نام پژوهشگر: امین درخشانفر
ایمان فاطمی امین درخشانفر
گیاه خارخاسک( tribulus terrestris)، گیاهی با گستردگی جهانی است که در اکثر نقاط جهان و بخصوص ایران می روید. از گیاه کامل، بخصوص میوه های آن برای درمان بیماریهای مختلفی مانند؛ عفونت های ادراری و دیابت استفاده می شود. از این گیاه به عنوان یک داروی تقویت کننده جنسی در هر دو طب سنتی هندی و چینی استفاده می شده است. در این تحقیق، اثرات هیستوپاتولوژیک تجویز عصاره خارخاسک بر روی بافت بیضه، کبد و کلیه در رت مورد بررسی قرار گرفته است. 60 سر رت نر با وزن 250-270 گرم استفاده شد. سپس موش ها به طور تصادفی به 10 گروه مساوی تقسیم شدند ، هشت گروه درمان تحت تجویز خوراکی عصاره خارخاسک در نرمال سالین ، به میزان 10و20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به مدت 14، 28، 35 و 49 روز قرار گرفتند. گروه های کنترل شامل دو گروه کنترل گاواژ و کنترل صفر بودندکه کنترل گاواژ در طول مطالعه با نرمال سالین گاواژ در آن ها انجام می شد و کنترل صفر هیچ درمانی درآن صورت نمی گرفت. بعد از اتمام مطالعه رت ها کشته شده واز بافت های بیضه ، کبد و کلیه آنها مقاطع هیستوپاتولوژیک تهیه گردید. ادم، پرخونی و دژنراسیون لوله های سمینی فروس ضایعات هیستوپاتولوژیکی بود که در بیضه ها دیده شد. ضایعات هیستوپاتولوژیک کبد شامل پرخونی،هیپرپلازی مجاری صفراوی و دژنراسیون هیدروپیک بود و ضایعاتی که در کلیه مشاهده شد شامل تغییر گلومرولی، نفریت بینابینی، آتروفی گلومرولی، پرخونی و گلومرولو اسکلروز بود. تمام ضایعات مشاهده شده با افزایش دز و زمان تجویز شدید تر می شد. با توجه به نتایج فوق، علاوه بر اینکه مطالعات جامع تر در مورد اثرات سمی این گیاه مورد نیاز می باشد، باید از استفاده بی رویه از آن نیز پرهیز گردد.
فرناز یزدی زاده امین درخشانفر
جنتامایسین آمینوگلیکوزیدی موثر بر علیه عفونت های ناشی از باکتری های گرم منفی است ولی نفروتوکسیسیتی و آسیب اکسیداتیو ناشی از آن استفاده ی بالینی از آن را محدود کرده است کاکل ذرت یک داروی گیاهی جهت درمان التهابات حاد سیستم ادراری تناسلی است. در این تحقیق اثرات عصاره ی کاکل ذرت در پیشگیری از سمیت کلیوی جنتامایسین مورد مطالعه قرار گرفت . 60 موش صحرایی نر نژاد اسپراگ داولی به طور تصادفی به 10 گروه مساوی تقسیم شدند و به شرح ذیل مورد تزریق قرار گرفتند : گروه 1 نرمال سالین 0.1 mg/kg گروه 2 جنتامایسین 100 mg/kg گروه 3 عصاره ی الکلی کاکل ذرت 200 mg/kg گروه 4 عصاره ی الکلی کاکل ذرت 300 mg/kg گروه 5 عصاره ی الکلی کاکل ذرت 400 mg/kg گروه 6 عصاره ی الکلی کاکل ذرت 500 mg/kg گروه 7 عصاره ی الکلی کاکل ذرت 200 mg/kg + جنتامایسین 100 mg/kg گروه 8 عصاره ی الکلی کاکل ذرت 300 mg/kg + جنتامایسین 100 mg/kg گروه 9 عصاره ی الکلی کاکل ذرت 400 mg/kg + جنتامایسین 100 mg/kg گروه 10 عصاره ی الکلی کاکل ذرت 500 mg/kg + جنتامایسین 100 mg/kg
امین علی شمسی امین درخشانفر
چکیده ندارد.
