هدف از این تحقیق، الگو سازی تصمیم گیری حمایت ورزشی در کشور بوده است. عامل های پنهان در تصمیم گیری حمایت ورزشی کشور شناسایی و کلیه متغیرهای تبیین کننده ی هر عامل به همراه بارهای عاملی آن معرفی شدند و در نهایت الگوی تصمیم گیری ورزش کشور استخراج شد. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه حامیانی بودند که از مسابقات 9 رشته ورزشی فعال در لیگ برتر حمایت می کردند و از این میان مدیران عامل، مدیران بازاریاب و یا مدیران مالی شرکت ها و سازمان های حمایت کننده 134 شرکت به عنوان نمونه آماری در تحقیق شرکت کردند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه های محقق ساخته با مقیاس پنج ارزشی لیکرتی بود .روایی صوری و محتوای آن توسط 15 نفر از اساتید صاحبنظر تأئید شد و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب برای پرسشنامه اهداف حمایت ورزشی 96/0،پرسشنامه ملاک های انتخاب رشته ورزشی 95/0 ،پرسشنامه ارزیابی حمایت ورزشی96/0 ،پرسشنامه آمیخته ارتباط بازاریابی 88/0 محاسبه شد. از روش های آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) برای گزارش ویژگی های حامیان و میزان اهمیت متغیرها و برای شناسایی عامل ها از روش تحلیل عامل اکتشافی با چرخش متعامد استفاده گردید. برای تعیین مدل و الگوی پیشنهادی و چگونگی رابطه بین عامل های حمایت ورزشی از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که دوازده عامل در تبیین تصمیم گیری حمایت ورزش کشور نقش داشتند. انتخاب رشته ورزشی با چهار عامل ماهیت رشته ورزشی ، ماهیت حامی ، درجه سازگاری و علاقمندی مدیریت معرفی شد و آمیخته ارتباطات بازاریابی کشور با یک عامل و ارزیابی حمایت ورزشی با سه عامل اثربخشی ارتباطات ، اثربخشی رسانه ای و اثربخشی فروش محصول شناسایی شد . همچنین اهداف حمایت ورزشی نیز با چهار عامل اهداف ارتباطی – محیطی ، اهداف کلی ، اهداف رسانه ای-تبلیغاتی و اهداف بازاریابی معرفی گردید و پرسشنامه هایی برای هر چهار مرحله ی تصمیم گیری حمایت ورزشی ارائه شد. الگوی اکتشافی نشان داد که عامل های ملاک انتخاب رشته ورزشی و آمیخته ارتباطات بازاریابی و متغیرهای تبیین کننده آنها را می توان عامل های مستقلی برای دستکاری و تاثیرگذاری بر سایر عامل ها و متغیرها در نظر گرفت . عامل ارزیابی حمایت ورزشی و متغیرهای تبیین کننده آن، عامل اثرپذیر و واسط بوده است. در این الگو، عامل اهداف حمایت ورزشی به عنوان عامل پاسخ شناسایی شد. ذ در بین عامل های شناسایی شده، عامل ملاک انتخاب رشته ورزشی بیشترین اثر را در ارزیابی بهتر و دستیابی به اهداف حمایت ورزشی داشته است. به طوری که یک واحد افزایش در ملاک های انتخاب رشته ورزشی قادر به ارتقای 48/0 در ارزیابی حمایت ورزشی و ارتقای 42/0 در اهداف حمایت ورزشی است. نتایج نشان داد که حامیان ورزشی کشور به اهداف ارتباطی – محیطی و اهداف کلی توجه بیشتری داشته و ملاک انتخاب رشته آنها بیشتر بر اساس ماهیت رشته ورزشی و علاقمندی مدیریت است. آنان از یکپارچگی سایر ابزارهای آمیخته ارتباطات بازریابی کمک گرفته و در ارزیابی حمایت ورزشی از روش ارزیابی اثر بخشی ارتباطات استفاده بیشتری می نمایند. بنابراین پیشنهاد می شود برای رضایتمندی از فعالیت های حمایتی و حفظ حامیان، در بالاتر بردن کیفیت مسابقات و شرایط محیطی تیم های ورزشی تلاش بیشتری شود. نتایج این تحقیق هم برای حامیان و هم حمایت شوندگان مفید بوده و امکان تصمیم گیری بهتر و نظام داری را فراهم می نماید.

هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی شاخص های ارزیابی عملکرد مربیان لیگ برتر فوتبال ایران از دیدگاه مربیان و بازیکنان بود. روش شناسی پژوهش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه سرمربیان و مربیان (72نفر) و بازیکنان ایرانی (277نفر) شاغل در دهمین دوره لیگ برتر فوتبال ایران (90-1389) بودند. نمونه آماری برابر با جامعه آماری در نظر گرفته شد، ولی 70 سرمربی و مربی (97 درصد)، 197 بازیکن (71 درصد) و در مجموع 267 نفر(76 درصد) در پژوهش حاضر شرکت کردند. از پرسشنامه محقق ساخته حاوی 106 گویه با مقیاس پنج ارزشی لیکرتی استفاده شد که در مصاحبه نیمه هدایت شده 60 گویه یا شاخص ارزیابی عملکرد مربیان فوتبال شناخته شد. ضمناً 6 نفر از اساتید صاحب نظر و 6 نفر از مربیان و کارشناسان با سابقه فوتبال روایی صوری و محتوایی آن را تأیید کردند و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد (92/0 =?). از روش تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش متمایل و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون تعقیبی بونفرونی، t مستقل، آزمون تحلیل واریانس یک راهه و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0 p? برای تجزیه تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل عاملی از 60 گویه ارزیابی عملکرد، 57 گویه در پنج عامل قرار گرفت. عوامل فنی-آموزشی (15 گویه)، رفتاری و تربیتی (13 گویه)، مدیریت تیمی و فردی (11 گویه)، حفظ و ارتقای تیم (10 گویه) و عامل سابقه و تجربه (8 گویه) به ترتیب مهم ترین عوامل ارزیابی عملکرد مربیان فوتبال شناخته شدند. از دیدگاه مربیان عامل فنی-آموزشی و از دیدگاه بازیکنان عامل رفتاری و تربیتی در اولویت اول قرار داشت و در سایر عوامل، اولویت بندی بین دو گروه یکسان بود. تفاوت معنی داری بین اولویت همه عوامل ارزیابی عملکرد مربیان (به استثنای تفاوت بین عوامل رفتاری و تربیتی با فنی – آموزشی) وجود داشت (05/0?p). نتایج آزمون t مستقل نشان داد که در اولویت عوامل حفظ و ارتقای تیم، فنی - آموزشی و مدیریت تیمی و فردی، بین مربیان و بازیکنان تفاوت معنی داری وجود داشت. (05/0?p). ضمناً بین سن بازیکنان و اولویت عامل سابقه و تجربه رابطه معکوس و معنی داری مشاهده شد(05/0?p). بحث و نتیجه گیری: با توجه به اولویت بالای عامل فنی-آموزشی و رفتاری و تربیتی، کارشناسان و مدیران ورزشی می توانند مربیان را از نظر شاخص های فنی ارزیابی کنند و چون بازیکنان بیشترین ارتباط را با مربی دارند، ارزیابی مهارت های رفتاری و ارتباطی مربیان نیز بسیار مهم است. واژه های کلیدی: ارزیابی عملکرد، مربی فوتبال، لیگ برتر، فنی- آموزشی

هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان بهره برداری بانوان از اماکن وتاسیسات ورزشی استان گیلان است. این تحقیق ازنوع توصیفی ، تحلیلی، مقطعی می باشد که به روش میدانی اجرامی گردد. دراین پژوهش جهت دستیابی به اهداف تحقیق ، کلیه اماکن وتاسیسات ورزشی وابسته به اداره کل تربیت بدنی (خصوصی ودولتی) که به بانوان سرویس می دهند به عنوان جامعه آماری مورد مطالعه قرارگرفتند. تعدادکل باشگاه های دولتی وابسته به اداره کل تربیت بدنی 90مورد در 16 شهرستان بوده است که از آن میان، بیش ازنیمی به تعداد 55 باشگاه به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و در نهایت پرسش نامه های مربوط به 47 باشگاه از 8 شهرستان که اطلاعات آن هاکامل بوده ، استفاده گردید. همچنین تعداد باشگاه های خصوصی استان 319 مورد بوده که از آن تعداد حدود60 درصد به تعداد 180 باشگاه به عنوان نمونه تحقیق از 8 شهرستان انتخاب و درنهایت پرسش نامه های 164 باشگاه که اطلاعات آن ها کامل بود، مورداستفاده قرارگرفت. متغیرهای تحقیق شامل گروه سنی وشغلی، رشته های ورزشی، سطح تحصیلات زنان حاضر در اماکن ورزشی و نرخ شهریه باشگاه ها بود. ابزارجمع آوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته به صورت چک