نام پژوهشگر: حسین شریفی راد
حسین شریفی راد فرزانه حیدرپور
یکی از موضوعاتی که در اکثر بورس های معتبر دنیا مورد بررسی قرار می گیرد ، موضوع روانشناسی سرمایه گذاران و چگونگی رفتار آنها در هنگام ارزیابی و قیمت گذاری شرکتها می باشد. بیشتر موضوع های حسابداری و مالی مستلزم تصمیم گیری(که همواره با قضاوت در ارتباط است) می باشند در الگوی اقتصاد مالی سنتی فرض می شود که تصمیم گیرندگان تک بعدی هستند وکاملا عقلایی عمل کرده وهمیشه به دنبال بیشینه کردن مطلوبیت مورد انتظارهستند.درحالی که برخی از رفتارهای سرمایه گذاران را با این الگو نمیتوان توجیه کرد. شرایط مبهم آتی و اشتباهات شناختی که در روانشناسی انسان ریشه دارد، باعث می شود سرمایه گذاران در شکل گیری انتظارات ، تصمیم گیری و قضاوت اشتباهات سیستماتیک داشته و با سوگیری های شناختی مواجه شوند. واکنش غیر منطقی سرمایه گذاران نسبت به اطلاعات جدید منجر به تدوین فرضیه واکنش بیش از اندازه گردیده است . آنها تمایل دارند که ارزش بیشتر یا کمتری به اطلاعات بدهند و بنابراین قیمت سهام شرکتهایی که در دوره ای از زمان موفق بوده اند را بالاتر از قیمت واقعی و قیمت سهام ناموفق راپایین تر از قیمت واقعی ارزیابی می نمایند از آنجا که معدود تحقیقات انجام شده در ایران در ارتباط با واکنش بیش از اندازه سرمایه گذاران ، تنها وجود یا عدم وجود این موضوع را به طور کلی مورد بررسی قرار داده اند، اولین هدف بررسی اینکه واکنش افراطی سهامداران نسبت به کدامیک از سهام و همچنین کدام صنعت رخ داده است خواهد بود. بررسی تاثیرمتغیرهای تحقیق بر بازده های آتی سهام در بورس اوراق بهادار تهران و وجود یا عدم وجود ارتباط معنادار بین این دو متغیر، دومین هدف کلی تحقیق را تشکیل می دهد. به طور کلی ،این تحقیق از نظر هدف از جمله تحقیقات کاربردی و از نظر نحوه اجرا از تحقیقات توصیفی – همبستگی می باشد. تا قبل از سال 2005 در بیشتر مطالعات انجام شده در مورد واکنش افراطی سرمایه گذاران در هنگام ارزیابی سهام شرکتها ، متغیرهای بکار گرفته شده b/m ،e/p و یا cf/p بود. از آنجا که متغیرهای یاد شده شرایط شرکت مورد بررسی را نسبت به صنعت و سایر شرکتها در نظر نمی گیرند بنابراین معیارهای چندان مناسبی برای محاسبه ارزش واقعی شرکت نمی باشند. در سال 2005، رودز کراف و همکاران روشی را ارائه نمودند که در آن ، شرکت بر اساس ارزش دفتری ، سود خالص ونسبتهای اهرمی و با توجه به سایر همپیشگان در صنعت قیمت گذاری می شود. در واقع بین ارزش بازار و ارزش دفتری,سود خالص و نسبتهای اهرمی همبستگی زیادی وجود دارد مطالعات انجام شده در مورد ارزیابی نادرست سهامداران از شرکتها در طی سالهای 2008-2005 با استفاده از این روش نشان داده اند که متغیرهای بکار رفته در آن می توانند 94-80 درصد ارزیابی درست یا نادرست سرمایه گذاران را از شرکتهای مورد مطالعه نشان دهند. علاوه بر این ، از آنجا که منبع اصلی اطلاعات مورد استفاده سرمایه گذاران ، صورت های مالی است ، بنابر این باید این امکان وجود داشته باشد که بتوان سهامی را که به درستی ارزیابی نشده را تنها بر اساس صورتهای مالی تاریخی شناسایی نمود. بر این اساس ، روش مورد استفاده در این پژوهش مدل ارائه شده توسط (2005) و استفاده از معیار ارزشیابی نادرست و صورتهای مالی تاریخی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی1390-1385 می باشد. جهت محاسبه ارزیابی های نادرست ، سهام بر اساس صنایع موجود طبقه بندی شده و برای هر صنعت در هر سال رگرسیون مقطعی زیر استخراج خواهد شد: mi, t=b0jt + b1jt . bi,t-1 +b2jt .nii,t-1+b3jti(<0)nii,t-1+b4jtlevi,t-1 +?i, (1-1) برای به دست آوردن معیار ارزشیابی نادرست مراحل زیر انجام میگیرد. 1- با داده هایی که داریم رگرسیون مقطعی را به دست می آوریم . 2- رگرسیون یک مدل به ما میدهد. 3- با توجه به این مدل , متغیر ها به نرم افزار داده میشود تا m یا مقداری که باید باشد به دست بیاید. بین ارزش واقعی سهام با سه متغیر ارزش دفتری سهام ,سود خالص و نسبتهای اهرمی همبستگی زیادی وجود دارد. لذا ارزش بازار سهام(متغیر وابسته) وارزش دفتری سهام عادی، سود خالص و نسبت اهرمی (متغیرمستقل)به عنوان یک رگرسیون مقطعی به نرم افزار داده میشود تا مقدار ارزشی که دست آمده با ارزشی که در بازار وجود دارد مقایسه شود اختلاف این دو متغیرارزشیابی نادرست سهام نامیده می شود . برای پیش بینی بازده آتی سهام مدل زیر استفاده خواهد شد: (1-2) reti,t = b0 +b1 . mei,t-1 + b2 . bmi,t-1 +b3 . momi,t-1 +b4 . issuei.t-1 +b5 . misvi,t-1