حامد صمدیه علی اصغر مظفری
مقدمه:مطالعه حاضر به منظور تعیین سطح هورمون ها و میزان ضایعات هیستوپاتولوژی غده تیروئید در گوسفندان ارجاعی به کشتارگاه کرمان صورت گرفت. مواد و روش کار: به این منظور در طول یکسال و در فصول متفاوت، به کشتارگاه صنعتی دام کرمان مراجعه و تعداد 120 نمونه (هر فصل 30 نمونه) شامل خون و بافت تیروئید جمع آوری گردید. نمونه های تیروئید برای تهیه لام به آزمایشگاه هیستوپاتولوژی ارسال شد و در آزمایشگاه هیستوپاتولوژی نمونه های تیروئید برش طولی و عرضی داده شدند و سطح مقطع آنها مورد بازرسی قرار گرفت و از حالتهای غیر طبیعی با استفاده از دوربین، عکس تهیه گردید. میزان تیروکسین و تری یدوتیرونین سرم در آزمایشگاه اندازه گیری شد. نتایج: نتایج حاصل از اندازه گیری میانگین غلظت هورمون های تیروئیدی در مطالعه حاضر نشان داد که غلظت هورمون های تیروئیدی در فصول تابستان و پاییز از محدوده طبیعی به صورت غیر معنی داری فراتر رفته است. در بین فصول مختلف تغییرات تیروکسین معنی دار نیست ولی تری یدوتیرونین در بهار کاهش معنی داری نسبت به سایر فصول نشان داد. همچنین نتایج مطالعه حاضر حاکی از افزایش t3و t4در فصل پاییز به صورت غیر معنی دار می باشد. مقایسه سطح تغییرات هورمون های تیروئیدی و ضایعات تیروئید بیانگر عدم وجود ارتباط مشخصی بین آنها می باشد. همچنین نتایج حاکی از وجود ضایعات متعدد در تیروئید که شامل هیپرپلازی منتشر(83/75%)، فولیکول های کیستیک (83/45%)، معدنی شدن کلوئید (5/12%)،گواتر کلوئیدی (33/8%)، آتروفی پیشرفته فولیکولار (33/3%)، گواتر دیس هورموژنیک ارثی (5/2%)، ادنومای پاپیلاری (5/2%)، آتروفی فولیکولار(66/1%)، گواتر هیپرپلاستیک نودولار (66/1%)، آتروفی زود هنگام فولیکولار (83/0%)، نشت کلوئید به بافت بینابینی (83/0%)، التهاب گرانولوماتوز تیروئید (83/0) ، خونریزی (83/0%) می باشد که برای اولین بار در مطالعه حاضر گزارش گردیده اند. با توجه به انواع گواتر در ضایعات تیروئید، احتمال کمبود ید در دام های منطقه وجود دارد.