لیست بود که روایی آن توسط گروهی ازمتخصصان دانشگاهی (12 نفر) بررسی و تأییدشد. جهت مقایسه نسبت ها هم ازآزمون خی دو و برای مقایسه میانگین ها بسته به نوع توزیع آماری از تست های پارامتریک و غیرپارامتریک استفاده گردید و برای مقایسه متغیر های کمی درچند گروه نیز از آنالیز واریانس یک طرفه استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد بیشترین میزان بهره برداری از اماکن ورزشی را آقایان(87/23±45/42)، بیشترین میزان بهره برداری در روز راگروه سنی40-26سال و بیشترین سهم استفاده از اماکن ورزشی مورد مطالعه به گروه شغلی دانش آموز و دانشجو و گروه تحصیلی زیردیپلم (8/40%) اختصاص دارد ، همچنین اختلاف آماری میانگین زمان بهره برداری در11 رشته ورزشی با سایر رشته های ورزشی و در8شهرستان نمونه و براساس نوع مالکیت (خصوصی وواگذاری دولتی) معنی دار و اختلاف میزان بهره برداری ازاماکن ورزشی براساس نوع فضا (سرپوشیده ،روبازو هردو) غیرمعنی داربودو بین تعداد بانوان مراجعه کننده ومیزان شهریه باشگاه ها اختلاف معنی داری مشاهده نشد. یافته ها نشان می دهدکه لازم است درگروه سنی بالای 55 سال، بانوان شاغل ونیزتحصیل کرده برنامه ریزی درستی برای حضوردراماکن ورزشی صورت گیرد. همچنین افزایش اماکن ورزشی و درپی آن افزایش سرانه ورزشی می تواند در میزان بهره برداری موثر باشد .

چکیده هدف: شامل شناسایی و اولویت بندی فوائد و مضرات حمایت ورزشی از دیدگاه مدیران شرکت های حامی و کارشناسان و مدیران هیئت های ورزشی استان آذربایجان شرقی بود. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نوع توصیفی بوده و به صورت میدانی انجام شده است. 57 نفر از مدیران شرکت های حامی و 65 نفر از کارشناسان و مدیران هیئت های ورزشی در آن شرکت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته ای بود که به منظور تعیین روایی صوری و محتوایی از اظهار نظر تخصصی10 نفر از اساتید و کارشناسان و متخصصین مدیریت ورزشی استفاده شد. این پرسشنامه با مقیاس 5 ارزشی لیکرت (کاملا مخالفم=1 تا کاملا موافقم=5) تنظیم گردید و پایایی آن در یک مطالعه راهنما روی 10 نفر از مدیران شرکت حامی و 10 نفر از کارشناسان و مدیران با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد (پرسشنامه فوائد حمایت ورزشی (92/0 ? = ) و پرسشنامه مضرات ورزشی ( 96/0 ? =)). از روش تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش متعامد و آزمون تحلیل واریانس یک راهه و اندازه گیری مکرر و t مستقل در سطح معنی-داری 05/0 p? برای تجزیه تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل عاملی، سوالات هر دو پرسشنامه در سه عامل گروه بندی شدند. بین اولویت عوامل فوائد حمایت ورزشی (001/0=p و 002/35=f) و هم چنین مضرات حمایت ورزشی (001/0=p و 164/10=f) از دیدگاه کل آزمودنی ها تفاوت معنی داری وجود داشت. مقدار اهمیت عاملهای مالی- اقتصادی و ساختاری- فرایندی از دیدگاه مدیران شرکت های حامی و کارشناسان و مدیران هیئت های ورزشی تفاوت معنی داری داشت (05/0>p). بحث و نتیجه گیری: اولویت بالای عامل رسانه ای- تبلیغاتی و ارتباطی- بازاریابی(از عوامل فوائد حمایت ورزشی)، می تواند برای شرکت های حامی در ارزیابی حمایت ورزشی حائز اهمیت باشد. همچنین، با توجه به اولویت پایین عامل مالی-اقتصادی(از عوامل فواید حمایت ورزشی) و اولویت بالای عامل ساختاری-فرایندی(از عوامل مضرات حمایت ورزشی)، اقدامات اصلاحی مثل وضع قوانین مالیاتی مناسب و تسهیل شرایط حمایت ورزشی شرکت های خصوصی پیشنهاد می شود. واژه های کلیدی: حمایت ورزشی، بازاریابی ورزشی، فواید و مضرات، استان آذربایجان شرقی

هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل انگیزاننده حمایت ورزشی از دیدگاه مدیران ورزشی و مدیران شرکت ها در استان همدان بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی- پیمایشی و از نوع پژوهش های کاربردی بود که جامعه آماری این تحقیق را کلیه مدیران کارخانجات و شرکت های خصوصی، روسا، نائب رئیسان هیئت ها و مدیران باشگاه های ورزشی استان همدان تشکیل می دادند. نمونه پژوهش حاضر 243 نفر شامل 123 مدیر شرکت و 120 مدیر ورزشی بود. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته با مقیاس پنج ارزشی لیکرت بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط متخصصان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (93/0) تأیید شد. از روش تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش متعامد به منظور شناسایی عامل های انگیزاننده حامیان ورزشی استفاده شد و با استفاده از نرم افزار لیزرل و روش تحلیل عاملی تأییدی، عامل های مستخرج شده مورد تایید قرار گرفت. با توجه به غیر طبیعی بودن توزیع داده ها با استفاده از نتایج آزمون کلموگراف اسمیرنوف، از آزمون یومن ویتنی جهت مقایسه دیدگاه های دو گروه مدیران استفاده شد و در نهایت برای اولویت بندی عوامل انگیزاننده، آزمون فریدمن مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که به ترتیب اولویت و اهمیت شش عامل محیطی (m=4/07; s.d= 0/73)، عامل تبلیغاتی (m=3/905; s.d= 0/65)، عامل ساختاری (m=3/902; s.d= 0/68)، عامل فرهنگی (m=3/89; s.d= 0/66)، عامل تسهیلاتی (m=3/81; s.d= 0/73) و در نهایت عامل مدیریتی (m=3/66; s.d= 0/77)، به عنوان عامل های انگیزاننده حامیان ورزشی از دیدگاه کلیه مدیران (شرکت ها و ورزشی) مطرح بودند. نتایج آزمون فریدمن تفاوت معنی داری را بین اولویت عوامل از دیدگاه کل آزمودنی ها نشان داد. همچنین در مقدار اهمیت عامل تسهیلاتی، بین دیدگاه مدیران شرکت ها و مدیران ورزشی تفاوت معنی داری مشاهده شد. با توجه به اهمیت بالای عوامل محیطی و تبلیغاتی از دیدگاه هر دو گروه مدیران، به نظر می رسد جهت جذب بیشتر حامیان ورزشی باید بستر لازم را برای رسیدن آن ها به اهدافشان فراهم کرد و توجه ویژه ای به عواملی چون افزایش کیفیت مسابقات ورزشی، جذب بازیکنان و مربیان مشهور و پوشش رسانه ای قوی مبذول داشت. واژگان کلیدی: بازاریابی ورزشی، حمایت مالی در ورزش، عوامل انگیزاننده، استان همدان

هدف از پژوهش حاضر بررسی دلایل و اثرات کناره گیری از ورزش در ورزشکاران حرفه ای استان گیلان از دیدگاه مدیران ورزشی و ورزشکاران کناره گیری کرده بود. این پژوهش از نوع توصیفی بود که 42 مدیر ورزشی و 70 ورزشکار کناره گیری کرده در آن شرکت کردند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه دلایل و مشکلات کناره گیری از ورزش جمع آوری شد که روایی صوری و محتوایی این پرسشنامه ها توسط 12 نفر از اساتید صاحب نظر دانشگاهی و پایایی آن ها در یک مطالعه راهنما روی 25 ورزشکار کناره گیری کرده و 15 مدیر ورزشی با استفاده از روش آلفای کرونباخ تأیید شد (86/0 =r1 ،95/0 =r2). برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون اندازه گیری های مکرر، آزمون t مستقل، آزمون t همبسته و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد دلایل کناره گیری از ورزش شامل دست یابی به اهداف قهرمانی، آسیب دیدگی های ورزشی، مشکلات مالی و داشتن مشکلاتی با کادر مربیان بودند. همچنین مشکلات مرتبط با سلامت و مشکلات مرتبط با شغل بیشترین مشکلاتی بود که ورزشکاران کناره گیری کرده با آن مواجه شده بودند. نتایج نشان داد بین دلایل و مشکلات کناره گیری از ورزش از دیدگاه ورزشکاران و مدیران تفاوت معنی داری وجود داشت؛ همچنین بین دلایل با مشکلات کناره گیری از ورزش نیز رابطه معنی داری وجود داشت. نتایج نشان داد با در نظر گرفتن حمایت دریافت شده به عنوان متغیر کنترل، رابطه معنی داری بین دلایل و مشکلات مشاهده نشد (05/0p?). این امر نشان می دهد حمایت عامل بسیار مهمی برای ورزشکاران کناره گیری است. بنابراین ورزشکارانی که پس از کناره گیری از ورزش، حمایت بیشتری را دریافت می کنند ممکن است مشکلات کمتری را تجربه کنند. در نهایت یافته های پژوهش حاضر از مدل تیلور و اگیلیو (1994)، به ویژه مراحل سوم، چهارم و پنجم حمایت می کند.

