نام پژوهشگر: زهرا علیزاده بیرجندی
اکرم ناصری زهرا علیزاده بیرجندی
آستان قدس رضوی به عنوان یک قطب مذهبی مهم در مطالعات تاریخ ایران و تاریخ محلی خراسان جایگاه ویژه ای دارد. در ساختار تشکیلاتی این نهاد مذهبی، منصب تولیت بالاترین مقام به شمار می آید. در کنار این منصب، مناصب دیگری چون نایب التولیه، قائم مقام التولیه و ناظر آستانه وجود دارد که صاحبان این مناصب کارگزاران اصلی آستانه اند. بر اساس منابع و اسناد، منصب تولیت در ادوار قبل از دوران صفوی- از همان قرون اولیه پس از شهادت امام رضا (ع)- تحت عنوان نقیب یا نقبا وجود داشته و افرادی از سادات موسوی و رضوی که از نسل امام رضا (ع) بودند با تصدی منصب نقابت، بر امور آستانه نظارت می کرده اند. این منصب از دوران صفوی با عنوان متولی تغییر نام داده و در دوره قاجار تحت عنوان نایب التولیه ادامه ی حیات می دهد و موقعیت متولی در مقایسه با دوره های قبل، تغییر می کند. این تغییر به دلیل موقعیت سیاسی و مشاغل حکومتی است که متولی قبل از عهده دار شدن منصب تولیت برعهده داشته است. مسائلی چون شیوه های انتصاب متولیان، کارکردها و وظایف و عوامل متعددی بر افزایش حوزه ی اقتدار متولیان تأثیرگذارده است. شاید بتوان مهمترین عامل را در نحوه ی تعاملات این منصب با حکومت مرکزی و والیان خراسان جستجو کرد. در رساله ی حاضر تلاش شده به بررسی سیر تطور، نحوه ی انتصاب و کارکردهای منصب تولیت پرداخته شود. در کنار این مباحث تعاملات این منصب با والیان خراسان و حکومت مرکزی نیز مورد بحث قرار گرفته و در انتها عوامل تأثیرگذار بر این منصب مورد تحلیل واقع شده است. روش مورد استفاده برای انجام این پژوهش از نوع روش تحقیق تاریخی است. برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و اسناد موجود در مراکز اسنادی کشور بهره گرفته شده است.
ستار کرمی مفید شاطری
وقف دارای کارکردهای متنوع و گوناگون به ویژه در نواحی روستایی است، و بخشی از توسعه درون زا در مناطق روستایی در طول تاریخ و به ویژه پس از ورود اسلام به ایران تحت تأثیر نهاد وقف شکل گرفته است. هدف تحقیق بررسی کارکردهای اجتماعی و فرهنگی نهاد وقف و نقش آن در توسعه نواحی روستایی بخش بیستون کرمانشاه می باشد.برای دستیابی به اهداف مورد نظر شاخص های مختلف توسعه اجتماعی و فرهنگی را از منابع و کتب مختلف استخراج شده، بر اساس آنها پرسشنامه در دو بخش گویه های اجتماعی و فرهنگی تدوین گردید. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسش نامه از 30روستای وقفی محدوده مورد مطالعه جمع آوری شد.روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است، با توجه به اینکه متغیر ها کیفی و دارای مقیاس رتبه ای می باشند،از آزمون خی دو تک متغیره استفاده شده است. فرضیه های تحقیق در سطح معناداری کمتر از05% وحدود اطمینان 95% در نظر گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد آماره آزمون خی دو برای متغیر ویژگی های اجتماعی (92/224 )می باشد و سطح معناداری این آماره برابر با(001/0) می باشد که این مقدارکمتر از(05/0)می باشد. از نظر آماری تفاوت معنی داری بین دیدگاه افراد مورد مطالعه در خصوص تاثیر وقف در توسعه اجتماعی نواحی روستایی بخش بیستون مشاهده شد. همچنین با توجه به آماره آزمون خی دو برای متغیر ویژگی های فرهنگی (17/204) می باشد، و سطح معناداری این آماره برابر با(001/0) می باشد،که این مقدارکمتر از (05/0) می باشد. از نظر آماری تفاوت معنی داری بین دیدگاه افراد مورد مطالعه در خصوص تاثیر وقف در توسعه فرهنگی نواحی روستایی بخش بیستون مشاهده شد. نتایج بیانگر پتانسیل بالای نهاد وقف در حل مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه مورد مطالعه می باشد. با توجه به حجم بالای موقوفات در استان کرمانشاه که بالغ بر 40000رقبه می باشندکه تعدادی از آنها نیز در محدوده بخش بیستون قرار دارد،نیازمند مدیریت و نظارت کارآمد بر موقوفات استان می باشد،حضور فعالانه واقفان آگاه و نیک اندیش کرمانشاه که سبقت در امور خیر را از پیشینیان خود به ارث برده اند، می تواند نقش مهمی در رفع فقر و محرومیت که عامل بسیاری از معضلات اجتماعی است داشته باشد.
الهام پورقیومی زهرا علیزاده بیرجندی
مطبوعات یکی از مباحث مهم قابل بررسی در تاریخ سده ی نوزدهم و بیستم است. مطبوعات این دوره به نوعی منعکس کننده ی حوادث و تحولات سیاسی و فضای فکری جامعه ی آن دوران می باشند. مطبوعات مورد بررسی در این رساله مربوط به دورانی است که هم زمان با آن نشریات دیگری هم منتشر می شد. این مطبوعات با توجه به اوضاع زمانه و شرایط فکری و اوضاع سیاسی تفکرات و اندیشه های خاصی را دنبال می کردند. از میان جرایدی که در این دوره منتشر می شد، دو جریده ی کاوه و ایرانشهر به لحاظ محتوا و پرداختن به مباحث مختلف نسبت به سایر جراید از جامعیت بیشتری برخوردار بودند و دسترسی به آن ها آسان تر بود، به خصوص نویسندگان این جراید که از روشنفکران آن دوران هستند و اندیشه ها و تفکرات آن ها به نوعی تفکر غالب آن عصر است. این دو جریده و مباحثی که در آن ها مطرح شده، در واقع بازتاب اندیشه ها و تفکرات جامعه ی روشنفکری آن دوره است. پس مطالعه ی این جراید و مقالات آن، جدای از این که خط-مشی روشنفکری آن دوران را نشان می دهد، ما را در جریان تحولات فکری، سیاسی و اجتماعی جامعه ی آن روز قرار می دهد. برای تحلیل مطالب این جراید و دست یابی به نگرش ها و تفکرات آن ها شیوه های مختلفی وجود دارد. یکی از این شیوه های تحلیلی که در زمینه ی مطبوعات و جراید به کار گرفته شده است، نشانه شناسی است. در رساله ی حاضر ضمن استفاده از روش نشانه شناسی، به تحلیل مقالات و تصاویر این جراید پرداخته می شود. آوردن پیوست ها، نشانه ها و کلیه ی مطالبی که در نشانه ها اعم از آرم، عنوان، محتوا و تصاویر آمده است جهت تحلیل نشانه-شناسی به کار گرفته شده است. رساله ی حاضر از طریق تحلیل نشانه شناسی جراید در صدد شناخت بهتری نسبت به فضای فکری- سیاسی آن دوران می باشد.