محمد جواد بهزادی شهربابک محمد مهدی مولایی
این مطالعه ی تجربی به ارزیابی هیستوپاتولوژیک جوانه زدایی گوساله متعاقب تزریق اسانس گل میخک در ناحیه ی جوانه ی شاخی پرداخته و آن را با جوانه زدایی حرارتی به عنوان یک روش متداول در جوانه زدایی گوساله ها مقایسه کرده است.14گوساله ی سالم 5 روزه از هر دو جنس نر و ماده انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تقسیم بندی شدند. در گروه a، 1میلی لیتر محلول دی متیل سولفوکساید و در گروه b، 1میلی لیتر اسانس گل میخک در ناحیه ی جوانه ی شاخی سمت راست و چپ گوساله ها تزریق شد. در گروه c گوساله ها توسط دستگاه شاخ سوز الکتریکی(بودکس) جوانه-زدایی شدند. ارزیابی ماکروسکوپیک و میکروسکوپیک ناحیه ی جوانه ی شاخی در روز های 4، 8 و12 پس از عمل جوانه زدایی صورت گرفت. برای بررسی هیستوپاتولوژیک، از بافت ناحیه ی جوانه ی شاخی به صورت تمام ضخامت نمونه تهیه شد و مورد رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین قرار گرفت.ارزیابی های ماکروسکوپیک و میکروسکوپیک نشان داد که دی متیل سولفوکساید تأثیر قابل توجهی روی ناحیه ی جوانه ی شاخی نداشته است. در گروه تزریق اسانس گل میخک و جوانه زدایی حرارتی لایه ی اپیدرم و درم ناحیه ی جوانه ی شاخی نکروز شده بود. التهاب و نکروز بافتی در گروه cنسبت به گروهb شدیدتر و گسترده تر بود. ترمیم ناحیه ی آسیب دیده در گروهb بسیار بهتر از گروه c انجام شد.بر طبق نتایج بدست آمده در مطالعه ی حاضر، می توان نتیجه گرفت که تزریق اسانس گل میخک در ناحیه ی جوانه ی شاخی، می تواند از طریق نکروز لایه ی اپیدرم و درم بافت جوانه ی شاخی با عوارض کمتری جوانه زدایی نماید. کلمات کلیدی: اسانس گل میخک، جوانه زدایی، گوساله، مطالعه ی هیستوپاتولوژی
سوده علیدادی امین درخشانفر
در این تحقیق 14 قطعه جوجه گوشتی نر یک روزه از نژاد راس به دو گروه شامل گروهی که تنها آب وگروهی که آسپیرین (400 میلی گرم به ازای هر لیتر در آب آشامیدنی) دریافت می-کردند،تقسیم شدند و مدت 21 روز در شرایط استاندارد پرورش یافتند. جوجه ها روزانه دو باراز لحاظ وجود یا عدم وجود علایم لنگش مورد بازدید قرار گرفتند.پس از پایان دوره، پرندگان کشتار و پس از اخذ نمونه خون، از نمونه های بافت استخوانی مقاطع بافت شناسی تهیه گردید. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که هیچ یک از جوجه ها در دو گروه کنترل و درمان، علامتی از لنگش را نشان ندادند. با وجود این، مشاهدات هیستوپاتولوژی استخوان های تیبیوتارس در گروه درمان اختلالات عروقی همراه با تغییرات دژنراتیو کندروسیت های صفحات رشد را نشان داد که به مینرالیزاسیون بالا و سریع استخوان نسبت داده شد. علاوه بر این، فعالیت آنزیم فسفاتاز قلیایی در گروه درمان به طور معناداری کاهش یافت که دلالت بر وجود دیسکندروپلازی دارد. مطالعه حاضر نشان داد که تجویز خوراکی آسپیرین با دوز 400 میلی گرم در هر لیتر آب آشامیدنی به مدت 21 روز باعث ایجاد تغییرات هیستوپاتولوژی در جوجه های گوشتی می گردد. لذا به نظر می-رسد که مهار پروستاگلاندین ها در جوجه های دریافت کننده آسپیرین عمدتاً به اختلال در تمایز طبیعی کندروسیت های صفحات رشد استخوان های تیبیوتارس منجر می شود.
