نام پژوهشگر: الهه سلیمی
الهه سلیمی شهاب الدین عادل
بسمه تعالی دانشکده هنر و معماری (این چکیده به منظور چاپ در پژوهش نامه دانشگاه تهیه شده است) نام واحد دانشگاهی: تهران مرکزی کدواحد: 101 کدشناسایی پایان نامه: 10160306902003 عنوان پایان نامه: تجسم، توهم، اجرا در درامهای رابرت ویلسون. نام و نام خانوادگی دانشجو: الهه سلیمی شماره دانشجویی: 88106902100 رشته تحصیلی: نمایش (کارگردانی) تاریخ شروع پایان نامه: نیمسال اول 1391 تاریخ اتمام پایان نامه : نیمسال اول 92-93 تاریخ اتمام پایان نامه: نیسمال دوم 1391 استاد راهنما: دکتر شهاب الدین عادل استاد مشاور : دکترحمید رضا افشار استاد/ استادان مشاور: دکتر حمید رضا افشار آدرس و شماره تلفن: شیراز – خیابان قصرالدشت – کوچه ی 71 – ساختمان کلبه- 09177049824 چکیده پایان نامه پایان نامه پیش رو با عنوان "تجسم، توهم، اجرا در درامهای رابرت ویلسون"در پنج فصل گردآوری شده است. از آنجا که تجسم و توهم اشاره به فرایندی دارد که در ذهن صورت می گیرند در ابتدا و در فصلِ نخستِ آن قبل از هر چیز از ذهن گفته شده است – زیرا ذهن نمودی از هوش و آگاهیِ تجربیست که بنا به تعاریف، مرکب از اندیشه، ادراک، حافظه، احساسات، امیال و تخیل و کلیه فرایند شناخت نا خودآگاه است- و سپس به امر خودآگاه و ناخودآگاه از دیدگاه فروید و لاکان که با نظریه هایشان در این خصوص در هنر و ادبیات بسیار تاثیر گذار بودند، پرداخته شده است.اما از آنجا که مفاهیمی چون تجسم و توهم هم در حوزه ی فلسفه و هم در حوزه ی علمی به آن توجه شده، بنابراین در اینجا نیز این مفاهیم – تجسم و توهم- را هم از نگاه فلاسفه و تا حدودی هم از دیدگاه علمیِ آن مطالبی آورده شده است. اما این بررسی به همین جا ختم نشده و در ادامه سعی بر آن شده است تا در زمینه ی اجرا و نمایش هم دیدگاه هایی که موجود است آورده و تحلیل شود. در ادامه و در فصل دوم نگاهی داشته ام به زندگینامه و آثار رابرت ویلسون تا در فصل سوم با توجه به دو ویژگی مهم در تئاتر یعنی زمان و مکان، ارتباطِ آن را با توهم و تجسم در آثار ویلسون بیان کنم. و در فصل چهارم توهم و تجسم را در کارگردانی و اجراهای ویلسون و با توجه به تجارب همکاری اشخاصی چون سوزان سانتاگ،فیلیپ گلس و دیوید بایرون برسی و تحلیل شده است. تا در پایان و در فصل پنجم با توجه به آنچه گفته شده نتیجه گیری انجام شود. اما باید اشاره کنم که اکثرمطالب این پایان نامه به روش کتابخانه ای گردآوری شده است و سعی بر آن شد تا با استفاده از منابع ترجمه شده ی موجود و همچنین فیلمها و مصاحبه های ترجمه نشده برای رسیدن به نتیجه بهتر بهره برده شود. واژگان کلیدی: تجسم، توهم، رابرت ویلسون، متن نمایشی، اجرای نمایشی.
الهه سلیمی فروزان دهباشی شریف
the present research was an attempt to see how quranic lexical collocations were translated into english by two professional translators namely, abdullah yusuf(2005), and muhammad s. shakir(2012). the study attempted qualitatively to shed light on how translators dealt with quranic lexical collocations when transferring them to the target language based on the newmark(1988) model , and quantitavely find out whether there was any significant difference among the strategies that had been applied in translation of the quranic lexical collocations. the findings of the study showed that the most frequent strategy in translating quranic lexical collocations was the literal translation, and then respectively the other strategies were couplet, synonymy, descriptive equivalence, paraphrase, and additions. furthermore, by comparing and contrasting strategies applied by two translators, it can be found that both of them have used the same strategies among eleven strategies proposed by newmark’s model, and the scope application of strategies used by them are approximately the same. so there is no significant difference between the strategies that the english translators applied for translation of quranic lexical collocations. keywords: key words: collocation, lexical collocation, translation strategy