فاطمه رحمانی زهرا علیزاده بیرجندی
جنگ جهانی اول که در ابتدای قرن بیستم آغاز شد. سبب درگیری های گسترده میان کشورهای استعمارگر اروپائی شد. این کشورها، در دوجبهه با عناوین اتحاد مثلث (متحدین ) و اتفاق مثلث (متفقین ) در جنگ رو به روی هم ایستادند. بهانه شروع این جنگ بزرگ، کشته شدن ولیعهد اتریش به دست جوانی از بوسنی در سارایوو بود. بیشتر کشورهای اروپایی در این جنگ درگیر شدند. اهداف استعماری این کشورها و حضور اقتصادی ،سیاسی و نظامی آنان در کشورهای دیگر به ویژه کشورهای حوزه خاورمیانه سبب سرایت جنگ به این نواحی نیز شد. در همان ابتدای جنگ که مقارن با تاجگذاری احمد شاه قاجار نیز بود، دولت و مجلس ،بی طرفی ایران را در این جنگ اعلام نمودند؛ اما با توجه به موقعیت استراتژیک ایران برای کشورهای درگیر که از سویی راه ورود به مناطق تحت سلطه انگلستان و از سوی دیگر راه ارتباط عثمانی با کشورهای مسلمان به شمار می آید، هم چنین فقدان دولتی مقتدر و نیروی نظامی کارآمد، به این بی طرفی از سوی دول درگیر اهمیتی داده نشد و ایران صحنه کارزار میان این دولت ها شد. با پیوستن عثمانی به متحدین و تمسک به شعار اتحاد اسلامی،که از سوی دولت مردان آن کشور مطرح گردید، هم چنین ورود هیات های آلمانی به ایران و اقدامات تخریبی آنان بر علیه روس و انگلیس، جنوب و شمال ایران تحت اشغال روس و انگلیس در آمد. با ورود روس ها به ایران و تهدید حمله به تهران کمیته دفاع ملی تشکیل شد. تشکیل این کمیته سبب تمرکز مقاومت ها در دست سران دمکرات و دوستی بیشتر با آلمان ها شد. کمیته در مسیر حرکت به سوی غرب و دوری گزیدن از سپاهیان روس، به کرمانشاه رسید و این شهر پذیرای سیل مهاجرین از سراسر ایران گشت. در این پژوهش تلاش شده تاثیرات آنی جنگ جهانی اول بر ایالت کرمانشاه مورد بررسی قرار گیرد.این تاثیرات هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ اجتماعی، تا مدت ها در زندگی مردم و شرایط شهر نمود داشت. اسناد و گزارشات بر جای مانده از آن دوره تا حد زیادی تاثیرات جنگ را بازگو می کند. این رساله در چهار فصل تدوین شده است. فصل اول به کلیات تحقیق می پردازد و سعی شده منابع دسته اول تا حد امکان در این بخش مورد بررسی قرار گیرد. فصل دوم به آغاز جنگ در جهان که در سال 1914م آغاز گشته پرداخته و به صورت مختصر،شمه ای از وضعیت ایران در هنگام جنگ، اثرات جنگ بر جهان و ایران، وضعیت هر کدام از طرفین درگیر جنگ در ایران، واکنش ایرانیان در مقابل نیروهای درگیر تا سال آخر جنگ، یعنی سال 1918 م ، اختصاص یافته است . در فصل سوم، وضعیت کرمانشاه در دوران جنگ، دلایل توجه نیروهای درگیر به این شهر، وضعیت عشایر کرمانشاه و واکنش آنان در قبال هر کدام از طرفین درگیر،واکنش مردم در قبال مهاجرین و کمیته دفاع ملی، دست به دست گشتن شهر توسط روس ها و ترک ها و وضعیت شهر در دوران تسلط هر یک از این نیروها مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل چهارم با تکیه بر اسناد اثرات جنگ جهانی اول بر کرمانشاه در دو بخش اقتصادی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است که با توجه به اسناد بازخوانی شده به برخی جنبه ها هم چون وضعیت گمرک ،تجارت ،غارت و چپاول در روستاها و شهرها توجه بیشتری شده است. در خلال نگارش این رساله طی چندین بار مسافرت به تهران، به مراکز پژوهشی، کتابخانه ها و مراکز اسناد متعددی از جمله؛ مرکز اسناد و کتابخانه مجلس شورای اسلامی، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران ، کتابخانه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ،کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران مراجعه شد . که صمیمانه از همکاری مسئولین محترم مراکز مذکور تشکر می نمایم. در مراجعه به برخی مراکز اسناد از جمله مرکز اسناد و دیپلماسی وزارت امور خارجه مشکلاتی وجود داشت. و به سختی استفاده از اسناد این مرکز ممکن شد. در مراجعه به بخش نشریات کتابخانه مجلس شورای اسلامی نیز به دلیل تعمیرات در آن قسمت امکان استفاده میسر نگردید.
زهرا شاعری زهرا علیزاده بیرجندی
چکیده : ورود ایران به عصر جدید و آشنایی با دستاوردهای جدید غرب همراه با شکست های نظامی و سیاسی، ایران را وارد دورانی کرد که نتیجه آن رویارویی میان سنت و مدرنیته بود. این رویارویی همه ی جامعه را در اشکال مختلف در برگرفت. جامعه ی عصر ناصری (1264-1313هـ.ق) از مردمی با افکار و اعتقادات کهن و سنتی شکل یافته بود که پایبند به آداب و رسوم سنتی و آبا و اجدادی خود بودند. از سویی در دنیای غرب تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از سده های پیش آغاز شده بود و ادامه داشت. این تحولات، دیگر کشورها را نیز تحت تأثیر قرار داده بود که ایران نیز از این قاعده مستثنی نبود. بنابراین در برابر دست آوردهای علمی و فنی که از غرب وارد ایران شد با توجه به فضای فکری و سیاسی این دوره واکنش هایی صورت گرفت. اهمیت این واکنش ها از یک سو به دلیل علت بروز آن ها و از سویی دیگر به گروه هایی بود که این واکنش ها از طرف آن ها صورت می گرفت. یکی از علل این واکنش ها را می توان سنت گرایی گروه های مختلف دانست. سنت گرایی، در برابر ورود تجدد و نوگرایی از سوی اقشار مختلف جامعه صورت گرفته و این واکنش ها هر کدام بنا به دلایل خاص خود بود. هر چند که در برخی از آن ها دلایل مشابه و مشترکی نیز وجود داشت. به طور کلی می توان گفت که این واکنش ها از یک سو به دلیل بافت و فضای فکری موجود در جامعه و از سوی دیگر به دلایل مصلحتی و پیشبرد اهداف و مقاصد فکری از سوی نخبگان فکری و در آخر به دلیل سوء استفاده اقشار ذینفع به ویژه نخبگان حکومتی می باشد. این رساله، تحقیقی تاریخی است که از طریق بررسی رساله ها و کتب تاریخی و سفرنامه ها، به تبیین علل واکنش های سنت گرایانه در میان برخی طبقات همچون شاه، نخبگان حکومتی، نخبگان فکری و توده ی مردم در عصر ناصری می پردازد. در این پژوهش اوضاع جامعه ی عصر ناصری و اصلاحات این دوره نیز بررسی شده است. واژگان کلیدی: قاجار،سنت،سنت گرایی،عصر ناصری،مدرنیته.
فاطمه امیری زهرا علیزاده بیرجندی
چکیده مفهوم حقوق شهروندی به معنای مدرن آن در اروپا پدید آمد و اساساً کسی شهروند شمرده می شد که تنها فرمانبردار دولت نباشد، بلکه از حقوق مدنی و سیاسی برخوردار و دولت این حقوق را رعایت و از آن ها حمایت کند. پیشینه ی حقوق شهروندی را می توان در دوران باستان و حتی در ایران مشاهده کرد. در متون دینی و قران نیز اشاراتی در مورد این حقوق وجود دارد اما مفهوم حقوق شهروندی در معنای جدید آن به انقلاب فرانسه باز می گردد. در واقع با وقوع این انقلاب بود که اعلامیه ی حقوق بشر و شهروندی به تصویب رسید. در این اعلامیه تأمین حقوقی مانند داشتن امنیت مالی و جانی، تأمین رفاه اقتصادی، فراهم نمودن امکانات بهداشتی، آموزشی، آزادی بیان و عقیده، آزادی سیاسی و غیره بر عهده ی دولت ها گذاشته شد. در ایران نیز به دلیل ساختارهای سیاسی(ساخت قدرت) و سایر ویژگی های فرهنگی و اجتماعی، رابطه ی میان دولت و مردم بر مبنای آمریت حکومت و اطاعت مردم استوار بود، و در این سیستم مردم صرفاً باید مطیع اوامر شاه بودند و به حقوق مردم توجهی نمی شد. به مرور بر اثر تحولات غرب و آشنایی روشنفکران با اندیشه های حقوقی غرب تحولی پدید آمد. این روشنفکران پس از آشنایی با تمدن مغرب زمین و نظام حقوق غرب درصدد برآمدند تا اصول و مفاهیم حقوق شهروندی را در جامعه ی ایران مطرح کنند. بدین منظور به تألیمفهوم شهروند به مفهوم مدرن آن در اروپا پدید آمد و اساساً کسی شهروند شمرده می شد که نه تنها فرمانبردار دولت باشد، بلکه از حقوق مدنی و سیاسی برخوردار و دولت این حقوق را رعایت و از آن ها حمایت کند. پیشینه ی حقوق شهروندی را می توان در دوران باستان و حتی در ایران مشاهده کرد. در متون دینی و قرآن نیز اشاراتی در مورد این حقوق وجود دارد اما مفهوم حقوق شهروندی در معنای جدید آن به انقلاب کبیف رساله ها، کتب، روزنامه ها و ترجمه پرداختند که اوج آن در دوره ی ناصرالدین شاه بود. در واقع عدم وجود شاخص های حقوق شهروندی در ایران یکی از علل اصلی توجه روشنفکران به این مسئله شد. هر چند این آثار نقش مهمی در طرح مباحث و مفاهیم حقوق شهروندی داشتند، اما محدودیتی که شرایط جامعه ی ایران، از قبیل نظام خودکامه و فرهنگ سنتی آن، برای روشنفکران ایجاد کرده بود، سبب گردید که آنان، شاخص ها را مطابق با شرایط سیاسی، اجتماعی و مذهبی جامعه ارائه دهند. این تلاش ها به مرور به افزایش سطح آگاهی های عمومی و پیدایش نهادها و موسساتی شد که نشان دهنده توجه به حقوق شهروندی در جامعه بود. در رساله حاضر ضمن بیان وضعیت حقوقی مردم در دوره ی قاجار و ضعف های آن، عوامل موثر در زمینه ی رواج حقوق شهروندی و پیامدهای آن مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. واژگان کلیدی: حقوق شهروندی، قاجار، ایران، عصر ناصری.