عبدالرحمن بهزادی محمد مهدی مولایی
چکیده عقیم سازی در دام های نر در گونه های مختلف حیوانی با اهداف گوناگونی از قبیل کنترل جمعیت، بهبود کیفیت لاشه و مهار حالت تهاجمی آنها انجام می شود. عقیم سازی در حیوانات نر به دو روش جراحی و غیر جراحی صورت می گیرد که روش های جراحی شامل وازکتومی و اخته کردن است و روش غیر جراحی شامل تزریق داخل بیضه ای موادی است که باعث نکروز و از بین رفتن لوله های منی ساز بیضه می شود. میخک گیاهی دارویی با نام علمی سیزیژیوم آروماتیکوم است که از آن عصاره ای به نام اوژنول استخراج می شود. اوژنول دارای خواص متعددی از قبیل شل کنندگی عضلات، تب بر، آنتی اکسیدانی، ضد قارچی وضد باکتری بوده و در دندان پزشکی به عنوان ضد عفونی کننده، آرام کننده درد دندان و تخریب نسج مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر عقیم سازی اوژنول بر روی بیضه رت می باشد. در این بررسی 70 سر رت نر بالغ انتخاب و به طور تصادفی به 4 گروه درمان با غلظت های اوژنول 100%، 50%، 25% و 5/12% و یک گروه کنترل و دو گروه شاهد تقسیم شدند.در همه گروه ها حجم تزریق 2/0 میلی لیتر بود. موش های گروه شاهد نیز بدون تزریق نگهداری شدند. 8 و 42 روز پس از تزریق، 50 % از موش های هر گروه به صورت تصادفی انتخاب و بلافاصله پس از مرگ موش ها بیضه ها و اپیدیدیم آن ها خارج شد. بعد از نمونه گیری از بیضه و اپیدیدیم موش ها تعداد، میزان زنده مانی و حرکت اسپرم های موجود در دم اپیدیدیم ارزیابی گردید. نتایج نشان دهنده آن است که پس از تزریق دوز های مختلف اوژنول در بیضه فاکتور هایی مانند زنده مانی، تعداد اسپرم و حرکت اسپرم های موجود در دم اپیدیدیم در چهار گروه درمان به طور معنا داری کاهش یافت
نیما قلعه خانی جلیل آبشناس
عقیم سازی در سگ های نر با هدف کنترل جمعیت آنها و عمدتا با استفاده از روش های جراحی صورت می گیرد. این در حالی است که روش جراحی علاوه بر پر هزینه بودن، تهاجمی بوده و نیاز به بی هوشی دارد. برای رفع این مشکل محققین در جستجوی یافتن روش های عقیم سازی غیر جراحی شامل تزریق داخل بیضه ای موادی که باعث نکروز لوله های منی ساز بیضه شود برآمدند. میخک گیاهی دارویی است که از آن عصاره ای به نام اوژنول استخراج می شود. اوژنول دارای خواص متعددی از قبیل تب بر، آنتی اکسیدانی و ضد باکتری و تخریب نسج است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر عقیم سازی اوژنول بر روی بیضه سگ می باشد. در این مطالعه 9 قلاده سگ نر بالغ انتخاب و بطور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. در گروه a میزان 1 میلی لیتر از محلول دی متیل سولفوکساید، درگروه b میزان 1 میلی لیتر از اسانس گل میخک با غلظت 25% و در گروه c میزان 1 میلی لیتر از محلول نرمال سالین در هر دو بیضه راست و چپ تزریق شد. 42 روز بعد از تزریق سگ ها بیهوش شده بیضه ها به منظور تهیه نمونه هیستوپاتولوژیک به روش جراحی خارج شدند. در مطالعه حاضر بدنبال تزریق اسانس گل میخک در بافت بیضه از لحاظ میکروسکوپیک نکروز کامل لوله های منی ساز در تمام نمونه های این گروه مشاهده شد، البته شایان ذکر است که بدنبال تزریق dmso نیز در بافت بیضه نکروز مشاهده گردید، بنابراین تصمیم گیری در مورد اثر تخریبی ترکیب اسانس گل میخک و dmso مورد اطمینان نبوده و برای نتیجه گیری نهایی بایستی از تزریق اسانس گل میخک به تنهایی در سایر تحقیقات استفاده شود.
