نام پژوهشگر: مسلم رستم پور
محبوبه مصلحی محمدرضا سعید افخم شعرا
ارایهی روشی دقیق، سریع و کم هزینه برای تعیین تولید گیاهان مرتعی یکی از اهداف بوم شناسان به ویژه مرتعداران است که همیشه علاقهمند به دانستن میزان تغییرات این ویژگی گیاهی هستند. هدف اصلی این تحقیق، تعیین روابطی بین متغیرهای سطح تاجپوشش، حجم و ارتفاع با تولید گونههای atriplex canescens، acanthophyllum squarrosum، lactuca orientalis، astragalus meshedensis و stipa barbata در مراتع جنوب بیرجند میباشد. بدین منظور ابتدا به صورت تصادفی _سیستماتیک سه ترانسکت به طول 100 متر در منطقه مستقر گردید و در طول هر ترانسکت 10 گره به فاصلهی 10 متر از یکدیگر انتخاب و در هر گره نزدیکترین پایه از گیاه مورد نظر به گرهها به روش نزدیکترین فرد انتخاب و متغیرهای قطر متوسط، سطح تاجپوشش ارتفاع وحجم اندازهگیری، محاسبه و تولید هریک از پایهها به روش مرجع برآورد شد. رابطه رگرسیونی بین متغیرهای مستقل سطح تاجپوشش، ارتفاع وحجم گیاه با متغیر وابسته تولید آنها با استفاده از نرم افزارspss تعیین شد و وجود یا عدم وجود ارتباط معنیدار بین آنها مشخص شد. تجزیه رگرسیون نشان داد در گونهیatriplex canescens و astragalus meshedensis پارامتر سطح تاجپوشش با ضریب تبیین به ترتیب 55/. و83/. و در گونههایacanthophyllum squarrosum ، stipa barbata و lactuca orientalis پارامتر حجم گیاه با ضریب تبیین به ترتیب 58/.، 18/. و73/. بهترین پارامترها برای برآورد تولید گونههای ذکر شده در منطقه مورد مطالعه بودند. کلماتکلیدی: تولید، atriplex canescens، acanthophyllum squarrosum، lactuca orientalis، astragalus meshedensis، stipa barbata، رابطه رگرسیونی.
مریم مهری محمدرضا سعید افخم شعرا
تعیین کیفیت علوفه گونه های گیاهی موجود در مراتع یکی از مهمترین عواملی است که جهت مدیریت صحیح و اصولی مراتع لازم و ضروری است. به همین منظور در تحقیق حاضر ترکیبات شیمیایی و ارزش غذایی گونه های استیپابارباتا (stipa barbata)، گون (astragalus macropelmatus) و زنبق (iris songarica ) در دو مرحله فنولوژیک (رشد رویشی و گلدهی)، در مراتع جنوب شهرستان بیرجند مورد بررسی قرار گرفت. جمع آوری نمونهها در قالب طرح کاملأ تصادفی شامل دو تیمار (دو مرحله فنولوژیکی) و پنج تکرار بود. شاخصهای پتاسیم (k)، فسفر(p)، کربن (c)، نسبت کربن به نیتروژن (c/n)، پروتئین خام(cp )، دیواره سلولی منهای همی سلولز (adf)، دیواره سلولی (ndf)، قابلیت هضم ماده خشک(dmd) و انرژی متابولیسمی(me)، درآزمایشگاه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان میدهد، اثر مرحله فنولوژیکی در شاخصهای پروتئین خام، فسفر، پتاسیم، نسبت کربن به ازت، الیاف نامحلول در شوینده خنثی، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی و انرژی قابل هضم از نظر آماری در سطح 1% و بر کربن، مقدار ماده خشک قابل هضم و انرژی متابولیسمی در سطح 5% معنادار شده، ولی مقدار خاکستر معنیدار نبود.. اثر گونهها بر میزان خاکستر، فسفر، پروتئین خام، کربن، نسبت کربن به ازت، الیاف نامحلول در شوینده خنثی در سطح آماری 1% و بر میزان پتاسیم، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی، ماده خشک قابل هضم و انرژی قابل هضم در سطح 5% معنادار برآورد شده است اما بر میزان انرژی متابولیسمی معنیدار نشده است. اثر گونه مرحله در شاخصهای خاکستر، فسفر، پروتئین خام، کربن، نسبت کربن به ازت، الیاف نامحلول در شوینده خنثی و اسیدی در سطح 1% و پتاسیم، ماده خشک قابل هضم و انرژی متابولیسمی در سطح 5% دارای معناداری برآورد شده است. بر اساس نتایج بهدست آمده میتوان گفت که از بین سه گونه مورد تحقیق، گونه گون از ارزش و کیفیت بالاتری برخوردار است. کلمات کلیدی: کیفیت علوفه، ارزش غذایی، مراتع جنوب بیرجند.