امین تریان سیوکی مجتبی خلیفه
جریان تاریخ نگاری در ایران که از روزگار ساسانیان و با نگارش آثاری چون خدای نامه و کارنامه اردشیر بابکان آغاز شد، تا دوره قاجار نیز ساختمان و شاکله ی اصلی خود را حفظ کرد. در عین حال در این دوران طولانی، نگارش و نگرش آن از زمینه و زمانه ی تاریخی تاثیر پذیرفت. اما با چشم پوشی از تغییرات کوچک می توان آن را جریانی پیوسته و بدون تحول در نظر گرفت. تغییر اساسی در تاریخ نگاری ایران تنها از روزگار افشاریه آغاز شد. هنگامی که میرزا مهدی خان استرآبادی به عنوان آغازگر «بازگشت ادبی» در زمینه ی تاریخ نگاری از نگارش مرسوم زمان خود روی گرداند. پس از وی، محمدکاظم مروی و میرزا خلیل مرعشی به ضرورت ساده نویسی پی بردند و در این راه کوشیدند. حتی مرعشی که به همراه گلستانه در هند به سر می بردند کوشیدند تا عنصر تحلیل و تبیین را وارد تاریخ نگاری کنند. در زمان قاجاریه و به دنبال ارتباط تنگاتنگ با اروپا و هند اقدامات و رویدادهایی چون خرید و ترجمه کتاب های تاریخی، اعزام محصل به فرنگ، ورود صنعت چاپ، راه اندازی روزنامه ها و مدارس سبک جدید، اکتشافات باستان شناسی، خواندن سنگ نوشته ها و کتاب های پهلوی و انتقاد روشنفکران و مورخان از جریان تاریخ نگاری کهن، باعث تغییر در نگارش و نگرش تاریخی شد. در آغاز میرزا فضل الله خاوری شیرازی به انتقاد از تاریخ نگاری سنتی پرداخت. سپس سپهر با بهره گیری از منابع نو چون منابع اروپایی، روزنامه ها و متون نو زرشتی کوشید تا تاریخی جهانی بنویسد. جلال الدین میرزای قاجار و تا حدودی رضاقلی خان هدایت نیز با بهره گیری گسترده از متون نو زرتشتی به نگارش تاریخ ناسیونالیستی روی آوردند. محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، مورخ مشهور عصر ناصری، ضمن بهره گیری از منابع نو و شیوه هایی چون سکه شناسی و خطوط باستانی و دانش هایی چون باستان شناسی و جغرافیا و با تشکیل «مجلس علمی» و فعالیت های باستان شناسی به رونق و توسعه ی تاریخ نگاری یاری رساند. در پایان این دوره میرزا آقاخان کرمانی با انتقاد کوبنده از تاریخ-نگاری کهن، بهره گیری از منابع نو و شیوه هایی چون سکه شناسی و «تحلیل زبان» و اسطوره ها کوشید تاریخی تحلیلی بنویسد و از آن در راستای به جنبش درآوردن مردم برای رهایی از استبداد خودی و استعمار بیگانه بهره بگیرد. بدین ترتیب از نظر نگارش، ساده نویسی رواج یافت. از نظر تاریخ نگری هم تحولاتی بروز کرد: نخست این که افق دید مورخان از محدوده ی ایران و سرزمین های هم جوار فراتر رفت و به قلمرو تاریخ جهان گسترش یافت. دوم این که علاقه و توجه ویژه ای نسبت به تاریخ ایران باستان پیدا شد و دیگر نگارش تاریخ باستان، تکرار مکررات گذشتگان نبود. سوم این که در مفهوم تاریخ و تاریخ نگاری دگرگونی به وجود آمد و به کاستی های تاریخ نگاری سنتی پی بردند. چهارم این که عنصر تحلیل هم برای نخستین به تاریخ نگاری ایرانی وارد شد. پنجم نگارش تاریخ تا حدودی از دست وابستگان به دربار خارج شد. ششم بهره گیری از شیوه های نوین چون سکه شناسی و خطوط باستانی و نیز دانش هایی چون جغرافیا و باستان شناسی در تاریخ نگاری گسترش یافت. به این سان زمینه های بروز تحول در تاریخ نگاری ایران در دوران مظفرالدین شاه و مشروطه مهیا گردید. به این ترتیب، این رساله در پی بررسی عوامل تغییر در تاریخ نگاری ایران و نمودهای تغییر در تاریخ-نگاری از دوره ی افشاریه تا پایان عصر ناصری مورد بررسی قرار گیرد.
اکرم کرمی حسین رییس السادات
تاریخ نگاران در نگارش وقایع تاریخی و نقل روایات شیوه ای خاص به کار می برند . این شیوه ی خاص ، سبک مورخ را بر ما آشکار می سازد . سبک های مورخان تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله فضای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی روزگار حیات مورخ و نگرش های وی شکل می گیرد . مورخان عصر صفوی هم هر یک دارای سبک خاصی دانسته اند . در رساله حاضر هدف ما بررسی شیوه ی نقل روایات تاریخی و ارزیابی میزان پرداختن حوادث مربوط به زنان در منابع عصر صفوی است . سه منبع مهمی که در این رساله بیش از سایر منابع مورد بررسی قرار گرفته احسن التواریخ نوشته حسن بیگ روملو ، عالم آرای عباسی نوشته اسکندربیگ منشی و جهان آرای عباسی محمد طاهر وحید قزوینی است . پس از بررسی و مطالعه حوادث مربوط به زنان در آثار مذکور و روایت های تاریخی مذکور به تفکیک محتوای آنان تحت چند عنوان یعنی زنان درباری ، زنان غیر درباری (شامل زنان روسای ایلات "دولتمردان سیاسی" ) و زنان عام دسته بندی شد و سپس رزوایات مذکور از نظر کمی مورد سنجش قرار گرفت . بررسی های به عمل آمده نشان می دهد که در نقل روایات مربوط به زنان همه مورخان به یک شیوه عمل نکرده اند ، در ضمن غالبا روایات مربوط به زنان درباری و سطوح بالای جامعه بیشتر مد نظر مورخان بوده است .
اکرم علی آبادی سید حسین رییس السادات
مقوله احیای تفکر دینی از جمله مسائل اساسی جهان اسلام در طی قرون نوزدهم و بیستم میلادی به شمار می آید و این اهمیت از آن جا ناشی می شود که جهان اسلام پس از مشاهده سکون تمدنی خود و طلوع و شکوه تمدن غرب، نیازمند نفخه ای بود که در کالبد آن روح حیات بدمد و راه را برای مجد و عظمت گذشته هموار کند. در این میان، مردانی از درون جهان اسلام برخاسته و پرچم احیاگری دینی را برافراشتند که می توان پیشگام آنان را سید جمال الدین اسدآبادی دانست. اما پس از وی برادران دینی اش راه سیدجمال را ادامه دادند که از جمله آنان سید غلامرضا سعیدی بود که برای ایجاد وحدت اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی به انعکاس اندیشه های خود در میان مسلمین پرداخت و از طریق نگارش و ترجمه آثار اندیشمندان مسلمان، انگیزه مقاومت در میان مسلمانان را ایجاد کرد. لذا در این رساله به بررسی کامل اندیشه ها و افکار وی و نقش آن در پیشبرد جریان احیای تفکر دینی در جهان اسلام و به خصوص در ایران خواهیم پرداخت. در همین راستا در مرحله اول از کتب نگارش یافته و ترجمه شده توسط وی، در تعریف هدف بهره برده ایم و در کنار آن از مختصر اسناد و نامه هایی که توانستیم از طریق دوستان سعیدی به آن دست یابیم، استفاده کرده ایم. اما باید گفت که پس بررسی کتب وی، مهم ترین منبع کسب اطلاعات در پایان نامه مصاحبه می باشد. از طریق این آثار به نقش مهم سعیدی در احیای تفکر دینی، آگاه کردن مسلمانان از علل ناتوانیشان و تشویق آنان برای رسیدن به پیشرفت، ایجاد وحدت اسلامی در میان مسلمانان جهان، ایجاد انگیزه در مردم الجزایر و پاکستان برای پیروزی در نهضت اسلامی پی می بریم. کلید واژگان: سید غلامرضا سعیدی ، احیاگری دینی ، اندیشه سیاسی ، تفکر دینی ، بیرجند.
