نام پژوهشگر: فاطمه السادات موسوی هفتادر

تأثیر روش پردازش زبانی و برجستگی متنی در یادگیری بندهای موصولی انگلیسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات 1392
  فاطمه السادات موسوی هفتادر   علی محمد فضیلت فر

یکی از پرسش هایی که همواره در حوزه ی تدریس زبان مطرح می شود این است که با دستور زبان چگونه باید برخورد کرد. با ظهور چشم اندازهای نوین، مدل های جدید در تلاش برای گنجاندن آموزش دستور زبان در شرایط محتوا محور بوده اند. مدل پردازش زبانی ون پتن (1996) و مدل برجستگی متنی شاروود اسمیت (1991) دو نمونه از مدل هایی هستند که به طور همزمان، بر دستور زبان و معنی (fonf ) تمرکز دارند و در سال های اخیر مورد مطالعه قرار گرفته اند. مطالعه حاضر به بررسی میزان اثرگذاری نسبی سه مدل آموزش پردازش زبانی (pi)، برجستگی متنی (te)، و آموزش سنتی (ti) بر یادگیری بندهای موصولی انگلیسی توسط فراگیران فارسی زبان پرداخته است. برای این منظور، از پیش آزمون، آموزش و پس آزمون استفاده شد. 63 دانشجوی دوره ی کارشناسی در دانشگاه یزد در این تحقیق شرکت کرده و به طور تصادفی در یکی از سه گروه آموزشی قرار گرفتند. از تست های درک مطلب و تولید ساختار در پس آزمون استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل های آماری نشان می دهد که گروه آموزش سنتی بهتر از دو گروه دیگر عمل کرده است. عملکرد گروه آموزش سنتی به طور چشمگیری با گروه پردازش زبانی تفاوت داشت. هرچند گروه آموزش سنتی نسبت به گروه برجستگی متنی، عملکرد بهتری از خود نشان داد، اما اختلاف این دو گروه چشمگیر نبود. برتری روش آموزش سنتی می تواند دربردارنده ی این نکته باشد که در شرایط کنونی آموزش زبان در ایران، روش های سنتی مقبولیت و اعتبار بیشتری دارند و برای بکارگیری روش های جدید نیاز به زمان بیشتری است. نتایج این تحقیق توصیه های آموزشی را نیز برای مدرسان زبان و دیگر فعالان این حوزه در بر دارد تا به منظور به حداکثر رساندن عملکرد فراگیران، بکوشند تا تمرینات خروجی محور را با تمرینات ورودی ترکیب نمایند.