مهسا شمس الدین سعید امین درخشانفر
هدف از این مطالعه بررسی اثر ویتامین c به عنوان یک آنتی اکسیدان در کاهش آسیبهای ناشی از ایسکمی و خون رسانی مجدد اندام حرکتی خلفی بر روی کبد و کلیه است. 16 سر خرگوش سفید نیوزیلند به صورت تصادفی در چهار گروه درمان (4 سر)، کنترل (4 سر)، شم 1 (4 سر) و شم 2 (4 سر)تقسیم شدند.ویتامین 30c دقیقه قبل از انجام جراحی به صورت عضلانی به گروه درمان و شم 1 تزریق شد (mg/kg 500 ). به گروه کنترل و گروه شم 2 هم حجم با ویتامینc ، نرمال سایلین تزریق گردید. 6 ساعت ایسکمی در شریان رانی راست و به دنبال آن در گروه های درمان و کنترل 72 ساعت خون رسانی مجدد انجام شد. حیوانات قربانی شدند و نمونه از کبد و کلیه برای مطالعه هیستوپاتولوژیک اخذ گردید ( رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین). نتایج مطالعات هیستوپاتولوژیک در اندام های مختلف از این قرار است: گروه درمان: کبد- پرخونی و هیپرپلازی خفیف مجاری صفراوی. کلیه- نکروز خفیف بافت پوششی لوله ها. گروه کنترل: کبد- پرخونی، خونریزی، ترومبوس، هیپرپلازی مجاری صفراوی، نکروز و دژنرسانس مرکز لوبولی و اتساع سیاهرگ های مرکزی. کلیه- پرخونی، خون ریزی، نکروز بافت پوششی لوله ها، آتروفی گلومرولی، اتساع لوله ها و تشکیل قالب های سلولی و هیالینی. گروه شم 1: کبد- طبیعی وتنها پرخونی خفیف. کلیه- پرخونی. گروه شم 2: کبد- طبیعی و تنها پرخونی خفیف .کلیه- طبیعی، تنها پرخونی خفیف. مطالعات هیستوپاتولوژی حاکی از آن است که ویتامینc از ضایعات شدید کبدی و کلیوی ممانعت می نماید ولی همچنان آثاری از پرخونی و هیپرپلازی مجاری صفراوی در کبد و نیز نکروز بافت پوششی لوله ها در کلیه باقی می ماند. از اینرو شاید بتوان مصرف این ویتامین را توام با سایر ویتامین ها و مواد کاهنده اثرات ایسکمی، توصیه نمود.
رضوان سلطانی نژاد امین درخشانفر
هدف: این مطالعه به منظور ارزیابی اثر ویتامین eدر جلوگیری از جراحات ناشی از ایسکمی- خون رسانی مجدد شریان رانی راست در کبد و کلیه خرگوش انجام گردید. روش کار: 16 سر خرگوش سفید نیوزلندی به صورت تصادفی در چهار گروه درمان (4 سر)، کنترل (4 سر)، شم c (4 سر)، شم d (4 سر)تقسیم شدند.ویتامین e (mg/kg 500 )، 30 دقیقه قبل از انجام جراحی به صورت عضلانی به گروه درمان و شم c تزریق شد. به گروه کنترل و گروه شم d هم حجم با ویتامینe ، نرمال سایلین تزریق گردید. 6 ساعت ایسکمی در شریان رانی راست و به دنبال آن در گروه های درمان و کنترل 72 ساعت خون رسانی مجدد انجام شد. حیوانات قربانی شدند و نمونه بافتی از کبد و کلیه ها برای مطالعه هیستوپاتولوژیک اخذگردید ( رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین). نتایج: یافته های هیستوپاتولوژیک در اندام های مختلف به شرح ذیل است: گروه کنترل: کبد- پر خونی، خونریزی، ترومبوس، هیپرپلازی مجاری صفراوی، نکروز و دژنرسانس مرکز لوبولی و اتساع سیاهرگ های مرکزی. کلیه- پر خونی، خونریزی، نکروز بافت پوششی لوله ها، آتروفی گلومرولی، اتساع لوله ها و تشکیل قالب های هیالینی. گروه درمان:. کبد-پر خونی، تجمع اندک سلول های آماسی در اطراف فضای پورتال، هیپر پلازی خفیف مجاری صفراوی. کلیه-آتروفی در پاره ای از گلومرول ها و در پاره ای دیگر ضخیم شدن غشای پایه مویرگ ها در کلافه مویرگی که دلالت بر گلومرولو نفریت غشایی می نماید. گروه شم(c و d):کبد و کلیه ها طبیعی بودند تنها پر خونی خفیفی در آنها مشاهده گردید. نتیجه گیری: ویتامین e می تواند عوارض ناشی از ایسکمی- خون رسانی مجدد در شریان رانی بر کبد و کلیه را به صورت مشخصی کاهش دهد. کلمات کلیدی: ویتامین e، ایسکمی- خون رسانی مجدد، کبد، کلیه.