فاطمه خسروی میناخو محمد حسن الهی زاده
شیخ محمدباقر آیتی گازاری از شخصیت های برجسته بیرجند در اواخر دوران قاجار و اوایل دوران پهلوی می باشد که به لحاظ نفوذ و نقشی که در اجتماع و فرهنگ منطقه بیرجند داشت، تأثیر مهمی در تحول و بهبود وضعیت اجتماعی و فرهنگی بیرجند در دوره مورد نظر ایفا نمود. تعیین میزان تأثیر شیخ محمدباقر مسأله مهمی است که این پژوهش به دنبال روشن کردن آن است. برعهده داشتن مسئولیت هایی نظیر تولیت اوقاف خصوصی و عمومی در کنار نقش موثر ایشان در میانجیگری و رفع اختلاف میان حاکمان محلی و نیز مراجعات روزانه و مکرر مردم جهت رفع مشکلات اجتماعی و شخصی نشان دهنده ی جایگاه مهم اجتماعی و تعیین کننده ی شیخ محمدباقر در بیرجند است. به علاوه حمایت ایشان از تأسیس مدارس به سبک جدید، ریاست و تدریس در مدارس علوم دینی و تربیت شاگردان مشهوری از این طریق، انجام مناظرات با علمای فرق مختلف و صدور فتاوای جدید از سوی ایشان بیانگر نقش موثر شیخ محمدباقر در تحول وضعیت فرهنگی بیرجند محسوب می شود. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیل و بررسی اسناد و نسخ خطی و فعالیت میدانی صورت گرفته است. واژگان کلیدی: آیت الله شیخ محمدباقر آیتی گازاری، جامعه بیرجند، فرهنگ بیرجند، عالمان دینی، خاندان علم.
محمود صادقی زهرا علیزاده بیرجندی
چکیده : رساله حاضر به اندیشه های فرهنگی، اقتصادی و حقوقی سید حسن مدرس پرداخته است. مدرس(1249-1316 شمسی) از رجال برجسته اواخر عصر قاجار و ابتدای پهلوی است که علاوه بر شأن و جایگاه مذهبی، دارای کرسی تدریس در حوزه های علمیه بود. همچنین به عنوان نماینده عالمان دینی در دوره دوم و نماینده مردم تهران از دوره سوم تا پایان دوره ششم در مجلس شورای ملی حضور داشت . حاصل کار او مجموعه ای از اندیشه های مختلف در زمینه های سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، حقوقی و موارد دیگر بود. در تنظیم فصلهای رساله تلاش شده است ضمن بررسی زندگینامه و فعالیتهای علمی و تحصیلی مدرس، از طریق نطقهای او در مجلس اندیشه های وی مورد بررسی قرار گیرد. از نطقهای پارلمانی مدرس می توان دریافت که اندیشه های وی بر پایه باورهای مذهبی شکل گرفته و دین زیربنای اصلی اندیشه های او را تشکیل می دهد. همچنین در نگرشهای او سرمایه انسانی و حفظ حرمت و جایگاه انسان در ساختارهای فرهنگی ، اقتصادی و حقوقی اهمیت فراوانی دارد. به طور کلی در زمینه فرهنگی، مدرس بر ارزشهای اجتماعی و عوامل معنوی تأکید می کرد که برای جامعه اهمیت داشت. بر همین اساس او از اهمیت و جایگاه علم، توجه به علوم جدید و ضرورت ترجمه علوم به زبان فارسی و تبادل فرهنگی سخن می گفت. در زمینه اقتصادی نیز برپایه نظام اقتصادی اسلام، پیشنهاداتی در راستای رشد و توسعه اقتصادی مطرح کرد، از ضرورت سرمایه گذاری داخلی و خارجی سخن گفت . وی مالیات را تا جایی که برپایه ی عدالت و بر مبنای قانون مصوب مجلس استوار بود، قبول داشت. در زمینه حقوقی مدرس ضمن در نظر گرفتن نظام حقوقی اسلام بر استفاده از دست آوردهای ملل پیشرفته در زمینه علم حقوق تا جایی که با مبانی شرع مخالف نبود تأکید می کرد. بر همین اساس اصول تشکیلات عدلیه، قانون موقتی محاکمات حقوقی و قانون محاکمات جزایی را که توسط مشیر الدوله وزیر عدلیه به مجلس معرفی شد، تأیید کرد.
محمدرضا شاه بیکی زهرا علیزاده بیرجندی
در قرن نوزدهم در میان نخبگان و روشن فکران عصر قاجار در چاره جویی برون رفت از عقب ماندگی و رکود فرهنگی و فکری ایران نسبت به کشورهای غربی، توجه به کمبودها و نواقص خط و الفبا در زبان فارسی جلب گردید. دغدغه اصلی این روشنگران این بود که دریابند چه رابطه ای میان عقب ماندگی شرقی و موانع اخذ تمدن نوین غربی وجود دارد. لزوم تربیت عمومی و گسترش آموزش و پرورش و دشواری ها و معضلات خط و الفبای عربی ، رویکرد تغییر خط و الفبا راآفرید. اندیشه تغییر الفبا اولین بار توسط آخوندزاده مطرح گردید. دیگر روشن فکران نیز از این ایده تاثیر پذیرفتند وافرادی مانند میرزا ملکم خان ، مستشارالدوله،میرزا آقا خان کرمانی ، طالبوف تبریزی، میرزا حسن رشدیه و... نیز به این جنبش پیوستند. گروهی از آنان فقط خواهان اصلاح الفبا بودند اما گروهی دیگر با ارائه الفبایی اختراعی در صدد تغییر آن برآمدند. هر چند به دلایلی این جنبش در ایران به موفقیت نرسید ، به دلیل پاره ای از ایرادات خط فارسی، امروزه نیز زبان شناسان معتقدندکه بهتر است این خط اصلاح شود.
بتول شاعر زهرا علیزاده بیرجندی
دوران مغول و تسلط آنان بر سرزمین خوارزمشاهیان از ادوار مهم تاریخ ایران است. خصوصیات مذهبی و باورهای اعتقادی مغولان از مباحث درخور تعمق می باشد، زیرا باورها و اندیشه های مذهبی از عناصر تعیین کننده در کسب مشروعیت، شیوه حکمرانی و روابط بین الملل هستند. مغولان از نظر اعتقادی پیرو آیین شمن و سنت های وابسته به این آیین بودند. بر اساس آنچه که در کتب تاریخ ادیان آمده است، آیین شمن در زمره ی ادیان ابتدایی قرارمی گیرد، بنابر این بسیاری از ویژگی هایی را که ادیان ابتدایی واجد آن هستند در این دین نیز یافت می شود. یعنی در این آیین جلوه هایی از فتیش پرستی، توتمیسم و آنیماپرستی نیز موجود است. بر اساس آیین شمن و سنت های مربوط به آن جادوگران، جایگاهی ویژه داشتند. اعتقادات مغولان در باب جادوگری و باور تأثیر جادو به گونه ای بود که با وجود حضور جادوگران و پیشگویان در دربار مغولان کسانی که مبادرت به جادوگری می نمودند، برای آنان مجازات هایی در نظر گرفته می شد. علاوه بر این عقاید مغولان بر مبنای آیین شمن به ماه و خورشید و ستارگان و نقش آنها در زندگی خویش باور داشته و مراسم خاصی را در این زمینه انجام می دادند. از بررسی تاریخ زندگی مغولان و دوران حاکمیت آنها در ایران می توان به کارکردهای مختلف آیین شمن در زندگی و ساختارهای سیاسی- اجتماعی مغولان پی برد. نمودهای آیین شمن از زندگی شخصی و خانوادگی و نوع نگاه آنان به زنان گرفته تا مبحث جهان شناسی و نگاهشان به هستی آشکار است. مغولان در بحث درمان و در حوزه ی پزشکی نیز از اعتقادات شمنیزم و سنت های فرهنگی خویش بهره برداری کرده و تأثیرات این سنت شمنیزم در طبابت، جراحی، در دوره ی تسلط آنان در ایران مشاهده می شود. به نظر می رسد دامنه ی این تأثیرات به برخی از علوم این دوره نیز کشیده شده باشد. چنان که در علم نجوم می توان رگه هایی از این تأثیرات را یافت. وضعیت علم نجوم در این دوره و تألیف آثار متهعد نجومی از این تأثیرگذاری حکایت می کند. در مراسم و تشریفات حکومت نیز می توان آثار این سنت را یافت. بخش مهمی از تأثیرات فرهنگ شمن در امور حکومتی، دیوان سالاری و امور قضایی قابل پیگیری است. در زمینه ی مسائل دیوانی و بویژه امور قضایی نقش قوانین یاسا و تأثیرات آن را نباید نادیده گرفت. در این پژوهش ضمن بازنمودن تأثیرات آیین شمن و سنت های مغولی در ساختارهای سیاسی- اجتماعی، فرهنگی ایران عصر مغول برخی از تحلیل های رایج در باب مغولان نیز مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. در این زمینه بر مبنای مفروض این نوشتار (تأثیر آیین شمن در ساختارهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی) تحلیل-هایی را که در باب سیاست های مغولان در ارتباط با تصوف مطرح شده یعنی رشد کمی تصوف در این دوره و گرایش ایلخانان مغول به تصوف را باید تحت تأثیر مایه های عرفانی موجود در فرهنگ شمنیزم دانست. در آثاری که تاکنون نوشته شده غالباً دلیل گرایش مغولان به تصوف فقدان پایگاه ملی و مذهبی ذکر شده است. اگرچه تأثیر این عامل قابل انکار نیست اما یکی از عوامل اثرگذار در اتخاذ این سیاست همانا تأثیر برخی از باورهای اعتقادی شمنی است. این یکی از دست آورد های مهم این پژوهش به شمارمی آید
