نام پژوهشگر: فریده چهار آیین

عنصر اضافه در قصائد خاقانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  فریده چهار آیین   علیرضا مظفری

چکیده آنچه اثری را ماندگار می کند، چگونگی بیان و چگونگی به کارگیری زبان است. چون گاهی شیوه ی بکارگیری زبان به اثر برجستگی می بخشد، باید توجه داشت چه چیز یک پیام زبانی عادی را به یک اثر هنری تبدیل می کند. تفکر ادبی یا ادبی ساختن زبان، نامتعارف و نا آشنا نشان دادن اثر ادبی است. در زبان فارسیترکیب ها به عنوان ساده ترین و اقتصادی ترین روش واژه سازی است ودرمیان ترکیب ها، «ترکیب اضافه » عمده ترین و بزرگترین دسته ی ترکیب هابه حساب می آیدکه پیوند میان اجزاء آن از طریق رابطه ی نحوی«اضافه»برقرار می شود. دیوان خاقانی از نظر وجود اضافه های حقیقی و مجازی از غنی ترین دیوان ها است. او به کمک قریحه و ابزار نقاشی کلام در کارگاه خیال خویش برای یک یا چند مطلب چندین تصویر تازه و پیاپی آفریده و اثر قلم موی خود را در تصاویر اغلب با حذف نشانه ها (ادات تشبیه و وجه شبه)محو کردهاست و این کار او باعث شده که خواننده فراموش کند با تشبیه و در نتیجه صناعت و کذب و دروغ سر و کار دارد و مسحور هنرنمایی اومی شود. خاقانی با استعمالاضافه یاستعاری و اضافه یتشبیهی و انواع مختلف آنها یعنی«اضافه های اساطیری، سمبلی، تلمیحی، تعینی وتلمیحی ــ وصفی»در یک بیت یا مصرع برای یک امر یا شخص معین، تصاویر متوالیاز (تشبیه و استعاره) آفریده است. دقت در نگارگری و توالی این گونه تصاویر در ابیات علاوه بر همبستگی و انسجام آنها موجب دیریابی شعر او نیز شده است، طوری که مخاطب نه تنها باید برای کشف راز گنگ بودن نوع پیوند مضاف و مضاف الیهو پیچیدگی نوع رابطه ی تصاویردرهم پیچیده ی ریز و درشت بکوشد، بلکه در عین حال ارتباط های محسوس و نامحسوس میان تصویر قبل و بعد آن را نیز درک کند. خاقانی با آوردن استعاره های نو و تشبیهات ویژه ی خود تصاویربدیعی در شعر خود خلق کردهو به وسیله ی آن اثر برجسته و ماندگاری از خود به جای گذاشته است.