سحر پوشانه پور امین درخشانفر
چکیده : هدف : این مطالعه به منظور ارزیابی اثر ویتامین e در جلوگیری از جراحات ناشی از ایسکمی – خون رسانی مجدد شریانی رانی راست در قلب، ریه و مغز انجام گردید . روش کار : 16 سر خرگوش سفید نیوزلندی به صورت تصادفی در چهار گروه درمان ( 4 سر )، کنترل ( 4 سر )، شم 1(c) ( 4 سر )، شم 2(d) ( 4 سر ) تقسیم شدند . ویتامین e، دقیقاً30 دقیقه قبل از انجام جراحی به صورت عضلانی به گروه درمان و شم 1 تزریق شد ( mg/kg 500 ). به گروه کنترل و گروه شم 2 هم حجم با ویتامینe، نرمال سالین تزریق گردید. 6 ساعت ایسکمی در شریان رانی راست وبه دنبالآن در گروه های درمان و کنترل 72 ساعت خون رسانی مجدد انجام شد. ابتدا خونگیری به عمل آمده و سپس حیوانات قربانی شدند و نمونه بافتی از قلب، ریه و مغز برای مطالعه هیستوپاتولوژیک اخذ گردید. نتایج : یافته های هیستوپاتولوژیک در اندام های مختلف به شرح ذیل است : گروه کنترل : قلب – رابدومیولیز و نکروز سلول های عضلانی، سلول های دژنره با سیتوپلاسم اسیدوفیلیک و هسته های پیکنوتیک و خونریزی. ریه-پر خونی و خونریزی، اتلکتازی، ادم، پنومونی سروزی، هیپرمی شدید، نکروز بافت پوششی مجاری هوایی، ترومبوس و افزایش ضخامت دیواره های بین آلوئولی. مغز-تغییرات ایسکمی نورون ها، کروماتولیز مرکزی نورون ها، نکروز کانونی، ادم، دمیلینه شدن و اتساع عروق مننژ. گروه درمان : قلب- دژنرسانس سلولی. ریه- اتلکتازی. مغز- ایسکمی نورون ها. گروه شم1و2(d,c): همه اندام ها طبیعی بودند. نتیجه گیری : مطالعات هیستوپاتولوژیک حاکی از ضایعات شدید ناشی از ایسکمی در قلب، مغز و ریه است در حالی که ویتامینe به شدت ضایعات مذکور را بهبود می بخشد.