زهرا نادی زهرا علیزاده بیرجندی
در سده ی نوزدهم دولت های بیگانه بخصوص انگلیس و روسیه، به سبب اهمیت سوق الجیشی ایران و برای حفظ منافع و تحکیم سلطه ی نفوذ خود در این کشور، شروع به گرفتن امتیازات مختلفی نمودند. این امتیازات که در قالب قراردادهای نظامی، اقتصادی، تجاری، عمرانی منعقد می شد؛ به دور از انگیزه های سیاسی و نظامی این دولت ها نبود. از جمله ی این امتیازات، تاسیس بانک شاهنشاهی ایران می باشد که در 1306ه.ق/ 1889م. در ایران، توسط انگلیسی ها و به بهانه ی غرامت لغو امتیاز رویتر شکل گرفت. هدف بریتانیایی ها از تاسیس این چنین موسسه ی اقتصادی در ایران، رقابت با روسیه و گرفتن امتیازات گوناگون، همانند احداث خطوط راه آهن در ایران و برقراری ارتباطات و حمل و نقل آسان و سریع در امور تجارتی و مهم تر از آن در مواقع جنگ در امور نظامی بود، که دولت روسیه در طی قرارداد 1887م. ایران را از حق دادن امتیاز ساخت راه آهن به دولت های بیگانه بدون اجازه ی آن دولت منع ساخته بود. انگلیسی ها علاوه بر تاسیس شعبه ی مرکزی بانک در تهران، در سایر شهرهای ایران، براساس الویت های سیاسی و استراتژی خود، اقدام به تاسیس شعبات نمودند. از جمله یکی از شعبه ها آن، بانک شاهی در بیرجند بود که به دلیل موقعیت استراتژیکی و سوق الجیشی این شهر و نزدیکی به هند، همیشه مورد توجه ی دولت های بیگانه، به خصوص بریتانیا قرار داشت؛ آنچنان که در طی قرارداد 1907میلادی، بریتانیا بیرجند را در محدوده ی نفوذ خود نگه داشت و به هیچ عنوان از آن چشم نپوشید. بعد از این قرارداد که رقابت های نظامی روس و بریتانیا جای خود را به رقابت های تجاری داد، بریتانیا اقدام به گشایش بانکی در بیرجند در 1331ه.ق/ 1913م. نمود و بدین ترتیب علاوه بر کنترل اقتصاد و تجارت این منطقه و جلوگیری از نفوذ روس ها، پایه های نظامی خود را نیز مستحکم تر کرد. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با اتکا به اسناد این دوره، روشن می گردد که بانک شاهی بیرجند با مدیریت انگلیسی ها، از 1913 تا 1930م.، در دوران جنگ جهانی اول، در این شهر مشغول فعالیت بوده است و بانک شاهی با در دست داشتن بسیاری از مبادلات و نقل و انتقالات پولی، نیازهای نظامیان انگلیسی را از هر جهت تامین می نموده است. افزون بر این، حضور بانک، در رونق تجاری و بازرگانی شهر و جذب تجار شهرهای مختلف و حتی هندیان قابل توجه است. در کنار فرآیند و نقش مثبت فعالیت بانک در امور تجاری، نباید از تاثیرات منفی آن غافل بمانیم؛ چنان که فعالیت این موسسه در بیرجند و حضور خارجی ها؛ مداخلات سیاسی و ضررها و آسیب های مادی، جانی، اجتماعی، فرهنگی را برای مردم این منطقه به ارمغان آورد. واژگان کلیدی: بانک شاهنشاهی ایران، بانک شاهی بیرجند، انگلیس، قاینات.
رابیه بیدبرگ زهرا علیزاده بیرجندی
برنامه ی اصلاحات ارضی یکی از رخدادهای مهم عصر پهلوی دوم است، که در سال 1340ه.ش به اجرا درآمد و منجر به وقوع پیامدهایی در عرصه ی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در ایران شد. موضوع پایان نامه حاضر به بررسی روند و پیامدهای این رخداد در بیرجند اختصاص دارد. این پایان نامه از سه فصل تشکیل شده است. فصل اول درباره ی کلیات پایان نامه که شامل بیان مسئله، سوال و فرضیه، هدف، اهمیت تحقیق و نقد وبررسی منابع می باشد. در فصل دوم روند و پیامدهای اصلاحات ارضی در ایران بیان شده است و در فصل سوم نیز روند و پیامدهای این رخداد در بیرجند بررسی شده است. اصلاحات ارضی در سه مرحله در سراسر کشور از جمله شهرستان بیرجند اجرا شد. اجرای این برنامه به مدت 10 سال به طول انجامید. اجرای مراحل اصلاحات ارضی در بیرجند به صورت محدود و پراکنده بود و روستاهای زیادی را در برنگرفت. در مرحله ی اول تعدادی از مالکان بیرجند که املاک آن ها از شش دانگ بیشتر بود اراضیشان مشمول اصلاحات ارضی شد و آن ها مقداری از اراضی خود را به دولت واگذار کردند. با اجرای مرحله دوم اصلاحات ارضی در بیرجند مالکان از میان 5 بند الحاقی به قانون اصلاحات ارضی بیشتر بند اجاره و تشکیل واحدهای سهامی زراعی را انتخاب کردند و در این مرحله انتخاب بند دوم یعنی فروش اراضی به کشاورزان کمتر بود. در نتیجه مقدار زمینی که به کشاورزان فروخته شد بسیار کم بود. مرحله سوم اصلاحات ارضی را که در نتیجه نارضایتی کشاورزان از بند اجاره داری مرحله دوم، به اجرا گذاشتند، در بیرجند نیز اجرا شد. در این مرحله تمامی اراضیی که در مرحله دوم به کشاورزان اجاره داده شده بود به آن ها فروخته شد و چون در مرحله دوم بیشتر اراضی وقفی اجاره داده شده بود، در نتیجه در این مرحله بیشتر اراضی وقفی و تعداد کمی از اراضی مالکان فروخته شد. اجرای این برنامه یک سلسله پیامدهایی در زمینه ی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در منطقه به دنبال داشت. از جمله این پیامدها می توان به نابرابری اقتصادی در نتیجه ی توزیع نابرابر زمین و عدم افزایش درآمد کشاورزی زارعان، کاهش نقش کشاورزی در اقتصاد منطقه، کاهش جمعیت روستایی در نتیجه ی مهاجرت شمار زیادی از روستاییان به شهرها و تغییرات اساسی در بعد ارزشی جامعه روستایی بیرجند و افزایش قدرت و نفوذ حکومت مرکزی در روستاها و در نهایت افزایش تابعیت مردم از حکومت مرکزی و مانند آن ها اشاره کرد. بررسی روند اصلاحات ارضی و پیامدهای آن در شهرستان بیرجند موضوع این پایان نامه می باشد. تألیف این پایان نامه براساس روش تحقیق تاریخی و بر مبنای ترکیبی از روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. روش گردآوری داده ها در این پژوهش کتابخانه ای و میدانی بوده است و علاوه بر کتاب ها و مقالات اسناد متعددی در ارتباط با موضوع مورد مطالعه باز خوانی و تحلیل شده است اصلاحات ارضی یکی از رخدادهای مهم مربوط به دوره ی پهلوی دوم می باشد، که با هدف ایجاد تغییر در نظام کشاورزی ایران، که مهم ترین مشخصه ی آن وجود مناسبات ارباب- رعیتی میان مالکان غایب از روستا و زارعان سهم بر بود، به اجرا درآمد و به دنبال آن تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خاصی به وقوع پیوست. از جمله می توان به نابرابری در توزیع زمین ، درآمد و سطح زندگی دهقانان و هم چنین به نابرابری های سیاسی و اجتماعی اشاره کرد. اگرچه قانون اصلاحات ارضی موفق به کاهش نفوذ و قدرت مالکان نشد، اما سلطه ی آنان را درهم شکست و قدرتشان را به حکومت مرکزی منتقل کرد. مهم ترین نتیجه سیاسی اصلاحات ارضی افزایش نفوذ حکومت مرکزی در روستاها بود. برنامه اصلاحات ارضی در سه مرحله در سراسر کشور اجرا شد. مرحله ی اول، شامل تقسیم اراضی بزرگ مالکان بود. مرحله ی دوم اصلاحات ارضی با هدف حفظ نظام سهم بری بدون تغییر در نظام زمین داری در سال 1344ه.ش به اجرا درآمد، در این مرحله از تقسیم اراضی مالکان تا حدی جلوگیری می کردند و بیشتر به دنبال اجاره دادن اراضی بودند. این امر موجب نارضایتی و خصومت کشاورزان نسبت به مالکان و حکومت مرکزی گردید، که آنان را مجبور نمود برای حفظ موقعیتشان در نگرش خود نسبت به کشاورزان تجدید نظر نمایند، این گونه بود که مرحله ی سوم اصلاحات ارضی را اجرا نمودند و به مستأجران اجازه دادند که زمین های اجاره ای خود را از مالکان خریداری کنند و یا مالکان به تقسیم زمین براساس بهره ی مالکانه میان خود و کشاورزان بپردازند.
