نام پژوهشگر: فریبا صمدزاده
فریبا صمدزاده فیروزه سپهریان آذر
مروری بر تحقیقات انجام یافته پیرامون رابطه ی اهداف پیشرفت با انگیزش پیشرفت، نشان از وجود تناقضات در یافته های این تحقیقات می باشد، لذا پژوهشگران در راستای یافتن علت احتمالی این تناقضات متغیرهای بسیاری را به عنوان میانجی در این روابط مورد بررسی قرار دادند، از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای خلاقیت در روابط بین اهداف پیشرفت و انگیزش پیشرفت می باشد. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی دانشجویان سال اول دانشگاه محققی اردبیل هستند که در سال 92-1391 مشغول به تحصیل بودند. که از این تعداد بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و بر اساس جدول مورگان 220 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به آزمون های اهداف پیشرفت، خلاقیت و انگیزش پیشرفت پاسخ دادند. نتایج حاصل از آزمون مدل ساختاری، نشان داد که به طور کلی خلاقیت نقش واسطه ای را در رابطه میان اهداف پیشرفت و انگیزش پیشرفت دارند: اهداف تبحری و رویکرد-عملکرد از طریق خلاقیت اثر غیرمستقیم و مثبت بر انگیزش پیشرفت دارد. اهداف اجتناب-عملکرد از طریق خلاقیت اثر غیرمستقیم بر انگیزش پیشرفت ندارد. در نتیجه گیری کلی، این تحقیق نشان داد که خلاقیت می تواند در ارتباط بین اهداف پیشرفت و انگیزش پیشرفت میانجیگری کند. واژگان کلیدی: اهداف پیشرفت، انگیزش پیشرفت، خلاقیت تحصیلی و متغیر میانجی.