هدف: هدف از این پژوهش، بررسی مشکلات حمایت ورزشی و ارائه راهکارهای آن از دیدگاه شرکت ها و هیئت های ورزشی شهر رشت بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر، توصیفی ـ پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران کارخانجات و شرکت های خصوصی و مدیران هیات های ورزشی در شهرستان رشت تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 84 نفر از مدیران ورزشی و 81 نفر از مدیران شرکت ها بود. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه محقق ساخته ( با مقیاس 5 ارزشی لیکرت)، استفاده شد که روایی محتوا و صوری آن ها توسط متخصصان مدیریت ورزشی و بازاریابی مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مشکلات حمایت ورزشی 82/0 و برای پرسشنامه راهکار های حمایت ورزشی90/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش متعامد و آزمون های اندازه گیری مکرر، فریدمن، تی مستقل و یومن ویتنی در سطح معنی داری 05/0p ?، استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل عاملی، سوالات پرسشنامه مشکلات حمایت ورزشی در چهار عامل و راهکارهای حمایت ورزشی در پنج عامل طبقه بندی شدند. بین اولویت عوامل مشکلات حمایت ورزشی(001/0sig=و80/6f=) و اولویت عوامل راهکارهای حمایت ورزشی(001/0sig= و90/27=2?) از دیدگاه کل مدیران تفاوت معنی داری وجود داشت. در مقدار اهمیت عوامل مشکلات حمایت ورزشی در عامل ساختاری، و در مقدار اهمیت عوامل راهکارهای حمایت ورزشی در عامل های اجرایی، حمایتی و تسهیلاتی از دیدگاه مدیران شرکت ها و مدیران ورزشی نیز تفاوت معنی داری وجود داشت. بحث و نتیجه گیری: با توجه به اهمیت بالای عامل مدیریتی و اهمیت پایین عامل اقتصادی(از عوامل مشکلات حمایت ورزشی)، می توان گفت مشکلات حمایت ورزشی بیشتر تحت تاثیر برخورد و شیوه عملکرد مجریان ورزشی و نگرش غیر اقتصادی آن ها نسبت به حمایت است. همچنین به دلیل اهمیت بالای عامل اجرایی (از عوامل راهکارهای حمایت ورزشی) بر استفاده از مدیران ورزشی متخصص و ماهر تاکید و سطح کیفی و مهارتی ورزشکاران را بهبود داده و قراردادهای حمایتی استاندارد با قوانین روشن تنظیم شود.