اعظم رنجبر زهرا علیزاده بیرجندی
برخی از آثار تاریخی هستند که مواد خام فراوانی برای تدوین تاریخ اجتماعی در اختیار پژوهشگر قرار می دهند و از این لحاظ دارای محتوای مناسبی می باشند که پژوهشگران با بررسی این منابع می توانند به نگارش تاریخ اجتماعی دست یابند. یکی از این نوع آثار، تاریخ های محلی می باشند. تاریخ های محلی دسته ای از منابع هستند که نویسنده ی آن ها به تاریخ یک شهر یا منطقه، محل و به طور کلی به یک منطقه جغرافیایی خاص و تعاملات مردم آن محل پرداخته است. با این وصف این آثار یکی از حوزه هایی هستند که در آن ها می توان حضور مردم و همه ی گروه های و اقشار جامعه را مشاهده نمود. در این گونه از تاریخ ها مردم در جایگاه خاصی قرار می گیرند و حضور و نقش ایشان در رویداد ها و حوادث مختلف نشان داده می شود. از این حیث تاریخ محلی می توانند منبع بسیار خوبی برای تدوین تاریخ اجتماعی باشند. در پژوهش حاضر نگارنده با گزینش چهار کتاب تاریخ محلی فارس به نام آثار جعفری، نزهت الاخبار، فارس-نامه ی ناصری و آثار عجم که در دوره ی قاجار نگارش یافته اند، سعی بر آن دارد تا از خلال روایت ها و داده های موجود در این تاریخ های محلی به تدوین تاریخ اجتماعی دوره ی قاجار بپردازد. جایگاه این منابع محلی در تدوین تاریخ اجتماعی به لحاظ پرداختن به مسائل جزئی و ورود به لایه های زیرین جامعه در خور توجه است. روش به کار رفته در این پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد.تاریخ محلی یکی از گرایش های تاریخ نویسی می باشد. در دوره ی قاجار نیز این نوع از تاریخ-نویسی مرسوم بوده است و مورخان به دستور شاه یا علاقه ی خویش به نگارش تاریخ محل و منطقه ی زندگی خویش می پرداختند. از آن جا که دوره ی قاجار یکی از برهه های زمانی حساس در تاریخ ایران بوده است در نگارش این نوع تاریخ ها نیز تغییراتی به وجود آمد. با افزایش سطح علمی و آگاهی های مردم دانش جغرافیا نیز رشد کرد و محلی نگاری نیز با این دانش پیوند خورد. محلی نویسان علاوه بر ثبت اطلاعات مربوط به زندگی مردم به موقعیت و پدیده های جغرافیایی محل خویش توجه نمودند و در آثار محلی خویش آن ها را نیز نگاشتند. در بیشتر آثار تاریخ نگارانه به ذکر حوادث و رویداد های سیاسی، احوال و اوضاع پادشاهان و فرمانروایان حکومتی پرداخته شده است. بیشتر این آثار توجه کمتری به تاریخ اجتماعی و زندگی طبقات فرودست جامعه کرده اند. در این پژوهش نگارنده سعی بر آن دارد با نگرش تازه به بررسی مباحث تاریخ اجتماعی، از لابه لای تاریخ های محلی بپردازد. در زمینه ی تاریخ محلی فارس نیز تاریخ های بسیاری نگاشته شده است. نویسندگان این آثار مباحث مختلفی را مطرح نموده اند که از خلال روایت های آن ها می توان اطلاعات متنوعی در رابطه با تاریخ سیاسی، حوادث و رویداد های طبیعی روابط حاکمان محلی با مرکز، همچنین روابط خانوادگی، شیوه های زندگی، آداب و رسوم و سایر مسائل دیگر را به دست آورد. چهار کتاب برجسته ی تاریخ محلی که در اواسط دوره ی قاجار در مورد فارس نوشته شده است که عبارتند از: فارس نامه ی ناصری از میرزا حسن حسینی فسایی، آثار عجم از فرصت الدوله شیرازی، آثار جعفری و نزهت الاخبار هر دو از میرزا جعفر خان خورموجی معروف به «وقایع نگار». نگارنده در این پژوهش نگاهی اجتماعی را دنبال می کند به این معنا که نظر وی، مبتنی بر محوریت مردم عادی جامعه و زندگی روزمره ی و حیات اجتماعی آن ها در دوره ی قاجار است.
سمیرا عباسلو زهرا علیزاده بیرجندی
تاریخ اجتماعی از حوزه هایی است که محققان برای مطالعه و قلم زدن در آن، با مشکلات بسیاری به ویژه کمبود داده های اطلاعاتی مواجه بوده اند. مشکلاتی در تدوین تاریخ اجتماعی وجود دارد بخشی به دلیل سیطره ی تاریخ سیاسی و نخبه گرایی در تاریخ است. با توجه به این مطالب، یکی از دغدغه-های مورخان جستجوی داده های مفید برای نگارش تاریخ اجتماعی است در میان منابع غیر تاریخ-نگارانه یکی از منابعی که از قابلیت و ظرفیت بالایی برای نگارش تاریخ اجتماعی برخوردار است اجوبه-های علما است. در پایان نامه حاضر ضمن تبیین جایگاه علما شیعی، نقش اجوبه های آن ها در نگارش تاریخ اجتماعی منطقه قاینات مورد بررسی قرار گرفته است. از میان عالمان این خطه، شخصیت هایی چون آخوند ملا علی خراشادی، شیخ محمد باقر موسوی(هردنگی)، سید ابوطالب قاینی، علی بن محمد ولی قاینی، آخوند ملا محمد حسن هردنگی، شیخ محمد باقر آیتی گزینش شده و اجوبه های آنان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این اجوبه ها مباحث گوناگون اعتقادی، اقتصادی، حقوقی وغیره مطرح شده است. طرح هر یک از این مباحث و همچنین پاسخی که علما به این سوالات داده اند، ابعاد گوناگون حیات اجتماعی مردم قاینات را بر ما آشکار می سازد. شواهد ارائه شده در این پایان نامه نشان می دهد که افزون بر اهمیت مذهبی اجوبه ها، حاوی داده های ارزشمندی در زمینه ی تاریخ اجتماعی هستند. زیرا مضمون این اجوبه ها، تعاملات اقشار مختلف جامعه را با یکدیگر نشان می دهد. علاوه بر این آثار مذکور بازتاب نیازهای فکری، حقوقی و اقتصادی مردم آن روزگار هستند.تاریخ اجتماعی از حوزه هایی است که محققان برای مطالعه و قلم زدن در آن، با مشکلات بسیاری به ویژه کمبود داده های اطلاعاتی مواجه بوده اند. مشکلاتی در تدوین تاریخ اجتماعی وجود دارد بخشی به دلیل سیطره ی تاریخ سیاسی و نخبه گرایی در تاریخ است. با توجه به این مطالب، یکی از دغدغه-های مورخان جستجوی داده های مفید برای نگارش تاریخ اجتماعی است در میان منابع غیر تاریخ-نگارانه یکی از منابعی که از قابلیت و ظرفیت بالایی برای نگارش تاریخ اجتماعی برخوردار است اجوبه-های علما است. در پایان نامه حاضر ضمن تبیین جایگاه علما شیعی، نقش اجوبه های آن ها در نگارش تاریخ اجتماعی منطقه قاینات مورد بررسی قرار گرفته است. از میان عالمان این خطه، شخصیت هایی چون آخوند ملا علی خراشادی، شیخ محمد باقر موسوی(هردنگی)، سید ابوطالب قاینی، علی بن محمد ولی قاینی، آخوند ملا محمد حسن هردنگی، شیخ محمد باقر آیتی گزینش شده و اجوبه های آنان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این اجوبه ها مباحث گوناگون اعتقادی، اقتصادی، حقوقی وغیره مطرح شده است. طرح هر یک از این مباحث و همچنین پاسخی که علما به این سوالات داده اند، ابعاد گوناگون حیات اجتماعی مردم قاینات را بر ما آشکار می سازد. شواهد ارائه شده در این پایان نامه نشان می دهد که افزون بر اهمیت مذهبی اجوبه ها، حاوی داده های ارزشمندی در زمینه ی تاریخ اجتماعی هستند. زیرا مضمون این اجوبه ها، تعاملات اقشار مختلف جامعه را با یکدیگر نشان می دهد. علاوه بر این آثار مذکور بازتاب نیازهای فکری، حقوقی و اقتصادی مردم آن روزگار هستند.