آرش اشرف امین درخشانفر
چکیده: هدف: این مطالعه به منظور ارزیابی اثر اسانس گیاه مریم گلی در جلوگیری از آسیب های ناشی از ایسکمی - خون رسانی مجدد کبد در قلب و کلیه انجام گردید. روش کار: در این مطالعه از 48 سر موش صحرایی نر اسپراگن- دولی با وزن و سن تقریباً یکسان که در شرایط محیطی و تغذیه ای همگون نگهداری می شدند استفاده گردید. این حیوانات به صورت تصادفی به 3 گروه به شرح زیر تقسیم شدند: 12 سر به عنوان گروه درمان، 12 سر به عنوان گروه کنترل ، 24 سر به عنوان گروه شم. گروه کنترل و درمان به 2 گروه و گروه شاهد به 4 گروه مساوی 6 تایی تقسیم شدند. اسانس مریم گلی در زمان های 24 ساعت و1ساعت قبل از جراحی به صورت خوراکی به گروه درمان و2 زیر گروه شم تجویز شد(08/0 میلی لیتر اسانس 02/0 درصد). هم چنین به گروه کنترل و2 زیر گروه شم به مقدار مساوی از نرمال سالین خورانده شد. به مدت 60 دقیقه لب راست خلفی کبد ایسکمی داده شد. در گروه شم رهیافت به ناحیه و دستکاری کبد همانند سایر گروه ها انجام گرفت. سپس در گروه های کنترل و درمان بسته به گروه بندی حیوانات، جریان خون مجدداً به مدت یک ساعت یا 24 ساعت برقرار شد. حیوانات قربانی شدند و نمونه از قلب و کلیه ها برای مطالعه هیستوپاتولوژیک اخذ گردید . نتایج: نتایج مطالعات هیستوپاتولوژیک در اندام های مختلف به قرار ذیل است: خون رسانی مجدد 24ساعته،گروه کنترل: قلب: خونریزی کانونی، کلیه: آتروفی گلومرولی،اتساع لوله ها خون رسانی مجدد 1 ساعته، گروه کنترل: قلب: پرخونی و خونریزی، کلیه: آتروفی گلومرولی خون رسانی مجدد 1 ساعته، گروه درمان: قلب: پرخونی و دو مورد رابدومیولیز، کلیه: آتروفی گلومرولی و در نیمی از موارد پرخونی کلیه خون رسانی مجدد 24 ساعته، گروه درمان: قلب: طبیعی، کلیه: آتروفی گلومرولی گروه های شم: تجویز مریم گلی و نمونه گیری 24 ساعت پس از رهیافت به کبد: قلب: پرخونی و یک مورد رابدومیولیز و خونریزی، کلیه: آتروفی گلومرولی و یک مورد نفریت بینابینی ملایم تجویز مریم گلی و نمونه گیری یک ساعت پس از رهیافت به کبد: قلب: پرخونی و یک مورد رابدومیولیز و خونریزی، کلیه: آتروفی گلومرولی تجویزنرمال سالین و نمونه گیری 24ساعت پس از رهیافت به کبد: قلب: طبیعی،کلیه: آتروفی گلومرولی تجویز نرمال سالین و نمونه گیری یک ساعت پس از رهیافت به کبد: قلب و کلیه: طبیعی در این مطالعه به طور کلی، اثر مخرب ایسکمی- خون رسانی مجدد کبد بر روی کلیه و قلب به اثبات رسید، اما عصاره مریم گلی توانست اثرات مثبتی در از بین بردن برخی عوارض آن در قلب و کلیه داشته باشد. کلمات کلیدی: مریم گلی، ایسکمی، خون رسانی مجدد، اندام های دور دست
حکیمه کوه پیما علی مصطفوی
