نام پژوهشگر: سینا رضاقلی زاده

تحلیل روند پژوهش و نوآوری در حوزه نرم رایانش با استفاده از روش های هوشمند تحلیل شبکه های اجتماعی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1393
  سینا رضاقلی زاده   غلامعلی منتظر

رشد روزافزون اطلاعات تولید شده در جریان های مختلف اطلاعاتی چه در حوزه های عمومی چون فضای وب و چه در حوزه های تخصصی چون اطلاعات مربوط به پژوهش و نوآوری استفاده از فنّاوری اطلاعات را به عنوان ابزار پایش و تحلیل نه تنها مفید بلکه لازم ساخته است. در این میان جریان اطلاعاتی مرتبط با پژوهش و نوآوری اهمیت به سزایی دارد. پایش و تحلیل این جریان از سال های دور مورد توجّه اندیشمندان بوده است. همچنین اهمیت این موضوع در دنیای نوین با توجّه به رشد ابعاد مختلف آن و رقابت حوزه های مختلف در جذب منابع و سرمایه ها چندین برابر شده است. از این جهت تلاش های بسیاری برای سنجش درون دادها و برون دادهای این حوزه، یعنی پژوهش و نوآوری، صورت گرفته است. بخشی از این تلاش ها مربوط به تحلیل روند برون دادهای این حوزه است که در گذشته عمدتاً به وسیله خبرگان و مرور زمینه های مختلف واقع در این حوزه انجام می شد. در اینجا منظور از برون دادها مقالات و اختراعات حاصل از فعالیت های علمی و فنّاوری است. همان طور که بیان شد با توجّه به ابعاد در حال گسترش این جریان اطلاعاتی، تحلیل روند آن تنها با تکیه بر خبرگان امکان پذیر نیست. از این رو روش هایی مبتنی بر داده کاوی و استنادکاوی برای یاری خبرگان به کار گرفته شده اند. این تحقیق نیز سعی دارد روشی برای تحلیل روند زمینه های مختلف در حوزه پژوهش و نوآوری توسعه دهد. البته به طور مشخص زمینه نرم رایانش به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق پژوهش گران و مخترعان به عنوان سرچشمه ایده و نوآوری مورد توجّه قرار گرفته اند. رویکرد این تحقیق در مدل سازی و تحلیل روند حوزه مورد بررسی تحلیل شبکه این پژوهش گران و همچنین مخترعان است. در واقع روش مورد استفاده تحلیل شبکه اجتماعی است. این روش ابزارهای قدرتمندی برای تحلیل و توجیه تحمیلات ساختاری بر اعضای اجتماع فراهم می کند. به بیان دیگر فرض شده است الگوی نوآوری نویسندگان و مخترعان از الگوی نوآوری همسایگان آنها قابل استنباط است. بر این اساس چارچوبی گام به گام برای تحلیل زمینه مورد بررسی متشکل از فضای پژوهش و همچنین فضای نوآوری معرفی شده است. این چارچوب با تعریف حدود زمینه و مرزبندی آن آغاز می شود. روش مورد استفاده به منظور شناسایی زمینه نظری? فازی روشی مشابه دسته بندی بیزی است. در گام بعدی شبکه نویسندگان و همچنین مخترعان از ارجاعات زمینه استخراج می شود. با شناسایی اجتماعات این شبکه ها روند موضوعات مطرح در آنها پیگیری شده است. به منظور شناسایی اجتماعات از روشی به نام نیومن برای خوشه بندی ساختاری استفاده شد. در نهایت با استفاده از شبکه ای یادگیرنده سعی شده تحوّل اجتماعات شناسایی شده در آینده پیش بینی شود. این رویکرد مشابه آن چیزی است که در استنادکاوی مورد استفاده قرار می گیرد.