سعیده حسینی محمدحسن الهی زاده
دوره ی حکومت صفوی، یکی از دوره های متمایز و مهم در تاریخ ایران به شمار می آید. یکی از نمادهای این تمایز، برقراری روابط گسترده با دولت های اروپایی در این دوره است. رابطه با دولت های اروپایی یکی از محورهای مهم سیاست خارجی صفویان بود که عمدتاً بر بنیاد دشمنی مشترک با عثمانی و مسئله ی تجارت شکل گرفت. نیاز سیاسی و اقتصادی دو طرف، سبب رفت و آمد های پی در پی سفیران و مأموران رسمی شد. سفیران دولت های اروپایی با وجود طولانی بودن مسیر سفر و دشواری های راه، در جست و جوی منافع سیاسی و تجاری، راهی دربار صفوی شدند. در این دوره، افزون بر مأموران و سفیران رسمی دولت های اروپایی، افرادی به عنوان مبلغ دینی، سیاح و جهانگرد به ایران آمدند که هر کدام به سبب داشتن انگیزه های بالا، دشواری های سفر را بر خود هموار می کردند. البته حمایت دربار صفوی از سفیران، جهانگردان و تاجران خارجی نیز در گسترش رفت و آمد خارجیان به ایران نقش بسزایی داشت. از جمله نتایج و دستاوردهای مهم سفر این سیاحان به ایران، ثبت مشاهدات و تجربیات آن هاست که عمدتاً در قالب سفرنامه ها و گزارش هایی که به لحاظ تاریخی، ارزش فراوانی در جهت شناخت ایران دوره ی صفوی دارد، ثبت شده است. این سفرنامه ها و گزارش ها به ویژه در حوزه ی اجتماعی از منابع منحصر به فرد این دوران محسوب می شوند.
زهرا علیزاده بیرجندی علی مشهدی
اختلالهای اضطرابی در میان اختلالهای روان پزشکی کودکان، گستردهترین و فراوانترین اختلالها هستند به گونهای که تحول شناختی، اجتماعی و هیجانی کودک را مختل میکنند. شیوع بالا و ایجاد پیامدهای منفی درازمدت بر تحول کودکان، نیاز به درمان موثر را برجسته میکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش برنامه درمانی کندال بر کاهش نشانههای بالینی اضطراب، بهبود عملکرد تحصیلی و بهبود نشانههای نظم جویی شناختی هیجان کودکان مبتلا به اختلالهای اضطرابی انجام شد. این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل میباشد که در سال 1392 انجام شده است. بر اساس نمونهگیری هدفمند 30 دانش آموز دختر و پسر با تشخیص اختلالهای اضطرابی در دامنه سنی 8–13 سال انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار داده شدند. ارزیابی با استفاده از مقیاس اضطراب چند بعدی ((masc، فرم والد و معلم آچنباخ(cbcl و trf)، مقیاس نظم جویی شناختی هیجان فرم کودکان(cerq-k) انجام شد. گروه آزمایش در 16 جلسه درمان انفرادی شرکت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. دادهها با استفاده از نرم افزارspss و به روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری تحلیل گردید. تحلیل نتایج نشان داد که میاتگین نمرات اضطراب، همچنین نمرات راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون، نسبت به گروه کنترل به طور معنا داری کاهش یافت (0/05>p). و آزمودنیهای گروه آزمایش درمقایسه با گروه کنترل از راهبردهای سازگارانه نظم جویی شناختی هیجان به طور معناداری بیشتر استفاده کردند (0/05>p) در حالی که میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، به طور معناداری تغییر نیافت. نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه درمانی کندال(coping cat) میتواند در کاهش نشانههای بالینی اضطراب و بهبود نشانههای نظم جویی شناختی هیجان کودکان مبتلا به اختلالهای اضطرابی موثر باشد و کاربردهای بالینی در پیگیری و درمان مشکلات اضطرابی کودکان داشته باشد.
مرضیه مرادیان زهرا علیزاده بیرجندی
تذکره¬نویسی در ایران از سابقه¬ یی دیرینه برخوردار است. اولین تذکره¬ های زبان فارسی با توجه به تذکره ¬های عربی نوشته شده اند و از سبک و روش آن¬ها پیروی کرده¬ اند. ولی نخستین تذکره فارسی موجود تذکره لباب¬ الالباب محمد عوفی است که سند و منبع مهمی برای تذکره ¬های دوره ¬های بعدی بوده است. تذکره¬نویسی در سده¬ی 9 و 10 ه.ق با رشد و پویایی مخصوصی مواجه بود و آثار متعدد با موضوعات متنوع نوشته شد اما اوج تذکره¬نویسی از دوره صفویه به بعد است. در دوره قاجار مخصوصاً از دوره فتحعلی ¬شاه به بعد تذکره¬نویسی با توجه بیشتری نسبت به قبل نوشته شد. تفاوت اساسی که این دوره با دوره ¬های قبل داشت توجه پادشاهان، شاهزاده¬ ها و رجال دولتی به این امر بود. به طوری که به دستور پادشاهان تذکره¬ های بسیاری نوشته شد یا اینکه شاهزادگان و رجال دولتی بسیاری خود به نوشتن تذکره مشغول شدند. در این خلال، تجدد و نوگرایی که در دوره قاجار رخ داد و کم و بیش تمام عناصر ادبی به ویژه تذکره ¬ها را تحت تاثیر خود قرار داد. بدین ترتیب تغییراتی در روش و سبک تذکره ¬های دوره قاجار از عهد فتحعلی ¬شاه به بعد صورت گرفت. برای مثال؛ تذکره خاوری و تذکره خیرات الحسان از لحاظ روش و سبک با تذکره ¬های قبل از قاجار تفاوت شایانی دارند. از آنجا که برای تدوین تاریخ قاجار به معنی وسیع آن اعم از تاریخ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تنها نمی ¬توان به مدارک و اسناد تاریخی، به فرض در دست داشتن همه ¬ی آن¬ها، متکی بود بلکه در منابع ادبی و تذکره-ها نیز مطالب و شواهد مهمی وجود دارد که در تاریخ نگاری و تدوین رخداد¬های گذشته به کار مورخ می آید. بدین ترتیب این رساله در پی بررسی جایگاه تذکره ¬های قاجاری در تاریخ نگاری این دوره است. در این راستا تعدادی از تذکره¬ ها¬ی مهم این دوره از جمله تذکره انجمن خاقان، تذکره نگارستان¬دارا، تذکره خاوری، تذکره انجمن ناصری، تذکره مجمع الفصحا و خیرات¬حسان گزینش و مورد بررسی قرار گرفته است. این پایان¬نامه بر پایه¬ی روش توصیفی _ تحلیلی و از طریق مقایسه¬ی محتوای تذکره¬ها به انجام رسیده است. دستاورد¬های حاصل از تحقیق نشان می¬دهد که تذکره¬های عصر قاجار در بردارنده¬ی مباحث تاریخی مهمی است که می¬تواند برای تاریخ¬نگاری این دوره مورد استفاده قرار گیرد. در میان تذکره¬ نویسان قاجاری، تذکره نویسانی که سابقه¬ی تاریخ¬نگاری دارند مطالب تاریخی بیشتری را در تذکره¬هایشان آورده¬اند نظیر اعتمادالسلطنه و خاوری؛ به طور کلی این پژوهش نشان می¬دهد که یکی از منابع مهم و قابل استفاده در تاریخ¬نگاری که مورخ نباید از آن غافل باشند، تذکره¬ها هستند.
