نام پژوهشگر: آناهیتا زاهدی نامقی
آناهیتا زاهدی نامقی مرتضی شجاری
شهاب الدین سهروردی مبنای فلسف? خویش را نور و ظلمت قرار داده و از این میان نور را اصیل دانسته است. درواقع، به باور شیخ اشراق تنها چیزی که می توان نام حقیقت را بر آن نهاد نور است. ملاصدرای شیرازی نیز تأملات و تفکرات فلسفی خود را بر بنیاد اصالت وجود استوار ساخته است. وی بر این عقیده است که حقیقت هر شیء عبارت است از آن چیزی که آثار بر آن مترتب می گردد و حقیقتِ هر چیزی همان وجود آن چیزی است که منشاء اثر و تحقق بخشی است. شیخ اشراق و صدرالمتألهین نفس آدمی را حقیقت او می دانند. از دیدگاه سهروردی نفس یا به اصطلاح اشراقی، نور اسپهبد از ناحی? واهب الصور به انسان افاضه می گردد و موجود ملکوتی و روحانی است که مُدرک معقولات و متصرف در جسم است، اما جسم و جسمانی و نیز قابل اشار? حسی نمی باشد. ملاصدرا نفس انسان را کمال اول برای جسم طبیعی آلی می داند که قادر است امور کلی و مجرد را ادراک کند و افعال خویش را توسط قو? فکریه انجام دهد. ویژگی هایی که شیخ اشراق برای نفس آدمی برشمرده عبارتند از: مغایرت نفس با بدن، تجرد آن از ماده و نیز بقاء و فانی نشدنش در صورت فساد بدن و ماده، اما ملاصدرا نفس را مغایر با بدن ندانسته، بلکه حدوث آن را از بدن می داند که در اثر استکمال و حرکت جوهری در بقاء از ماده مجرد می گردد. ملاصدرا و سهروردی هر دو به حادث شدن نفس توأمان با خلق و حدوث بدن باور دارند، لکن شیخ اشراق به حدوث روحانی و صدرالمتألهین به حدوث جسمانی اعتقاد دارد. مقصود از حدوث روحانی این است که نفس در آغاز پیدایش امری مجرد و روحانی است که با حدوث بدن حادث می گردد و یک نحوه تعلق تدبیری با بدن پیدا می کند. منظور از حدوث جسمانی این است که زمانی که موجودی به صورت استکمالی نشأت عنصری، جمادی، نباتی و حیوانی را طی نمود و به تحول جوهر خود هر لحظه صورتی کامل تر یافت، به مرحله ای می رسد که دیگر جسمانی نیست؛ بلکه روحانی است و آن همان نفس ناطقه می باشد. در واقع، نفس ناطقه همان صورت انسان است که در زمان حدوث در آخرین مراتب جسمانی و اولین مراتب روحانی قرار دارد که در آغاز امر در نهاد ماده تکوین می یابد و در سیر تکاملی و تحولات ارتقائی با ماده همراه بوده و به موازات آن راه تکامل را می پیماید.