نام پژوهشگر: رحمت اله خسروی

تبیین و نقد آزادسازی برنامه درسی و ارائه الگویی برای نظام برنامه ریزی درسی ایران با تأکید بر نظریه عمل گرای شوآب و چگونگی کاربست آن در یک استان کشور (مورد استان زنجان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1393
  رحمت اله خسروی   محمود مهرمحمدی

هدف پژوهش حاضر از یک طرف طراحی و اعتبار سنجی الگوی آزادسازی تصمیم گیری برای برنامه درسی بر اساس نظریه شوآب و ویژگی های نظام آموزشی ایران و از طرف دیگر امکان سنجی چگونگی کاربرد این الگو برای حوزه یادگیری ریاضیات دوره دوم متوسطه در استان زنجان است. برای نیل به این هدف از روش های مختلفی استفاده شده است. در گام نخست برای تبیین و نقد آزادسازی برنامه درسی بر اساس نظریه شوآب از روش کیفی«جستار نظر¬ورزانه»، برای ارزیابی و تحلیل ویژگی های نظام برنامه¬ریزی درسی ایران از نظر ساختار تصمیم گیری از روش کیفی «پژوهش ارزشیابی: سنجش موقعیتی»، و برای تدوین اشکال اولیه آزادسازی برنامه درسی از روش «پژوهش تلفیقی:¬ سنتز پژوهی» استفاده شده است. در گام بعد، برای ارزیابی کیفیت الگوی اولیه از منظر کنشگران برنامه درسی و تدوین الگوی نهایی از رویکرد پژوهشی کیفی و روش مصاحبه استفاده شده است. سرانجام برای تعیین نتایج حاصل از کاربست الگوی طراحی شده برای حوزه یادگیری ریاضیات دوره دوم متوسطه در استان زنجان از رویکرد پژوهشی کیفی و روش «پژوهش معطوف به عمل فکورانه» استفاده شده است. جامعه و نمونه پژوهش حاضر نیز همانند روش ها متنوع است. بدین صورت که جامعه نخست، یک جامعه متنی است که در آن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع نمونه گیری موارد مطلوب، آثار علمی شوآب و همچنین اسناد و مطالعات مربوط به ویژگی های نظام برنامه¬ریزی درسی ایران مورد مطالعه قرارگرفته است. جامعه دوم شامل کلیه کنشگران برنامه درسی است که همزمان عضو گروه ویژه مطالعاتی «شوآب و عمل فکورانه در برنامه درسی» هستند. روش نمونه گیری در این جامعه، به صورت هدفمند از نوع موارد ویژه است. درنهایت، جامعه سوم شامل تمام متخصصانی است که در دانشگاه ها و همچنین مناطق مختلف سازمان آموزش وپرورش استان زنجان در حوزه یادگیری ریاضیات دوره دوم متوسطه و همچنین در حوزه¬های جامعه شناسی، روان شناسی تربیتی، و برنامه ریزی درسی مشغول به فعالیت هستند. روش نمونه گیری در جامعه سوم، نمونه گیری هدفمند از نوع نمونه گیری زنجیره ای است. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل بررسی اسناد و متون علمی، مصاحبه گروه کانونی و گزارش های مراجع تخصصی هستند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تجزیه وتحلیل تأملی و روش تحلیل محتوای مضمونی انجام شده است. مهم ترین یافته های پژوهش عبارت اند از: 1- بر اساس نظریه شوآب، هر چه خاستگاه تصمیم گیری درباره برنامه درسی به صحنه یا عرصه ای که با این تصمیم ها سر و کار عملی دارند (برای مثال مدرسه یا منطقه) نزدیک باشد، تصمیمات معتبرتر و موثرتر خواهند بود؛ 2- در نظام برنامه ریزی درسی ایران، در عمل، تولید و اعتباربخشی برنامه های درسی عمدتاً در تشکیلات مرکزی صورت می گیرد؛ 3- آزادسازی تصمیم گیری درباره عناصر برنامه درسی در نظام برنامه ریزی درسی ایران شامل هفت شکل است:تک¬وضعیتی(یک گونه)، چند¬وضعیتی(چهار¬گونه)، بی¬وضعیتی(ده¬گونه)، ترکیبی از تک¬وضعیتی- چند¬وضعیتی(چهار¬گونه)، ترکیبی از تک¬وضعیتی- بی¬وضعیتی (ده¬گونه)، ترکیبی از چند وضعیتی- بی وضعیتی(چهل¬گونه)، و ترکیبی از تک¬وضعیتی- چند¬وضعیتی- بی-وضعیتی(چهل¬گونه)؛ و 4- استان زنجان از لحاظ وضعیت دانشگاه ها و متخصصان دانشگاهی، وضعیت معلمان ازنظر تجارب علمی و عملی، و وضعیت دانش آموزان و خانواده های آن ها این ظرفیت را دارد که برای برنامه درسی ریاضیات دوره دوم متوسطه تصمیم گیری کند.