرجس مهربان ظاهری
نرجس مهربان ظاهری مرتضی محسنی
فریدون مشیری با حضور در طبیعت توانست ذهنیت شعری خویش را با طبیعت درآمیزد و آن را دست آویزی برای تصاویر شعری خود سازد. طبیعت در مراحل سه گانه ی شعر مشیری حضوری زنده و الهام بخش دارد. دستاورد این پژوهش ناظر بر این است که مضامین اصلی اشعار مشیری در زمینه ی طبیعت با نگاهی نمادین، رمانتیک و فضای اجتماعی و انسانی شاعر مطرح شده است.از عناصر طبیعی مورد توجه مشیری می توان به گل و انواع آن و شب که هر کدام به ترتیب حدود 545 و 425 بار در مجموعه اشعار او به کار رفته است، اشاره کرد. گل و شب در دفتر « تشنه ی طوفان » بیش ترین بسامد را دارد، و واژه ی ابر حدود 70 بار کم ترین بسامد را به خود اختصاص داده است. و بیش ترین بازتاب فکری مشیری نیز در قالب همین تصاویر شب و تیرگی و گل و توصیف معشوق نمود پیدا می کند. در بخش پایانی به نقش طبیعت در شکل گیری شگردهای بلاغی پرداخته شده است. در بررسی طبیعت به عنوان عنصر تصویر ساز این نتیجه به دست آمده که تشخیص در اشعار مشیری بسامد بالایی دارد. هم چنین از انواع استعاره، استعاره ی مکنیه نسبت به استعاره ی مصرحه بیش تر آمده است و در تشبیه، از اضافه ی تشبیهی بیش تر از تشبیه های گسترده استفاده کرده است.