نام پژوهشگر: فرشته افضلی
فرشته افضلی حسین شمس آبادی
زبان های گوناگون، نظام های همسانی ندارند و هر زبان خود، عناصر واژگانی، ساختارهای دستوری، ترکیب ها و اصطلاحات ویژه ای دارد. از این روی، گاهی ناگزیر می شویم برخی از ساختارهای واژگانی و دستوری متن مبدأ را تغییردهیم (ترجمه نامستقیم) تا در زبان مقصد، فهمیدنی و آشنا باشد. مترجم داستان و نمایشنامه، در میان کار ترجمه در می یابد که در زبان مبدأ، ساختارهای دستوری و یا واژه هایی وجود دارد که برابر آنها در زبان مقصد، یافت نمی شود و حتی اگر برابری وجود داشته باشد، دارای معانی ضمنی و فرهنگی است که با اصل واژه تفاوت دارد. در این هنگام، اگر اندکی گنجینه ذهن خود را بکاود، به برابرهای دیگری برمی خورد که به شیوایی و استواری نثر ترجمه یاری می رساند. در این رساله برآنیم تا با الهام گرفتن از اجزای برابریابی ترجمه ای، که از عوامل کارآمد بر ارزش ارتباطی یک متن است، راهکارها و هنجارهای برابریابی را در ترجمه داستان و نمایشنامه از عربی به فارسی در سطح 1- واژگان (واژگان خاص مردمی، کوچه وبازاری، غربی، و واژگان با معنای متنی و ارتباطی) 2-ساختار (ادبی نویسی و ترجمه پیامی) و ناهنجاری ها را درسطح 1- واژگان (معنای ارجاعی، معنای تجربی، یکان های معنایی و..) 2-ساختار (ارزش پیامی ساختار متن مبدأ، ترجمه ساختار به ساختار و...) 3- بافتار (عناصر شبه زبانی، عوامل تأثیرگذار در معنا و پیش تصورها) 4-معنای جمله و معنای کلام (هنجارگریزی زبانی) 5-گونه های زبانی (سبک و آهنگ) 6-اثر گذاری ادبی 7-اثرگذاری فهمی و 8 -پیش تصورها، مورد کند و کاو قرار دهیم، آنگاه تا جای امکان، برابرهای درستی در برابر هر یک از این ناهنجاری ها جایگزین کنیم.