نام پژوهشگر: بهزاد خرمی
بهزاد خرمی سید علیرضا وکیلی
به منظور بررسی اثرات اسانس های گیاهی بر تخمیر میکروبی شکمبه و جمعیت باکتری بیماریزای اشرشیاکلی سویه o157:h7 در سیستم-های پرواری، آزمایش های برون تنی و درون تنی طراحی گردید. در آزمایش اول برون تنی، غلظت های مختلف (125، 250، 500 و 1000 میلی گرم در لیتر) اسانس آویشن و دارچین و 10 میلی گرم در لیتر موننسین (به عنوان کنترل مثبت) به مدت 24 ساعت در یک محیط کشت بسته مورد انکوباسیون قرار گرفتند و اثرات آن ها بر خصوصیات تخمیری شکمبه مورد ارزیابی قرار گرفت. موننسین نسبت پروپیونات را افزایش داد و موجب کاهش نسبت بوتیرات، نسبت استات به پروپیونات و تولید متان شد (05/0p<). اسانس آویشن و دارچین در غلظت 1000 میلی گرم در لیتر تخمیر میکروبی شکمبه را با کاهش (05/0p<) کل گاز تولیدی، ناپدید شدن ماده خشک و غلظت اسیدهای چرب فرار کل پس از 24 ساعت مهار کردند. اسانس دارچین در غلظت 1000 میلی گرم در لیتر ph نهایی محیط کشت را افزایش داد (05/0p<). اما، غلظت های پایین تر اسانس آویشن و دارچین (125 و 250 میلی گرم در لیتر) با کاهش نسبت استات به پروپیونات و عدم تغییر غلظت اسیدهای چرب فرار کل مشابه موننسین عمل نمودند. در آزمایش دوم برون تنی، اثر ضد میکروبی اسانس آویشن و دارچین در مقابل باکتری e. coli o157:h7 مورد بررسی قرار گرفت و میزان حداقل غلظت بازدارندگی (mic) و حداقل غلظت کشندگی (mbc) هر یک از اسانس ها تعیین گردید. برای این منظور چهار غلظت از هر اسانس (125، 250، 500 و 1000 میلی گرم در لیتر) انتخاب شد. نتایج نشان داد که اسانس آویشن دارای mic و mbc برابر با 500 میلی گرم در لیتر و اسانس دارچین دارای mic معادل 500 میلی گرم در لیتر و mbc برابر با 1000 میلی گرم در لیتر در مقابل باکتری e. coli o157:h7 بودند. هدف از آزمایش اول درون تنی بررسی اثرات اسانس های گیاهی آویشن و دارچین بر صفات عملکردی و جمعیت باکتری e. coli o157:h7در شکمبه و مدفوع گوساله های پرواری تغذیه شده با جیره های حاوی مواد متراکم بالا بود. شانزده گوساله نر پرواری هلشتاین (وزن اولیه 17 ± 213 کیلوگرم) در قالب طرح کاملا تصادفی مورد استفاده قرار گرفتند و به مدت 45 روز تیمارهای آزمایشی را دریافت نمودند. تیمارها شامل: 1- شاهد (جیره پایه بدون افزودنی)، 2- آویشن (5 گرم اسانس آویشن در روز برای هر راس گوساله)، 3- دارچین (5 گرم اسانس دارچین در روز برای هر راس گوساله) و 4- علوفه (تغییر ناگهانی جیره از مواد متراکم به جیره کاملا علوفه ای در هفته پایانی آزمایش؛ به عنوان کنترل مثبت برای فراوانی نسبی باکتری e. coli o157:h7 در شکمبه و مدفوع) بودند. گوساله ها با جیره های حاوی 15 درصد علوفه و 85 درصد مواد متراکم تا حد اشتها تغذیه شدند. مکمل نمودن اسانس آویشن یا دارچین تاثیری بر ماده خشک مصرفی و افزایش وزن روزانه نداشت. همچنین اسانس های گیاهی تاثیری بر ph شکمبه، غلظت نیتروژن آمونیاکی و اسیدهای چرب فرار کل شکمبه نداشتند، در حالی که اسانس آویشن و دارچین نسبت مولی استات و نسبت استات به پروپیونات را کاهش و نسبت مولی پروپیونات را افزایش دادند (05/0p<). نسبت مولی بوتیرات هم به طور معنی داری با افزودن اسانس دارچین افزایش یافت (05/0p<). فراسنجه های خونی تحت تاثیر تغذیه اسانس های گیاهی قرار نگرفتند. تیمارهای آزمایشی تعداد نسبی باکتری e. coli o157:h7 را در شکمبه و مدفوع گوساله های پرواری کاهش دادند (05/0p<). در آزمایش دوم درون تنی، چهار گاو نر هلشتاین (وزن اولیه 35 ± 540 کیلوگرم) با فیستولای شکمبه ای در یک طرح مربع لاتین 4×4 با دوره های 21 روزه مورد استفاده قرار گرفتند تا اثر مکمل سازی جیره پایه (شاهد) با آویشن (500 میلی گرم اسانس آویشن در کیلوگرم ماده خشک)؛ دارچین (500 میلی گرم اسانس دارچین در کیلوگرم ماده خشک) و موننسین (33 میلی گرم موننسین در کیلوگرم ماده خشک) را بر هضم، خصوصیات تخمیری و جمعیت میکروبی شکمبه مورد بررسی قرار دهند. گاوها با یک جیره پایه مخلوط حاوی 30 درصد علوفه و 70 درصد مواد متراکم تا حد اشتها تغذیه شدند. نتایج نشان داد که ماده خشک مصرفی و قابلیت هضم مواد مغذی تحت تاثیر افزودنی ها قرار نگرفت. مکملسازی جیره ph شکمبه و غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه را تحت تاثیر قرار نداد. غلظت کل اسیدهای چرب فرار شکمبه و نسبت های مولی استات و بوتیرات تحت تاثیر اسانس های گیاهی قرار نگرفت، اما تمایل به کاهش (1/0p<) غلظت اسیدهای چرب فرار کل و نسبت مولی بوتیرات برای تیمار موننسین در مقایسه با شاهد وجود داشت. نسبت مولی پروپیونات با افزودن موننسین و اسانس آویشن افزایش یافت و نسبت استات به پروپیونات برای تمامی تیمارها کاهش یافت (05/0p<). جمعیت پروتوزوآ و باکتری های متانوژنز در شکمبه گاو های دریافت کننده مواد افزودنی کاهش نشان داد (01/0p<). جمعیت باکتری رومینوکوکوس فلاوفسینس تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت، اما جمعیت باکتری های فیبروباکتر سوکسینوژنز و رومینوکوکوس آلبوس به ترتیب به وسیله اسانس های گیاهی و موننسین کاهش یافت (05/0p<). نتایج این مطالعه نشان داد که اسانس آویشن و دارچین می توانند به عنوان جایگزین های بالقوه برای موننسین مطرح باشند و ممکن است به عنوان بهبود دهنده شرایط تخمیر در سیستم های پرواری سودمند باشند.