علی زارع زهرا علیزاده بیرجندی
تاریخ تفکر فلسفی،یکی از مقوله های مهم مطالعات تاریخ فرهنگی محسوب می شود.فلسفه در ایران سابقه ای طولانی دارد و ریشه های تفکر فلسفی را می توان در ایران باستان و در افکار زرتشت،جستجو کرد.در دوره ی اسلامی نیز مکتب های فلسفی ای چون مکتب مشاء،اشراق و حکمت متعالیه شکل گرفتند و هر یک از این مکاتب چهره های خاص و مبتکر در بعد ارایه ی مباحث جدید فلسفی دارا بودند.بررسی اندیشه ی فلسفی در عصر قاجاریه به دلیل شاخصه های فرهنگی،سیاسی و اجتماعی این دوره دارای ویژگی های خاصی است.در این دوره،فلاسفه ای چون سبزواری،حکیم مدرس،جلوه و ... ظهور کردند.سبزواری،یکی از فلاسفه ی مهم این دوره بود که با نوشتن شروحی بر کتاب های ملاصدرا و حکیم مدرس نیز با نوشتن تعلیقات بر اسفار ملاصدرا گامی بزرگ در تفهیم حکمت متعالیه برداشتند.بررسی آثار فلسفی فیلسوفان این عصر،نشان گر تاثیر پذیری شدید آنها از حکمت صدرایی،فقدان مباحث فلسفه ی سیاسی و نوآوری اندک آنها در بسط حکمت متعالیه است.نکته ی دیگری که در بحث تفکر فلسفی در این پایان نامه مورد بررسی قرار گرفت،آرای فلسفی روشنفکران این دوره است.روشنفکران این دوره،به دلیل آشنایی با زبان های خارجی و رفت و آمد در کشور های اروپایی،با برخی از آرای فلاسفه ی اروپایی آشنا شدند و به ویژه در بعد فلسفه ی سیاسی در آثار این روشنفکران می توان تاثیر پذیری از فلاسفه ای چون ولتر،روسو و ... را مشاهده نمود.یکی از عوامل مهم دیگر در روند فلسفه ی عصر قاجار،ترجمه های فلسفی است.در کنار این عوامل می توان به تاثیر پیروزی مکتب اصولیون عقل گرا بر اخباریون نقل گرا،در ایجاد فضایی آرام برای شکل گیری مکتب های فلسفی تهران و سبزوار اشاره نمود. شیوه ی نگارش پایان نامه به روش توصیفی_تحلیلی است. مطالعات انجام شده نشان داد فلاسفه ی این عصر به شدت متاثر از حکمت صدرایی و با مسامحه می توان گفت همگی شارح فلسفه ی صدرایی بودند.از جهتی دیگر،از آن روی که حکمت متعالیه در باب فلسفه ی سیاسی سخن چندانی نداشت،فلاسفه ی قاجار نیز در باب فلسفه ی سیاسی هیچ نظریه ای ارایه نکردند.از سویی بررسی آثار ترجمه شده در دوره ی قاجار بیانگر ضعف ترجمه ی کتب فلسفی اروپایی به فارسی است.مطالعات نشان داد پیروزی اصولیون عقل گرا بر اخباریون نقل گرا،در ایجاد یک فضای آرام برای فلاسفه ی قاجار موثر بود و فلاسفه ی این دوره به نسبت ملاصدرا و سهروردی که مدام مورد آزار و اذیت فقها قرار می گرفتند،ووضعیت بهتری داشتند.در پایان،بررسی وضعیت زیر ساختی جامعه ی عصر قاجار نشان داد که برای ظهور فلاسفه ی خلاق،شرایطی نیاز است و آن ویژگی های بهداشتی،تعلیم و تربیت و رفاهی یک جامعه است و تا زمانی که افراد یک جامعه نیاز های اولیه ی خود را تامین نکنند،مجالی برای پرداختن به امور تعقلی را نخواهند داشت.
مینا شعبانی زهرا علیزاده بیرجندی
پدیده ی لومپنیسم یکی از موضوعات مورد توجه در حوزه ی مطالعات تاریخ اجتماعی و جامعه-شناسی سیاسی است. در ظهور این پدیده در ادوار مختلف تاریخ ایران عوامل مختلفی دخیل است. این پدیده ی مستمر سیاسی در تاریخ ایران، در هر دوره، آثار و پیامد های مختلفی به همراه داشته است. در دوران پهلوی نیز مانند ادوار دیگر تاریخی اوباشان در حوادث سیاسی و اجتماعی حاضر شدند. حضور اوباشان در رخداد های سیاسی عصر پهلوی دوم و تأثیر پذیری آن ها در روند حوادث سیاسی این دوره، نمود بیشتری داشت. رهبر جماعت اوباش در عصر پهلوی دوم شعبان جعفری که به بی مخ مشهور بود. وی و جماعت اوباش با ویژگی هایی هم از جنبه ی ظاهری و هم از نظر خصوصیات اخلاقی از سایر آحاد جامعه متمایز بودند. همین ویژگی ها بستر و زمینه ی بهره برداری حاکمیت پهلوی را از آنان فراهم ساخت. در پایان نامه ی حاضر ابتدا پیشینه های پدیده ی لومپنیسم در تاریخ ایران اسلامی و عوامل موثر در این جریان بررسی شده و در ادامه نقش اوباشان در رخداد های سیاسی در عصر پهلوی اول و دوم مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. مطالعات و بررسی های این پژوهش نشانگر تأثیر ویژگی های شخصیتی و خصوصیات روانی جماعت اوباش و سردسته ی آن ها شعبان جعفری (مشهور به بی مخ) در بروز جریان لومپنیسم در این دوره است. این خصوصیات به تفکیک و بر مبنای نظری جداگانه در مورد رهبر اوباشان و توده اوباش مطرح و تحلیل شده است. این پایان نامه با روش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر آرای مطرح در حوزه ی روان شناسی سیاسی به ویژه نظریات گوستاو لوبون و هارولد لاسول تدوین شده است.
زهره علیزاده زهرا علیزاده بیرجندی
خوابنامه¬ها، یکی از انواع متون ادبی هستند که به دو دسته¬ی 1- تعبیر خواب2- شرح یک خواب تقسیم می¬شوند. در این پایان¬نامه خوابنامه¬های نوع دوم مورد بررسی قرار می¬گیرند.شواهد خوابنامه¬نویسی در ادوار مختلف تاریخی یافت می¬شود. در دوره¬ی قاجار نیز خوابنامه¬هایی نگاشته شده که متضمن مضامین انتقادی، سیاسی و اجتماعی بوده¬اند. در میان این خوابنامه¬ها می¬توان به آثاری چون خلسه¬ی اعتماد-السطنه،رویای صادقه¬ی سید¬جمال¬الدین¬واعظ¬اصفهانی، ملک¬المتکلمین و مجد¬الاسلام¬کرمانی،مسالک-المحسنین طالبوف¬تبریزی، سیاحت¬نامه¬ی ابراهیم¬بیگاثرزین¬العابدین مراغه¬ای، یک کلمه¬ی مستشار¬الدوله-ی¬تبریزی، رویای¬عجیبه و مشاهد¬غریبه¬ی عبد¬الجواد نیشابوری، مجلس¬آسمانی عبد¬الرحیم الهی،رویای صادقه محمد حسن تاجر کاشانی و خواب شگفت از ملافتحعلی اصفهانیاشارهکرد. در هر یک از این خوابنامه¬ها، نویسنده با انتخاب سبکی خاص، مسائل اجتماعی-سیاسی زمان خویش را در قالب خواب بیان نموده و در لا¬به¬لای مباحث، افکار نو¬خواهانه و مشروطه¬خواهانه را نیز طرح کرده است. در پایان¬نامه¬ی حاضر تلاش شده است محتوای خوابنامه¬های دوره¬ی قاجار و همچنین اهداف نگارنده از رویکرد به قالب خوابنامه نویسی مورد بررسی قرار گیرد. روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی بوده و برای جمع¬آوری اطلاعات از منابع کتابخانه¬ی استفاده شده است. نتایج حاصل بررسی خوابنامه¬های عصر قاجاریه نشان می-دهد که نویسندگان این آثار با توجه به شرایط زمانی و به دلیل محدودیت¬هایی که در بیان صریح افکارشان داشته¬اند از این قالب بهره برده و آرای انتقادی و پیشنهادات اصلاحی خود را به تصویر کشیده-اند.
زهرا علیزاده بیرجندی سیمین فصیحی
ناصرالدین شاهو گفتمان تجدد نگرشی گفتمانی به تجدد در عصر قاجار است، که با اتکای به روش تحلیل انتقادی گفتمان ، بنیان های اجتماعی توجه ناصرالدین شاه به تجدد در آن بررسی شده است . در این رساله از رهگذر تبیین شاخصههای تجدد عصر ناصری ، وجوه تمایز آن با ماهیت تجدد در دوره های قبل، همچنین، تفاوت منطق حاکم بر تجدد ایرانی با نوع اروپایی آن مورد تاکید قرار گرفته است. پردازش شاخصه های مذکور بر اساس نحوه ی صورت بندی گزاه های تجدد، نقش بافت موقعیتی ایران و مناسبات بومی، جایگاه نهادی و موقعیتی ناصرالدین شاه و گسترش گفتمان انتقادی در سطوح جامعه ی عهد ناصری صورت گرفته است. تجدد گرایی در دوران ناصری پیامد یک خودآگاهی انتقادی بود که در نتیجه بروز بحران های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به وجود آمد. شکست ایران از انگلیس در ماجرای هرات نقطه عطفی در این خودآگاهی به ویژه برای شخص ناصرالدین شاه محسوب می شود. این برخورد نظامی یکی از صحنه های مهم تقابل " خود" سنتی ناصرالدین شاه و " دیگری" است. این شکست و عوامل دیگری در مقاطع حیات ناصرالدین شاه در روند هویت یابی او نقش آفرینی کردند که از آن میان می توان به شرایط محیط تربتی ، اموزه ها و مطالعات او درباره اروپا، نقش دولتمردان متجدد و از همه مهم تر سفر های فرنگ اشاره کرد.در کنار این عوامل گفتمان های مخالف و کانون های مقاومت نیز در نحوه ی صورت بندی گزاه های تجدد در اندیشه شاه دخیل بوده اند. تحت تاثیر این گفتمان هاست که مواضع دوگانه ی ناصرالدین شاه در برابر تجدد توجیه و تبیین می گردد. در فرآیند شکل گیری گفتمان تجدد در عهد ناصری، جایگاه نهادی ناصرالدین شاه و موقعیت او نقش تعیین کننده ای در ماهیت تجدد در این دوره دارد. این ویژگی نه تنها سبب نهادینه شدن گزاره های گفتمان مدرن می گردد، بلکه به دلیل ملازمت آن با اقتدار شاه عاملی در بروز مواضع متضاد شاه در برابر تجدد نیز به شمار می آید.