فخرالدین سهرابی محمد ساغری
آتش¬سوزی عاملی طبیعی در مراتع به شمار رفته و همانند پوشش گیاهی مولفه طبیعی مرتع محسوب می¬شود. در بسیاری از مراتع ، آتش موجب ایجاد ترکیب و ساختار مشخصی در پوشش گیاهی می¬شود. این پژوهش جهت بررسی اثر آتش¬سوزی بر برخی از خصوصیات پوشش گیاهی در مراتع زاگرس غربی صورت گرفت. برای انجام تحقیق، ابتدا از طریق بازدیدهای صحرایی، محدوده¬ی کاری شامل منطقه آتش¬سوزی شده و شاهد (آتش¬سوزی نشده) شناسایی و سپس در هر منطقه (شاهد و آتش¬سوزی) به وسیله پیمایش صحرایی، به جمع¬آوری گونه¬های مرتعی منطقه پرداخته و با استفاده از منابع موجود، به شناسایی آنها اقدام و لیست فلورستیک تهیه شد. اندازه¬گیری درصد پوشش، تولید و توده سرپای گیاهان، از طریق پلات¬اندازی و با استفاده از روش قطع و توزین انجام گرفت. نمونه¬برداری به روش سیستماتیک¬-¬تصادفی، اندازه پلات¬ها بر اساس روش حداقل سطح و تعداد آنها از روش آماری بدست آمد. برای ارزیابی شاخص¬های تنوع، غنای و یکنواختی گونه¬ای، از شاخص¬های تنوع شانون، سیمسون و آلفا فیشر و شاخص¬های غنای مارگالف و منهینگ و شاخص یکنواختی استفاده شد. برای مقایسه خصوصیات پوشش گیاهی در بین دو منطقه آتش¬سوزی و شاهد از آزمون¬ تی استیودنت با نمونه های مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد در اثر آتش¬سوزی ترکیب و تیپ گونه¬های گیاهی منطقه آتش¬سوزی نسبت به منطقه شاهد با تغییرات همراه بوده، در اثر آتش تنوع گونه ای، تولید علوفه، درصد پوشش و تراکم گیاهان علفی افزایش معنی¬داری داشته و تراکم و درصد پوشش بوته¬ای¬ها و لاشبرگ کاهش معنی¬داری داشته است و فرم رویشی گندمیان نسبت به آتش واکنش خاصی را نداشته است.
محمد فقیهی شاهرخت عبدالحمید دهواری
تحقیق حاضر در شهرستان زیرکوه در استان خراسان جنوبی واقع در 170 کیلومتری شمال شرقی شهرستان بیرجند جهت مطالعه رابطه بین پوشش گیاهی و رخساره¬های ژئومرفولوژی منطقه انجام شد. ابتدا برای ارزیابی بهتر جوامع گیاهی در منطقه نقشه واحد کاری تهیه گردید. سپس با استفاده از نقشه¬های تهیه شده و بازدیدهای صحرایی نسبت به شناسایی و تفکیک تیپ¬های گیاهی اقدام شد. نمونه برداری به روش تصادفی سیستماتیک با توجه به وسعت واحدکاری و تیپ¬های گیاهی موجود در 3 تا 5 ترانسکت 100 متری انجام شد. به طوری که در طول هر ترانسکت در فواصل هر 10 متر یک پلات انداخته شد و در هر پلات فهرست گونه¬های غالب، ترکیب گیاهی و درصد تاج پوشش آنها تعیین شد. با توجه به وسعت واحدکاری در هر واحد بین 1 تا 3 نمونه خاک از عمق 0 تا 30 سانتی¬متری برداشت و فاکتورهای خاک شامل، درصد شن، سیلت، رس،ph،ec، فسفر، پتاسیم به روش¬های استاندارد آزمایشگاهی اندازه¬گیری شد. تعیین مهم¬ترین عوامل موثر بر پراکنش تیپ¬های¬گیاهی و بررسی ارتباط بین عوامل خاکی، ژئومرفولوژیکی و پوشش¬گیاهی موجود در منطقه با استفاده از تجزیه مؤلفه¬های اصلی (pca) با استفاده از نرم افزارpc-ord نسخه 4.1 انجام شد. نتایج نشان داد که بین عوامل خاکی درصد شن، سیلت و مقدار پتاسیم و از ویژگی¬های ژئومرفولوژی ارتفاع و شیب نقش عمده¬ای در استقرار و پراکنش تیپ¬های گیاهی منطقه داشتند. تاثیر عوامل خاکی بر پراکنش گیاهان بیشتر از عوامل توپوگرافی در منطقه بود. به طوری که در مناطق هموار و دشتی تیپ¬های گیاهی بیشتری و متنوع¬تری نسبت به ارتفاعات کوهستانی وجود داشت و در واحدهای کوهستانی بسیار مرتفع تیپ¬های گیاهی خاصی وجود داشت.