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ابعاد شخصیت برند و وفاداری مشتریان به برندهای ورزشی در شهر رشت بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع پژوهش های کاربردی بود و جامعه آماری این تحقیق را کلیه مشتریان برندهای ورزشی شهر رشت تشکیل می دادند. ابزار پژوهش پس از ترجمه به منظور تعیین روایی صوری و محتوایی آن در اختیار متخصصان قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (70/0) تأیید شد. نتایج تحقیق از 407 مشتری وفادار پیش بینی کننده رابطه های مثبت و منفی معنا داری بین ابعاد شخصیت برند و وفاداری مشتریان بود. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون چندگانه پیش بینی کننده این نتایج بود: بعد پویایی با عامل نام برند رابطه خطی دارد، بین عامل کیفیت خدمات و بعد پویایی و بعد جسارت رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد، بین ابعاد پویایی و سادگی و مسئولیت پذیری از متغیر شخصیت برند و عامل محیط فروشگاه رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. ابعاد پویایی، جسارت و مسئولیت پذیری رابطه مثبت با عامل کیفیت محصول دارند و همچنین بعد سادگی رابطه منفی با عامل کیفیت محصول دارد، ابعاد پویایی و مسئولیت پذیری با عامل ترفیع رابطه مثبت دارند، ابعاد جسارت و مسئولیت پذیری رابطه مثبت و همچنین بعد سادگی رابطه منفی با عامل قیمت دارند، ابعاد پویایی، جسارت و احساسی بودن رابطه مثبت و بعد سادگی رابطه منفی با عامل سبک دارند. بر اساس نتایج آزمون فریدمن عوامل کیفیت محصول، سبک، نام برند، ترفیع، قیمت، محیط فروشگاه و کیفیت خدمات به ترتیب مهم ترین عوامل در تأثیرگذاری بر وفاداری مشتریان بودند. با توجه به اثر معناداری که ابعاد شخصیت برند بر وفاداری مشتریان دارند، نظر به الویت و اهمیت عوامل موثر بر وفاداری از نگاه مشتریان، نتایج این تحقیق می تواند تأثیر بسزایی بر بهبود عملکرد و موفقیت شرکت های ورزشی در بازار داشته باشد.

هدف پژوهش حاضر بررسی شایستگی های شغلی مدیران عامل باشگاه های ورزشی استان اصفهان بود. جامعه و نمونه آماری این تحقیق را کلیه مدیران و مسئولان سطوح مختلف باشگاه های سپاهان، ذوب آهن، فولاد ماهان و گیتی پسند استان اصفهان تشکیل دادند. روایی پرسشنامه محقق ساخته با 68 سوال پنج ارزشی لیکرت، مورد تائید 15 نفر از متخصصان قرار گرفت و پایایی آن با استفاده ازضریب آلفا کرونباخ 97/0 ?= به دست آمد. پرسشنامه ها بین 83 نفر از مدیران و مسئولان واحد های مختلف باشگاه ها، به صورت حضوری توزیع و 76 پرسشنامه (5/91 درصد) برگشت داده شدند. برای بررسی روایی سازه پرسشنامه از تحلیل عاملی تاییدی و برای تعیین اولویت های ابعاد شایستگی ها از آزمون اندازه گیری های مکرر و آزمون فریدمن در سطح معنی داری 05/0p? استفاده شد. نتیجه تحلیل عاملی تاییدی و بررسی روایی سازه پرسشنامه، روایی پرسشنامه را تایید کرد و شاخص های برازش نشان داد که مدل های نهایی، برازش بسیار خوبی دارند. نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت معنی داری بین اولویت ابعاد شایستگی-های شغلی شامل مهارت ها (52/0±21/4)، نقش ها (55/0±11/4) و وظایف (52/0±06/4) وجود دارد (001/0p=). ضمناً در این پژوهش، مهارت سیاسی برای اولین بار به عنوان یکی از مهارت های مدیران بررسی شد که بالاترین میانگین رتبه را داشت، ولی بین اولویت آن با مهارت های ادراکی، انسانی، فنی تفاوت معنی داری وجود نداشت (075/0p=). البته بین اولویت نقش های مدیران عامل شامل نقش تصمیم گیری (56/0±09/4)، اطلاعاتی (61/0±16/4) و میان فردی (67/0±03/4) وجود داشت (04/0p=) و همچنین بین اولویت وظایف مدیران عامل، شامل وظیفه برنامه ریزی (60/0±20/4)، هدایت و رهبری (62/0±17/4)، نظارت (60/0±02/4) و سازماندهی(58/0±86/3) تفاوت معنی دار مشاهده شد (001/0p=). بنابراین، اولویت بالای مهارت ها در میان ابعاد شایستگی شغلی مدیران نشان دهنده اهمیت این بعد است که به همراه اولویت بالای نقش تصمیم-گیری و وظیفه برنامه ریزی مدیران، می تواند مبنایی برای انتخاب، انتصاب و ارزیابی مدیران عامل باشگاه ها قرار گیرد.