بیماری کولیت اولسروز ulcerative colitis جزء بیماریهای التهابی مزمن در روده بزرگ می باشد. از طرفی گیاه polychaetum dracocephalum به صورت سنتی برای درمان بیماریهای گوارشی و آرامبخش استفاده می شود .لذا در پژوهش حاضر ما اثر درمانی عصاره آبی گیاه مذکور را بر کولیت القا شده توسط اسید استیک بررسی کرده ایم . 6 گروه 8 تایی از موش های صحرایی نر نژاد nmri در محدوده وزنی 280-230 گرم مورد آزمایش قرار گرفتند .گروه های1و2 به ترتیب به عنوان گروه کنترل (سالم و دست نخورده ) و شاهد (کولیتی بدون تجویز دارو ) و گروهای3 و4 و5 به ترتیب دوزهای مختلف (50,100,200 mg/kg)عصاره مفرو وگروه5 داروی پردنیزولون را به صورت خوراکی (گاواژ)دریافت کردند. برای القای کولیت موش های صحرایی به مدت 36 ساعت در حالت محرومیت از غذا و با دسترسی آزاد به آب و در قفس های جداگانه نگهداری شدند و سپس تحت بیهوشی خفیف با co2 میزان cc2اسید استیک 4درصد توسط یک لوله پلاستیکی با قطر داخلی mm 2و به طول cm 8از راه رکتوم داخل کولون حیوان تزریق گردید . 6 روز پس از القای کولیت دوره درمان ادامه یافت و روز هفتم پس از کشتن موشها و خروج کولون برخی شاخص های التهابی به روش ماکروسکوپی و هیستوپاتولوژی مورد برسی قرار گرفتند. ارزیابی بیوشیمیایی کولون ملتهب با استفاده از سنجش فعالیت میلوپراکسیداز (mpo) و غلظت مواد واکنشگر تیو باربیتوریک اسید به عنوان شاخص فعالیت رادیکال آزاد و پراکسیداسیون لپید غشا انجام گرفت . در این مطالعه ،عصاره مفرو (50,100,200mg/kg) و داروی پردنیزولون به طور معنی داری باعث کاهش نسبت وزن به طول کولون گردید .عصاره با دوزهای (100,200mg/kg) وهمچنین داروی پردنیزولون اندکس اولسر را در مقایسه با گروه شاهد کاهش داده است. غلظت مالون دی الدهید که طی ایجاد استرس اکسیداتیو در گروه شاهد با دریافت اسید استیک ایجاد شده بود در دوز200mg/kg کاهش معنی داری نشان داد. با این حال مطالعات پاتولوژی نتایج حاصل از اثر بهبود دهندگی عصاره مفرو را تایید نکرد و برای این تایید نیاز به بررسی بیشتر داریم.
فاطمه هاشمی امین درخشانفر
افزودنی¬های غذایی جدید با منشاء گیاهی به¬عنوان جایگزین آنتی¬بیوتیک¬های محرک رشد در نظر گرفته می¬شوند. مطالعه حاضر به منظور تعیین اثر سطوح مختلف روغن بنه بر عملکرد و شرایط پاتولوژیک مرغان گوشتی انجام شده¬است. جوجه¬های گوشتی تجاری یک روزه نژاد راس308 به سه گروه آزمایش20 قطعه¬ای تقسیم شدند و هر گروه آزمایش دو گروه تکرار داشتند. گروه کنترل (a) جیره استاندارد متناسب با تغذیه جوجه¬های گوشتی دریافت کرد. دررژیم¬های غذایی گروهb و c به ترتیب 5/2 و 7 گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن غذا روغن بنه به جیره استاندارد اضافه گردید. نتایج نشان دادند که جوجه¬های گروهb ، در وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی تفاوت معنی¬داری نسبت به گروه کنترل نشان ندادند (05/0بزرگترمساوی باp). پرندگان گروهc، بهترین عملکرد را در وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی داشته¬اند (05/0کوچکتر مساوی باp). افزودن 7 گرم به ازاء کیلوگرم وزن غذا روغن بنه به جیره، وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی را نسبت به گروه کنترل بهبود بخشیده¬است. ارزیابی پاتولوژیکی هیچ تفاوتی بین گروه-های آزمایش نشان نداد. به عنوان نتیجه گیری کلی می توان بیان نمود که روغن گیاه دارویی بنه می¬تواند به عنوان جایگزین طبیعی برای آنتی¬بیوتیک¬های محرک رشد در جیره غذایی طیور بدون ایجاد هیچ اثر پاتولوژیکی مطرح باشد.