نام پژوهشگر: پریوش سیاه
پریوش سیاه وحید عسکرپور
این پژوهش به بررسی و مطالعه باستان شناسی و مردم شناسی چشم زخم ها (بخصوص چشمواره های آبی) و همچنین هنرهای مرتبط با چشم زخم با شناخت فنون شیشه گری که در ساخت چشمواره های آبی کاربرد دارند پرداخته است. امروزه در جامعه ایرانی-اسلامی چشمواره های آبی شیشه ای به عنوان مصنوعات در فرهنگ عامه رواج یافته اند. با مطالعه داده های باستان شناسی در مورد چشم زخم ها ریشه های شکل گیری و بکارگیری مصنوعاتی که در این زمینه در آداب و رسوم مردمان رایج است، مشخص و روشن می گردد. همچنین مطالعه این مواد در زمینه مردم شناسی دین و آیین، میتواند جنبه هایی از آن باورها و اعتقادات وابسته به آن را در فرهنگ عامه بیان کند. پرسش اصلی در این پایان نامه در مورد ریشه های تاریخی این چشمواره های آبی و حضور این مصنوعات در جامعه ایرانی-اسلامی به عنوان کالاهای مربوط به باور و اعتقاد به چشم زخم است. فرضیه ای که در راستای این پرسش به وجود آمده غیر ایرانی بودن ریشه های تاریخی و شکل گیری این چشمواره های آبی است. روش های گردآوری داده ها به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته است. داده های مورد مطالعه در این پژوهش به وسیله منابع به دست آمده از مطالعات باستان شناسی در دو بخش متون و اشیاء باستانی در مورد چشم زخم ها و همچنین مطالعات مردم نگاری که تاکنون در مورد چشم زخم صورت گرفته می باشد. روش گردآوری داده ها بر اساس ماهیت به صورت کیفی و توصیفی بوده است. جامعه های مورد مطالعه برای پژوهش های مردم نگاری شامل روستای پیربالا از توابع شهرستان مرند در آذربایجان شرقی و شهر تبریز می باشد. از نتایج و دستاوردهای این پژوهش آگاهی به جهان شمول بودن پدیده چشم زخم است و اینکه چشم زخم اختصاص به یک فرهنگ خاص ندارد. در متون اسلامی هرچند چشم زخم به مثابه یک امر شرارت بار و آسیب رسان پذیرفته می شود، اما به عنوان بخشی از روان خود انسان و نه نیرو یا موجودی خارج از وی در نظر می آید. در فن شناسی چشمواره های آبی فنون شیشه گری سنتی مانند شیشه موزائیکی و روش هزارگل در اکثر مهره های چشمی مورد مطالعه از باستان تا کنون استفاده شده است. در باور به چشم زخم و آداب و رسوم مرتبط با آن در میان مردم روستای پیربالا و شهر تبریز با گونه ای تلفیق میان عناصر دینی و غیر دینی مواجه هستیم که در ساحت های گوناگون زندگی روزمره اشان نمایان است. مشاهده شد که چشمواره های آبی با مدرن شدن جامعه تبریز وارد عرصه های زندگی مردمان این شهر شده است و در روستای پیربالا به عنوان جامعه سنتی ایرانی-اسلامی چشمواره های آبی حضور ندارند.