هدف پژوهش حاضر، بررسی عناصر آمیخته بازاریابی موثر در جذب مشتری در رشته سنگنوردی (استان های خراسان رضوی، شمالی و جنوبی) می باشد. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و جامعه مورد نظر شامل کلیه افراد استفاده کننده از سالن های سنگنوردی شش شهر نیشابور، مشهد، سبزوار، بجنورد، شیروان و بیرجند بود. بنابراین با توجه به 24 متغیری بودن پرسشنامه آمیخته بازاریابی در این پژوهش و طبق گزارش هیأت استان ها، تعداد 112 نفر (تقریباً پنج برابر) به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ای است که از دو بخش تشکیل شده است: بخش اول از 14 سوال تشکیل شده که شامل مشخصات فردی افراد مورد مطالعه می باشد و بخش دوم شامل 24 سوال با مقیاس 5 ارزشی لیکرت (خیلی کم - 1، تا خیلی زیاد - 5) تنظیم شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 0/81 محاسبه شد. در این پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کولموگراف- اسمیرنوف(ks)، تحلیل عاملی- اکتشافی، آزمون فریدمن، آزمون ویلکاکسون و آزمون کروسکال والیس) استفاده شده است و تجزیه و تحلیل تمامی داده ها در نرم افزار spss نسخه 20 انجام شد. تمام سوالات پژوهش در سطح معناداری (0/05> p) مورد بررسی قرار گرفته اند. تحلیل عاملی، عوامل آمیخته بازاریابی موثر بر جذب مشتری را در شش مولفه ترویج، محبوبیت، مکان، کارکنان، محصول و قیمت شناسایی کرد. نتایج پژوهش نشان می دهد، اولویت عوامل جذب مشتریان از دیدگاه کل آزمودنی ها به ترتیب: کارکنان با میانگین و انحراف معیار 0/74±3/29، محصول با میانگین و انحراف معیار 0/79±3/12، ترویج با میانگین و انحراف معیار 0/99±2/77، مکان با میانگین و انحراف معیار 0/74±2/74، قیمت با میانگین و انحراف معیار 76/0±01/2 و محبوبیت با میانگین و انحراف معیار 0/70±1/72، می باشد؛ همچنین نتایج پژوهش در خصوص آزمون کروسکال والیس بین عوامل آمیخته بازاریابی بر اساس سطح تحصیلات نیز نشان می دهد که در بین افراد با تحصیلات دیپلم و پایین تر، سه عامل ترویج، کارکنان و قیمت بیشترین اهمیت را دارند. بنابراین می توان با برگزاری کلاس های آموزشی برای کارکنان و ترویج مناسب محصول مورد نظر، جذب و حفظ مشتریان را بهبود بخشید و میزان رضایت مشتری را افزایش داد.

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد مسئولیت اجتماعی و نگرش مشتریان باشگاه های آمادگی جسمانی در شهر رشت بود. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون تک متغیره و چند متغیره پیش بینی این نتایج بود: بعد ااقتصادی، حقوقی و قانونی و سلامت و آموزش از مسئولیت اجتماعی با تصویر باشگاه رابطه خطی دارد(65/0r=،43/0r2=)، بعد اقتصادی، سلامت و آموزش و حقوقی و قانونی از مسئولیت اجتماعی با شهرت باشگاه رابطه معنی داری دارند(55/0r=،30/0r2=). بعد اقتصادی، اخلاقی و سلامت و آموزش از مسئولیت اجتماعی با وفاداری مشتریان رابطه معنی داری دارد(58/0r=،34/0r2=). همچنین رابطه میان تصویر با وفاداری(68/0r=،47/0r2=)، شهرت با وفاداری(53/0r=،28/0r2=) و تصویر با شهرت(64/0r=،41/0r2=( نیز معنی دار بود و قابلیت پیش بینی داشتند. علاوه بر این بر اساس نتایج آزمون فریدمن بعد سلامت و آموزش اولویت اول(89/2)، بعد اخلاقی اولویت دوم(57/2)، بعد حقوقی و قانونی اولویت سوم(32/2) و بعد اقتصادی اولویت آخر(22/2) را از نظر مشتریان باشگاه ها داشتند که نتایج معادلات ساختاری نیز این رتبه بندی را تایید کرد.

دانش آموزان با اهداف یکسانی در کلاسهای تربیت بدنی شرکت نمی کنند و احتمالا اهمیت و اولویت این اهداف از دیدگاه آنان متفاوت است. هدف از این تحقیق نیز بررسی اهداف دانش آموزان از فعالیت در کلاس های تربیت بدنی مدارس راهنمایی و دبیرستان رشت است.