نام پژوهشگر: خدیجه اقاجانی دلاور
خدیجه اقاجانی دلاور محمود مرادی عباس آبادی
در ادبیات واشبک (تاثیر آزمون بر آموزش و یا دگیری)، باور کلی بر آنست که آزمون روی باورها درباره محتوا و شیوه یادگیری و آموزش تاثیر می گذارد(alderson & wall, 1993) . بعبا رت دیگر، آزمون ممکن است بر اعتقادات و باورهای زبان آموزان تاثیر گذارد. با این حال مطالعات اندکی در زمینه تاثیر آزمون روی باورها یا رابطه احتمالی بین تاثیر آزمون و باورهای زبان آموزان بصورت خاص انجام شده است.از همین رو، این مطالعه بطورکل به بررسی باورهای کلی دانش آموزان درباره یادگیری زبان خارجه و بطوراخص یادگیری مهارت ها، عناصر تشکیل دهنده زبان وباورهایشان درباره نحوه آماده شدن برای آزمون نهایی انگلیسی سال سوم دبیرستان می پردازد با این هدف که آیا این باورهای یادگیری در یک محیط ثابت بوده یا توسط محیط تغییر می کنند.بهمین منظور، با ده نفر از دانش آموزان دخترسال سوم دبیرستان مصاحبه ای درباره باورهای کلی یادگیری زبان خارجه وروش های آماده شدن برای آزمون نهایی انگلیسی سال سوم دبیرستان انجام شد. مصاحبه ها رونویسی شده و توسط نرم افزار atlas.ti (5) کد گذاری شد. درصد بی ثباتی بعنوان شاخص تغییر در باورهای زبانی دانش آموزان برآورد شد. نتایج بدست آمده،تغییرات مهمی را در باورهای دانش آموزان نشان می دهد. در رابطه با تلفظ 80% دانش آموزان تحت تاثیر قرار گرفتند. در رابطه با کارایی مهارت گفتاری و شنیداری در مقایسه با مهارت خواندن و نوشتن،80% دانش آموزان تهت تاثیر قرار گرفتند که بیانگر تاثیر منفی آزمون islte)) بر باورهای آنها می باشد. با این حال، نتایج بدست آمده در رابطه با اهمیت یادگیری لغات،دستورزبان،ترجمه،استراتژی های حدس زدن و حفظ کردن و تمرین و تکرار،هیچ تغییری را نشان نمی دهد.بعبارت دیگر، در رابطه با یادگیری لغات 100%، یادگیری دستور زبان 30%،استراتژی ترجمه80%،حدس زدن 100%،حفظ کردن 90% و تمرین و تکرار100% باورهای دانش آموزان ثابت بوده است. این مطالعه همچنین نشان می دهد که باورهای دانش آموزان بطور عمده غیرارتباطی بوده است.